امام و دولت مدرن در ایران

دکتر عباس آخوندی ۱۴ خرداد ۹۳ بیست و پنجمین سالروز رحلت امام خمینی (ره) است. درباره ایشان سخن‌های بسیاری گفته شده‌است. هرچند مهم‌ترین ره‌آورد انقلابی که با رهبری ایشان به ثمر رسید، پایان نظام شاهنشاهی و برپایی جمهوری اسلامی است، لیکن من تمایل دارم درباره نقش ایشان درشکل‌گیری دولت مدرن در ایران نکته‌ای بگویم. به یقین امام (ره) نه تنها با اندیشه‌های نوگرایی که با انقلاب مشروطه در ایران ریشه دوانده بود، مخالفت نکردند که نتیجه انقلابی که با رهبری ایشان به نتیجه رسید، توسعه دولت مدرن در ایران بود. چه در پیش‌نویس اولیه قانون اساسی که به دستور ایشان توسط مرحوم دکتر حبیبی با همکاری تعدادی از حقوقدانان تنظیم شد و چه در متن نهایی قانون اساسی که پس از تصویب مجلس خبرگان قانون اساسی با تایید ایشان به نظرخواهی عمومی گذاشته شد، عناصر بنیادینی چون به‌رسمیت شناخته شدن چارچوب ملت-دولت ایران، استقلال ملی، حاکمیت ملت و پذیرش آرای عمومی به‌عنوان مبنای اعمال حاکمیت، تفکیک قوا، قبول حقوق شهروندی، پذیرش آزادی‌های مدنی، برابری اجتماعی زنان و اصولی از این دست نشانه‌های تداوم دولت مدرن و گسترش اندیشه‌های نوگرایی در ایران است.

برخی ناقدان درونی و بیرونی از تقلیل مفاهیم نو یا از درون تهی شدن آنها در ایران سخن می‌رانند، ولی واقعیت آن است که ملت‌های مختلف در رویارویی با مدرنیته هر یک راه منحصر به خود را پیموده و می‌پیمایند. هر یک به‌نحوی به باز تعریف این مفاهیم در ساختار اجتماعی خود می‌پردازند و با توجه به ارزش‌های فرهنگی و ظرفیت ساختاری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود منظومه خاص خود را می‌آفرینند. از این روی، بازتعریف مفاهیم نو در ساختار ملت‌ها رویداد قابل انتظاری است. از سوی دیگر، نوگرایی یک فرآیند تاریخی است که برای همه ملت‌ها پایانی ندارد و همواره ادامه خواهد داشت و هر زمان به رنگی جلوه خواهد کرد، لیکن نکته مهم سازگاری درونی منظومه جدیدی است که به‌وجود می‌آید. همچنین قدرت‌زایش و خلاقیت این منظومه در حل مسائلی که ملت با آنها در عرصه جهانی روبه‌رو می‌شود و به پیش راندن یک ملت در شرایط جدید است. تجربه‌های تاریخی ملت‌های مختلف حاکی از این واقعیت است که فرآیندهای نوگرایی لزوما همراه با موفقیت نبوده‌اند و این امکان همواره وجود دارد که ملت‌ها در مسیر تاریخی منحصربه‌فرد خود در تله تعارض درونی گرفتار آیند و ظرفیت‌شان رفته‌رفته فرسوده شود.

در شرایط تاریخی که در آن قرار داریم، به گمان من، نکته مهمی که همه باید با نگرانی آن را پی بگیریم، به‌ویژه رهبران سیاسی و اجتماعی، نخبگان ملی و رهبران جوان نسل آینده باید نسبت به آن حساس باشند، افزایش تعارض‌های درونی است. آنچه ما به آن سخت نیازمندیم، سازگاری و انسجام درونی و کارآیی دولت مدرن ایرانی در ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران اسلامی در فرآیند نوگرایی است. دولتی که موجب افزایش قدرت خلاقیت ملی و ارتقای توان رقابت‌پذیری ایران در سطح جهان شود.