اصول بنیادین علم اقتصاد نوین همواره در همه مسائل حیات مادی بشر ساری و جاری هستند و تنها شکل بروز آنها تغییر می‌کند. یکی از این اصول بنیادین، کمیابی منابع و از جمله وقت و زمان در اختیار انسان و در مقابل نیازهای نامحدود و رو به گسترش است که انتخاب در میان نیازها را اجتناب‌ناپذیر می‌کند و انتخاب در میان نیازها نیز به معنی از دست دادن و صرف‌نظر کردن از یک خواسته برای برآورده ساختن خواسته‌ای دیگر است که از نظر ما پیامد رفاهی آن ارجحیت دارد. اینکه می‌گوییم تصمیمات بشر، چه در زندگی انفرادی و چه در زندگی اجتماعی و اداره امور یک کشور هزینه دارد، در اصل به معنی صرف‌نظر کردن از برخی خواسته‌ها برای تامین خواسته‌های اولویت‌دار است. چنانچه ما قادر به برآورده کردن همه نیازها بودیم، مفهوم انتخاب و مفهوم هزینه از زندگی بشر ناپدید می‌شد.

زندگی شهری و به‌طور مشخص ترافیک و آلودگی مصداق بارزی از معضلاتی هستند که ما را به انتخاب ناچار می‌کنند. اگر بپذیریم که رفع آلودگی به معنی یک خواسته مهم(وجود هوا، صدا و نمای پاک برای تداوم حیات) و رفع ترافیک به معنی یک خواسته مهم (صرفه‌جویی در زمان به‌عنوان یک عامل مهم تولید و یک عامل مهم بهبود رفاه شخصی) است، آن‌گاه برای دستیابی به این دو خواسته مهم ناچار به صرف‌نظر کردن از سایر خواسته‌ها (به شکل خرج کردن منابع مالی برای وسایل حمل‌و‌نقل با آلودگی کمتر و کارآمدتر، به شکل اعمال محدودیت و بنابراین هزینه بر تردد وسایط نقلیه شهری و مواردی از این دست) هستیم. به‌طور مشخص، بر اساس آنچه علم اقتصاد به ما آموخته است، اگر می‌پذیریم که بالا بودن تردد وسایط نقلیه در درون شهر علت اصلی دو مشکل فوق است، سیاست‌گذار شهری باید به‌دنبال راه‌هایی برای افزایش هزینه جاری یا متغیر استفاده از وسایط نقلیه باشد. عامل اصلی تردد بسیار زیاد و به زبان اقتصادی بیش از حد بهینه آن است که هزینه جاری یا متغیر استفاده از وسایط نقلیه شخصی بسیار پایین است (برخلاف هزینه ثابت که عمدتا همان قیمت خرید خودرو است که بسیار بالا است؛ اما نقش چندانی در استفاده درون‌شهری از اتومبیل ندارد). این هزینه‌ها شامل هزینه سوخت، هزینه ورود به محدوده ترافیک با احتساب جریمه، هزینه پارک کردن (مجاز و غیر‌مجاز) وسایط نقلیه و مواردی از این دست است. پایین بودن این هزینه‌ها به بیان علم اقتصاد سبب می‌شود هزینه شخصی استفاده از خودرو بسیار کمتر از هزینه تحمیل شده به اجتماع بر اثر استفاده از آن و در نتیجه استفاده از خودرو بسیار بالاتر از حد بهینه اجتماعی باشد. تا زمانی که هزینه متغیر یا جاری استفاده از خودروی شخصی را افزایش ندهیم، هیچ انتظاری برای بهبود وضعیت ترافیک و آلودگی نباید داشته باشیم. به همین دلیل چند برابر شدن بزرگراه‌های درون‌شهری، زیرگذرها، تونل‌ها، پل‌ها و مواردی از این دست در طول حدود دو دهه گذشته قادر به رفع این مشکلات نبوده است. باید توجه داشت که مشکلات اقتصادی اولا خودبه‌خود و ثانیا بدون هزینه حل نمی‌شوند. هرگاه دست‌اندرکاران مسائل شهری و در سطحی فراتر نهادهای تصمیم‌گیر این مساله را باور کنند، یافتن راه‌حل برای مشکلات شهری ترافیک و آلودگی هوا امکان‌پذیر خواهد شد.