استراتژی مناسب در برابر سعودی‌ها

دنیای اقتصاد: سید حسین موسویان، پژوهشگر دانشگاه پرینستون در گفت‌و‌گویی با «دنیای اقتصاد» در پاسخ به سوالی درباره اتخاذ یک استراتژی مناسب در برابر اقدامات ضد ایرانی سعودی‌ها، ضمن تاکید بر ادامه سیاست دعوت ریاض به مذاکره بر پیگیری استراتژی‌های موازی در برابر این کشور تاکید کرد. او در همین باره گفت: «آماده همکاری با سایر کشورهای خلیج‌فارس، کشورهای عربی، دولت‌های اروپایی و شورای امنیت سازمان ملل متحد هستیم.» این دیپلمات سابق ایرانی همچنین بر ایجاد یک سیستم همکاری جمعی در منطقه و مهار روند تقابل مذهبی شیعه و سنی تاکید کرد.

گروه دیپلماسی-کامران کرمی: نزدیک به ۹ دهه از آغاز روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۲۹ می‌گذرد و این رابطه کرانه‌های قطع ارتباط تا روابط گرم دوجانبه را به خود دیده است. اما در مقطع اخیر این روابط بحرانی‌ترین، پرتنش‌ترین و پیچیده‌ترین مسیر خود را طی می‌کند. تحولاتی چون سقوط صدام و روی کارآمدن شیعیان در عراق، بهار عربی و سقوط متحدان عربستان، بحران سوریه، یمن و بحرین، کاهش قیمت نفت، تعرض به دو زائر ایرانی در جده، کشته شدن ۵۰۰ حاجی ایرانی در حج تمتع، اعدام رهبر شیعیان عربستان، حمله به سفارت و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد، قطع روابط سیاسی و اقتصادی ریاض با تهران و قطع و کاهش روابط برخی کشورهای عربی آفریقایی با ایران از جمله موضوعاتی است که در یک دهه اخیر به این روند پرآشوب دامن زده‌است. این روند زمانی مایه نگرانی است که بدانیم سعودی‌ها در یک راهبرد ضد ایرانی که ناشی از تغییر شرایط داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است، درصدد هستند تا نفوذ تهران در نظام منطقه‌ای خاورمیانه را به چالش بکشند. موضوعی که با توجه به پتانسیل‌های بحران در خاورمیانه می‌تواند بیش از پیش منطقه را به سمت یک بحران عمیق‌تر و فرسایشی‌تر هدایت کند. حسین موسویان که بین سال‌های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ و در زمانی که حسن روحانی، ریاست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را بر‌عهده داشت، سخنگو و معاون بین‌‌الملل این تیم بود، معتقد است که ایران در برخورد با عربستان نیازمند یک استراتژی چند وجهی است که شامل کار دوجانبه، کار با سایر کشورهای خلیج‌فارس، کشورهای عربی، دولت‌های اروپایی و شورای امنیت سازمان ملل باشد.

این استاد و پژوهشگر دانشگاه پرینستون ایالات‌متحده در این گفت‌و‌گو با بیان اینکه تغییر افکار عمومی جهان عرب نسبت به ایران و حزب‌الله امکان پذیر است، گفت: «دیپلماسی عمومی ایران در هدایت افکار عمومی جهان عرب بسیار مهم است که باید در طراحی استراتژی جدید جمهوری اسلامی مدنظر باشد.» او که در زمان ریاست‌جمهوری اکبر‌هاشمی‌رفسنجانی به مدت هفت سال (۱۳۷۶ -۱۳۶۹) سفیر ایران در آلمان بود، در بخشی از این گفت‌و‌گو با بیان اینکه راهبرد کلیدی ایران باید ایجاد یک سیستم همکاری جمعی در خلیج‌فارس با حضور ایران، عراق و کشورهای عربی خلیج‌فارس باشد، افزود: «این سیستم می‌تواند نگرانی‌های مشترک را برطرف کند و همکاری‌های مشترک امنیتی را نیز افزایش دهد.» متن کامل این گفت‌و‌گو در پی می‌آید.

در مقطع کنونی سعودی‌ها در یک راهبرد ضد ایرانی که عرصه‌های دوجانبه و منطقه‌ای را در نوردیده است، به دنبال تضعیف قدرت ایران در نظام منطقه‌ای خاورمیانه هستند که در یک سال اخیر این تقابل کاملا آشکار و ملموس شده است. ریشه‌های شکل‌گیری این راهبرد سعودی‌ها به چه عوامل و زمینه‌هایی بر‌می‌گردد؟

عربستان اصولا نه تنها ایران را رقیب اصلی خود، بلکه رقیب کل مجموعه شورای همکاری خلیج‌فارس می‌بیند. در این میان، اما حداقل ۴ تحول موجب تغییر استراتژی سعودی‌ها نسبت به ایران شده است:

۱. شکست صدام در تجاوز به ایران و فروپاشی ارتش عراق که قدرتمندترین ارتش جهان عرب بود،

۲. تحولات معروف به بهار عربی و افول جهان عرب و قدرت‌های بزرگ جهان عرب به‌ویژه مصر،

۳. مشاهده گسترش نفوذ ایران در کشورهای عربی (مثل عراق، لبنان، سوریه و یمن)،

۴. توافق ایران و قدرت‌های جهانی در موضوع هسته‌ای و رفع تحریم‌ها علیه ایران.

در این چارچوب ایران درصدد است تا از یکسو با سیاست پرهیز از تنش و درگیری و از سوی دیگر با اعلام آمادگی برای گفت‌وگو و مذاکره، عربستان را به ترک روال کنونی متقاعد کند که به نظر می‌رسد این سیاست با توجه به رویکرد تهاجمی سعودی‌ها و شرایط بحرانی منطقه، در کوتاه‌مدت جوابگو نباشد. آیا اساسا اتخاذ چنین رویکردی از سوی ایران مبتنی بر یک استراتژی مطلوب و قائم به نتیجه است؟ به‌خصوص که به‌نظر می‌رسد در سطوح سیاسی، نظامی و امنیتی ایران در مواجهه با عربستان سعودی شاهد یک رویکرد منسجم نیستیم و حتی برخی تحلیلگران معتقدند ایران همزمان یک ضدراهبرد برای دفع تهدیدات سعودی‌ها را به پیش نمی‌برد و شاهد نوعی ضعف در مواجهه با عربستان هستیم.

این سیاست خوبی است، منتها ایران باید سیاست‌های دیگری را به‌طور موازی طراحی کند. ماه گذشته در هامبورگ برای جمع بزرگی سخنرانی داشتم. بعد از اتمام سخنرانی یک مقام سیاسی مصری نزد من آمد و گفت که با شنیدن مطالب شما برای من روشن شد که مصر در مورد بحران‌های موجود در خاورمیانه با ایران اشتراک نظرهای بیشتری دارد تا با عربستان.

قاهره در شرایط فعلی به کمک مالی ریاض نیاز زیادی دارد، اما این به معنای عدم امکان همکاری تهران با قاهره نیست. اکثرکشورهای حاشیه خلیج‌فارس، نگران تقابل ایران و عربستان هستند. قطر آمادگی دارد تا میزبان نشست‌های روابط ایران و اعراب باشد. به هرحال ما نیازمند یک استراتژی چندوجهی در مورد عربستان هستیم که شامل همکاری دوجانبه، همکاری با سایر کشورهای خلیج‌فارس، کشورهای عربی، دولت‌های اروپایی و شورای امنیت سازمان ملل باشد.

دو هفته پیش نیز در اجلاسی در دوحه در مورد روابط ایران و کشورهای عربی شرکت داشتم. سطح مواضع خصمانه شرکت‌کنندگان سعودی قابل مقایسه با مواضع سایر کشورهای عربی نبود. اما همگی روی یک نکته زیاد مانور می‌دادند. آنها به افکارسنجی‌های اخیر در جهان عرب استناد کرده و مدعی بودند ایران منفورترین کشور در این نظرسنجی‌های جهان عرب، حتی بدتر از رژیم صهیونیستی و آمریکا است. البته شخصا به این ادعاها اعتقاد ندارم و آن را یک گزافه‌گویی و تحریف می‌دانم. اما در این میان یک موضوع واقعیت دارد و آن اینکه افکار عمومی جهان عرب نسبت به ایران و حزب‌الله تغییر کرده است. بنابراین دیپلماسی عمومی ایران در هدایت افکار عمومی جهان عرب بسیار مهم است که باید در طراحی استراتژی جدید جمهوری اسلامی مدنظر باشد.

در چنین شرایطی ایران همزمان چه راهبرد و تاکتیکی را در پیش بگیرد که بتواند ضمن تعدیل تهدیدات احتمالی در عرصه منطقه‌ای، هزینه‌های تحمیلی بر سیاست خارجی را نیز کاهش دهد؟

من به بخشی از راهبردهای ضروری اشاره کردم اما راهبرد کلیدی ایران باید ایجاد یک سیستم همکاری جمعی در خلیج‌فارس با حضور ایران و عراق و عربستان و سایر کشورهای عربی خلیج‌فارس باشد. سیستمی که نگرانی‌های مشترک را برطرف کند و همکاری‌های مشترک امنیتی را افزایش دهد.

استراتژی کلیدی دوم مهار روند تقابل مذهبی جهان تسنن و تشیع است که در این راستا باید و مناسب است تا حوزه‌های علمیه قم و نجف با الازهر مصر و سایر مفتی‌های بزرگ جهان اهل تسنن وارد یک دیالوگ بزرگ مذهبی شوند.

آیا در شرایط کنونی ایده «مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای» که از سوی محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه مطرح شده، می‌تواند مشکلات تهران و ریاض را حل‌وفصل کند؟ اگر پاسخ مثبت است تحقق این ایده منوط به چه عوامل و زمینه‌هایی است؟ نگاه سعودی‌ها به این مجمع چگونه است؟

ایده جناب ظریف موضع اصولی نظام است که از نظر من بهترین شیوه درک متقابل، کاهش تنش‌ها و یافتن راهکارهاست. اما در شرایط کنونی عربستان به این ایده سازنده، تن نخواهد داد. استنباط سعودی‌ها این است که در شرایط فعلی ایران دست برتر را در منطقه دارد و بنابراین به‌دنبال این هستند که در عرصه منطقه‌ای مثل یمن یا سوریه یا لبنان به یک پیروزی دست یابند تا موقعیتشان متوازن شده و بعد با ایران مذاکره کنند. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که ادامه روند فعلی به سود هیچ‌یک از کشورهای اسلامی نخواهد بود و برنده اصلی تنها رژیم صهیونیستی خواهد بود.

در عین حال پایمردی ایران در مورد ایده «مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای» ضروری است و باید با سایر کشورهای عربی و اسلامی نیز رایزنی فعال داشت. امیر قطر آماده است که دوحه مرکز گفت‌وگوهای عربی-ایرانی شود. خوب است تا از این آمادگی استفاده شود. کشورها و بلوک‌های قدرتمند جهانی مثل اتحادیه اروپا و چین نیز علاقه‌مند به این ابتکار هستند. بنابراین مناسب است از این ظرفیت بزرگ هم استفاده شود.

اخیرا در یک مقاله مفصل در روزنامه الکترونیکی هافینگتون پست به راهبرد ضدایرانی سعودی‌ها اشاره کردید که می‌تواند به تقابل تمام عیار با ایران منجر شود. با توجه به اینکه شما به‌عنوان کسی که در شورای عالی امنیت ملی، مبتکر تدوین تفاهم‌نامه با سعودی‌ها درخصوص موضوعات امنیتی بودید، چشم‌انداز آشوب کنونی به‌خصوص بازی با حاصل جمع صفر ایران و عربستان را چگونه می‌بینید؟

روند فعلی روند خطرناکی است و سعودی‌ها هم محور اصلی این خطای استراتژیک هستند. روند فعلی یعنی گسترش تروریسم، جنگ‌های داخلی، تقابلات مذهبی و قومی و تجزیه و سقوط کشورهای بیشتر. این یک تهدید فوق‌العاده خطرناک برای منطقه، جهان اسلام و صلح و ثبات و امنیت جهانی است. شورای امنیت سازمان ملل عهده‌دار صلح و ثبات و امنیت جهانی است و بنابراین باید تحرکات و ابتکارات جدی‌تر و اساسی‌تری داشته باشد. ایران می‌تواند ایده‌های سازنده خود را در سطح شورای امنیت، کنفرانس‌های بین‌المللی و سایر مجامع مهم جهانی دنبال کند. در عین حال روشنگری افکار عمومی جهان اسلام و جامعه جهانی فوق‌العاده مهم است. ایران ظرفیت رهبری منطقه در ارائه ابتکارات و طرح‌های موثر و عملیاتی جهت کنترل و مدیریت بحران‌های منطقه را دارد. در این راستا وفاق و اجماع و همراهی و همدلی داخلی فوق‌العاده مهم خواهد بود.