روابط تهران و لندن در سایه برجام و برکزیت، در کنار تاثیر انتخاب رییس‌جمهور جدید امریکا و مسائلی مانند خدمات کنسولی و روابط اقتصادی و تجاری از موضوعات مهم این سفر است.

امارسانه‌های بریتانیایی خیلی تلاش دارند تا وانمود کنند، سفر بوریس جانسون، وزیر امورخارجه بریتانیا به تهران تلاشی است برای آزادی نازنین زاغری، محکوم دوتابعیتی زندانی در ایران. این رسانه‌ها از پیش سناریویی نسبتا خیالی در مورد اهداف و موضوع این سفر نوشته‌اند. ولی من باور ندارم که این سفر منحصرا برای این هدف باشد. ممکن است پرونده شهروند ایرانی-بریتانیایی یکی از آیتم‌ها و یکی از دستورکارهای این سفر باشد، اما قطعا مساله محوری و دستورکار انحصاری این سفر نخواهدبود. طی ماه‌های گذشته مساله این پرونده، چه در گفت‌وگوهای وزرای خارجه دو کشور و چه در بین مقامات بالاتر و پایین‌تر، مطرح شده است و دوطرف با جدیت این پرونده را پیگیری کرده‌اند. اما مسائل مهم متعدد دیگری وجود دارد که در این سفر در دستور کار گفت‌وگوهای دوجانبه بوریس جانسون قرار دارد.

مناسبات تهران و لندن، تحت تاثیر سه تحول اساسی قرار دارد: برجام، برکزیت و انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری امریکا. این سه مساله شکل جدیدی در روابط تهران و لندن نسبت به گذشته ایجاد کرده‌اند. تغییر نسبی مواضع بریتانیا در قبال پرونده هسته‌ای ایران باعث شده است که لندن تا حد نسبتا قابل قبولی همصدا با اتحادیه اروپا از حیات برجام حمایت کرده و در مقابل مواضع ترامپ ایستادگی کند. البته لندن هم مانند دیگر کشورهای اروپایی، نگرانی‌هایی در رابطه با تهران برای خود لحاظ می‌کند، مسائلی مانند حقوق‌بشر، پرونده موشکی و مساله تروریسم، مسائلی است که بریتانیا به عنوان مانع در رابطه با تهران مطرح می‌کند.

مدت‌ها بود که در مورد سفر وزیر خارجه بریتانیا به تهران صحبت می‌شد، مسائل مهمی که در مجموعه دیدارهای دوجانبه جانسون در تهران در دستور کار قرار دارند، به جز روابط دو جانبه، مناسبات منطقه‌ای را هم دربرمی‌گیرد. مناسبات منطقه‌ای ایران و بریتانیا در خاورمیانه، خلیج فارس، قفقاز و آسیای مرکزی از اهمیت بالایی برخوردار است. گفت‌وگو در مورد نقش‌آفرینی ایران در تحولات مناطق اطراف و ترسیم وضعیت کنونی و دورنمای تحولات دست‌کم میان‌مدت این مناطق، در دستور کار مذاکرات قرار دارد. به هر حال بریتانیا به عنوان یکی از قدرت‌های مهم جهانی به لحاظ استراتژیک، سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتی فرهنگی در مسائل این مناطق نقش مهمی ایفا  می‌کند.

در مساله پرونده خانم زاغری که بیشترین سر و صدا و تبلیغات را در این سفر به همراه داشته، به گمان من از ابتدای پرونده، هماهنگی کامل و صددرصدی میان دوایر امنیتی جمهوری اسلامی ایران وجود نداشت و دستگاه رسمی امنیتی دولت در این زمینه سکوت پیشه کرده است. انتشار مدارک و اسنادی که اخیرا و در خلال برخی برنامه‌های تلویزیونی انجام شده است، تا حدی اقدامی دیرهنگام در جهت اطلاع‌رسانی در مورد این پرونده بود. اگر این مدارک و اتهامات مربوط به آنها پیش از این اثبات شده‌بود، باید خیلی زودتر در اختیار افکار عمومی قرار می‌گرفت تا باعث جنجال و فضاسازی علیه جمهوری اسلامی ایران نشود. به نظر من این برنامه‌ای که از طرف پرس‌تی‌وی در خارج از کشور از سوی صدا و سیما در داخل کشور منتشر شد، امکان دارد تا حدی به روشن کردن ابعاد این موضوع کمک کند، هر چند امکان دارد که طرف انگلیسی بر مبنای معیارها یا استانداردهای خودش بگوید که چنین اسنادی اثبات‌کننده جاسوسی یا تلاش برای خرابکاری نیست، اما نهایتا می‌توان در طول گفت‌وگوها نشان داد که معیارها و قوانین جمهوری اسلامی ایران با بریتانیا مشابه نیست، هر چند همین موضوعات نیز قابل گفت‌وگو و مذاکره خواهد بود. در عین حال ایران می‌تواند مسائل احساسی، عاطفی و انسانی را در کنار مواضع حقوقی و قانونی در نظر بگیرد و با توجه به فرزند خردسال این فرد و دوری او از مادر و کشوری که در آن به دنیا آمده است، می‌تواند در تصمیم نهایی برای این پرونده موثر باشد.

یک مساله خیلی مهمی که وجود دارد برخی از سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و موضع‌گیری‌های ریچارد رادکلیف، همسر این محکوم ایرانی- بریتانیایی، طی ماه‌های اخیر غیرسازنده بود و کمکی به بهبود جو نکرد. به خصوص ایشان چند بار در گفت‌وگوهای اخیر خود، مساله پرونده نازنین زاغری را با مساله طلب نیم‌میلیارد پوندی ایران از دولت بریتانیا پیوند زده‌اند. شغل و تخصص من قضاوت نیست و نمی‌توانم در مورد پرونده خانم زاغری اظهارنظری کنم که ایشان گناهکارند یا نه، اما می‌توانم بگویم قطعا این پرونده نمی‌تواند ارتباطی با مساله طلب‌های ایران از بریتانیا داشته‌باشد. طلب ایران از دولت بریتانیا به دلیل خریداری تانک‌های چیفتن، توسط نظام گذشته و پیش از انقلاب اسلامی در ایران است که دولت بریتانیا از تحویل آنها به صورت غیرقانونی سرباز زده و حتی حاضر به بازپرداخت پول ایران هم نشده است. مساله بدهی‌های دولت بریتانیا بابت تسلیحات زرهی، در سال‌های پایانی دولت دهم، کاملا از طریق حقوقی حل و فصل شده ‌بود و دادگاه‌های بریتانیایی به بازپرداخت این پول رای دادند، اگر تاکنون این پول به ایران پرداخت نشده است فقط به این بهانه بود که بانک مرکزی ایران توسط اتحادیه اروپا تحت تحریم قرار داشت. به هیچ‌وجه ارتباطی میان این دو پرونده و فریبکاری دولت بریتانیا در عدم تحویل تانک‌های چیفتن به ایران و عدم اعاده حقوق مالی ایران در این پرونده، با پرونده نازنین زاغری وجود ندارد. ارتباط دادن این دو پرونده، ضمن اینکه کاملا نادرست و ناشایست و غیرواقعی است، هیچ کمکی هم به حل پرونده خانم  زاغری نمی‌کند.

یکی از موضوعات دیگری که قطعا در دستور کار مذاکرات ایران و بریتانیا قرار دارد، مساله روابط کنسولی و افتضاح و نابسامانی شدید نظام صدور ویزا در ایران است. آنچه در حال حاضر در موضوع خدمات کنسولی به شهروندان ایرانی چه در سفارت بریتانیا در تهران و چه در کشورهای همسایه برای صدور ویزای ایرانیان رخ می‌دهد، ترکیبی از فساد، ناکارآمدی و نابسامانی شدید است که باعث نارضایتی شدید مسافران ایرانی به مقصد بریتانیا شده است. گفته می‌شود که کمپانی خصوصی که مسوولیت ارایه خدمات کنسولی به شهروندان ایرانی را برعهده دارد، قرار است تجدیدنظرهایی در شیوه کارکرد خود داشته‌باشد تا این مشکلات مرتفع شود. امید این است که مذاکرات دو روزه بوریس جانسون در تهران، شتاب بیشتری در حل این مشکلات ایجاد کند و از ابتدای سال ۲۰۱۸ گشایش‌های بیشتری در مساله خدمات کنسولی ایجاد شود.

در مورد روابط اقتصادی دوجانبه می‌توان گفت که در حال حاضر روابط تجاری میان ایران و بریتانیا نسبت به ۵ سال پیش بسیار در سطح بهتری قرار دارد. ولی سرعت، عمق و گستره این بهبود بسیار کمتر از حد تصور، انتظار و علاقه دوطرف بود. مهم‌ترین مانع در روابط اقتصادی حال حاضر میان دو کشور، مساله تبادل پول و ارتباط‌های بانکی و تحریم‌های مالی است. این موانع ظاهرا روی کاغذ برداشته‌شده‌اند، اما فشارهای پیدا و پنهان امریکا و البته دخالت‌های لابی عربی و لابی اسراییل در کشورهای اروپایی، باعث می‌شود که کمپانی‌های بزرگی که با امریکا، اسراییل و کشورهای عربی، تجارت و معامله دارند، نسبت به حضور در بازار ایران نگرانی‌هایی داشته‌باشند. با این حال این نکته در مورد شرکت‌ها و بانک‌های کوچک‌ و متوسط کمتر است، چنین کمپانی‌هایی به منفعت کمتر راضی هستند و گستره تجارت آنچنان زیادی ندارند که نگران محدود شدن آن بر اثر معامله با ایران باشند. از یک سو اگر این فضای ارعاب، تهدید و عهدشکنی در مورد تحریم‌ها به خصوص از طرف امریکا از بین برود و از سوی دیگر در داخل ایران نیز برخی شعارها و رجزخوانی‌های غیرضروری در مورد مسائل بین‌المللی کمتر شود، به نظر می‌رسد این روند به صورت خودکار بهبود خواهد یافت.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.