عباسی ابیانه مدیرعامل گروه صنعتی بارز
بهرهوری ما در ارز آوری، اشتغالزایی و نوآوری است
ثبات نهاد مدیریت، امیدواری و بلندپروازی آگاهانه، پرورش هوشیارانه و آیندهنگرانه نیروی انسانی، توجه به بازار، نوآوری در محصول، شرکای استراتژیک، رشد بهنگام بنگاه، موفقیت در جذب سرمایه، توجه به تحقیق و توسعه، توجه به مباحث زیستمحیطی و.... تنها بخشی از مزیتهای رقابتی گروه صنعتی بارز است، گروهی که بیش از سی دهه سابقه حضور در صنایع خودروسازی و تامین قطعات دارد. عباسی ابیانه مدیرعامل گروه صنعتی بارز،در این گفت وگو عوامل موفقیت روزافزون بارز را برمی شمارد و به اهداف و افق های آینده اشاره می کند.
جناب عباسی، گروه صنعتی بارز در سالهای گذشته توانسته است با رشد کمی و کیفی قابل قبولی در صحنه صنعت کشور حضور یابد. در حال حاضر براساس آخرین رتبهبندی صد شرکت برتر ایران، گروه صنعتی بارز به عنوان اولین شرکت گروه صنعت لاستیک و پلاستیک حایز رتبه شده است. از نظر شما چه ویژگیهایی کلیدی در خلق این مزیت برای شرکت بارز موثر بودهاند؟
به نظر من چند عامل عمده در موفقیت گروه صنعتی بارز، که نام قبلی آن مجتع صنایع لاستیک کرمان بود، نقش دارند که به اختصار به آنها اشاره میکنم. اولین عامل موفقیت گروه بارز، ثبات در نهاد مدیریت شرکت بوده است. بدین معنا که علاوه بر ثبات مدیرعامل، اعضای هیات های مدیره شرکت نیز به طور معمول در فاصلههای ۱۵-۱۰ سال بدون تغییر ماندهاند و مدیران ارشد هم به طور میانگین ۱۵ سال همکاری با شرکت بارز داشتهاند. همین امر فضایی نسبتا باثبات همراه با صمیمت و همراهی را برای رشد و توسعه شرکت فراهم آورده است. میتوان گفت علاوه بر نقشی که معمولا برای مدیرعامل در نظر گرفته میشود، اگر هیات مدیره در مسیری که برای توفیق شرکت ترسیم میشود همراه نباشد، بدون شک مشکلاتی ایجاد خواهد شد که خوشبختانه این ثبات در نهاد مدیریت، با همکاری خوب هیات مدیره در برنامههای مدیرعامل قرین بوده است. البته اگر این شرایط داخلی با فضای مساعد کسب و کار همزمان بود امکان استفاده بهتر از این موفقیت برای شرکت بارز وجود داشت.
نکته دیگری که اهمیت دارد، امیدواری و بلندپروازی نسبی در مدیریت گروه صنعتی بارز است.
نکته کلیدی دیگری که در موفقیت بارز نقش ارزندهای داشته، نیروی انسانی است. از سال ۱۳۶۵ که در شرکت حضور پیدا کردم، برنامههای زیادی برای جذب نیروی انسانی و ایجاد فرهنگ تلاش، جدیت در کار و نظم و انضباط، طراحی و... انجام شد. میتوان گفت در شهری که سابقه چندانی در صنعت نداشت و فرهنگ صنعتی کمتر از دیگر شهرهای صنعتی بر آن حاکم بود، باید فرهنگ صنعتی منضبط، متعهد به کار، علاقهمند و ماهر ایجاد میکردیم و از ابتدای تاسیس به این هدف توجه داشتیم. فکر میکنم نیروی انسانی پرورش یافته در کرمان و در دفتر مرکزی تهران، نقش مهمی در موفقیت شرکت داشتهاند. همچنین تبدیل منابع انسانی از نیروهای ناآشنا با صنعت به کسانی که قرار است وارد صنعت شوند، سه شیفت کار کنند و راندمان بالایی داشته باشند، کار زمانبر و هزینهبری است؛ اما وقتی نیروی انسانی به این شکل پرورش یافت، میتواند در موفقیتهای شرکت سهیم باشد. اولین افراد جذب شده حدود ۲۰۰ نفر بودند که در شرکت لاستیک سازی دنا که دانش فنی را در اختیار ما قرار داده بود، آموزشهای بسیار خوبی دیدند. آنها به صورت شبانهروزی در دورههای چهار و شش ماهه کنار هم بودند، با هم دوست شدند و تیم و سرمایهای برای آینده تشکیل دادند. این افراد بعدها نیروهای جدید را آموزش میدادند. در طراحی و اجرای کارخانه نیز از کارشناسان صنعت تایر آن زمان استفاده کردیم. من هم به مدت ۱۰ سال در یکی از کارخانه ها کارکرده بودم و تجربه خوبی داشتم. برای این افراد هم برنامه آموزشی وسیعی در یک شرکت داخلی و بعدها در خارج از کشور ترتیب داده شد. بنابراین آموزش و فرهنگسازی برای بهرهوری، جدیت، تلاش و نظم در کارخانه و در شرکت، همواره جزو حوزههای مورد توجه ما بوده است و تلاش زیادی برای آن انجام دادهایم.
یکی دیگر از عوامل موفقیت شرکت توجه به بازار و مشتری است و هنوز هم این رویکرد را دنبال میکنیم. آن زمان که قرار بود کارخانه احداث شود، یعنی تقریبا یک سال پیش از مدیریت من در شرکت، یک ترکیب محصول تهیه شده بود که در طرح توجیهی بر خودروهای سنگین و کشاورزی تمرکز داشت. آن ترکیب را در جهت تولیدات مورد نیاز بازار تغییر دادم و تا همین لحظه هیچگاه عقبتر از نیاز بازار و خواست مشتری نبودهایم. اگر غیر از این بود، قطعا شکست میخوردیم. در برهه دیگری به محض تغییر خودروهای تولیدی کشور و تغییر تایرها از نسل قدیم (پیکان) به نسل جدید (پژو) که رادیال بودند، بلافاصله توانستیم همزمان این نوع تایر را تولید کنیم. حتی در تایرهای سنگین، زمانی که خودروهای سنگین استفاده از تایرهای تمام سیمی را شروع کردند، ما همزمان با محصول جدید وارد بازار شدیم. بنابراین به روز بودن محصولات با دستیابی به فناوریهای روز سرلوحه فعالیتها بوده است. در طول عمر کاری بارز، ۴ بار تکنولوژی خریداری شد، مرتبه اول از دنا و سپس از روسیه و یک مرتبه از ایتالیا و در آخرین سری در سال ۸۰ طی قرارداد انتقال دانش فنی ۱۰ ساله با شرکت کنتیننتال آلمان، دانش فنی وارد بارز شد که در بروزرسانی محصولات از نظر دانش فنی بسیار کمک کرد.
همکاری با خودروسازها را نیز باید از عوامل موفقیت شرکت دانست. اگرچه میتوانستیم صرفا برای بازار تولید کنیم اما به دلیل ویژگیهای شرکتهای خودروساز، همکاری با آنها را جزو استراتژیهای شرکت قرار دادیم. علل اصلی اتخاذ این رویکرد، افزایش حجم تولید و الزام به رعایت استانداردهای حاکم بر صنعت خودروسازی و در نتیجه الزام به تقویت کیفیت تولیدات بوده است. بنابراین براساس تلاشی که برای دستیابی به استانداردهای حاکم بر صنعت خودرو انجام دادیم، توانستهایم از اولین تامینکنندگان تایر پژو ۲۰۶ و تامین کننده نمونه شرکت رنو پارس باشیم. حتی بعدها در تولید تایر سنگین هم توانستیم تایید مرسدس بنز که در ایران مونتاژ میشد را اخذ کنیم. هنوز هم این تلاش را ادامه میدهیم تا بتوانیم تایید خودروهای به روزتری را بگیریم، زیرا خودروهای قدیمی ممکن است به تدریج از بازار خارج شوند.
پس شرکت به طور مداوم مسیر رشد را دنبال کرده است؟
بله، از نظر مقیاس هم، شرکت متناسب با نیاز بازار و تجزیه و تحلیلی که نسبت به رشد مصرف داشته، رشد کرده است مخصوصا پس از رشد بسیار سریعی که طی ۱۰ سال گذشته در بخش سواری اتفاق افتاد، سعی کردیم که از نظر مقیاس، خود را کوچک نگه نداریم. تولیدات بارز از حدود یک میلیون و دویست هزار حلقه تایر سنگین شروع شد، اما در حال حاضر در حدود ۵ میلیون حلقه تایر در سال تولید میکنیم و برنامه داریم تولیدمان را به حدود ۱۰ میلیون حلقه برسانیم. اگر تا سال ۹۵ به تولید ۱۰ میلیون حلقه در سال برسیم، در حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد نیاز کشور را جوابگو خواهیم بود. پس از اجرای فاز اصلی، دوبار در کرمان طرح توسعه اجرا کردهایم و در حال حاضر هم پروژهای را در کردستان برای تولید ۵ میلیون حلقه تایر رادیال سواری در دست اجرا داریم. از نظر من همراهی با بازار بدون داشتن سهم بازار مناسب امکانپذیر نیست. حضور در بازار، هم به لحاظ سطح کیفی و فناورانه و هم به لحاظ کمی باید در سطحی قابل قبول باشد و برای دستیابی به آن باید نیروی انسانی، فناوری و سرمایه مدنظر قرار بگیرد.
چه عوامل دیگری در این رشد مؤثر بوده اند؟
به نظر من ما در جذب سرمایه که یکی از منابع مهم برای توسعه است، موفق عمل کردهایم. خوشبختانه سهامداران همکاری بسیار خوبی با شرکت داشتهاند و براساس طرحهای توجیهی مناسب قبول کردهاند که همه سود تقسیم نشود و بخشی از آن به سرمایهگذاری اختصاص داده شود. مابقی سرمایه از طریق دریافت اعتبارات و تسهیلات تامین و نیز استفاده از منابع مالی خارجی و نیز منابع داخلی جذب شده که البته مدیریت مناسب بازپرداختها تاثیر مهمی در جلب اعتماد و دریافت تسهیلات و اعتبارات بعدی داشته است.
نکته دیگر بحث نوآوری است. حتی ثبات مدیریت میتواند در صورت عدم وجود نوآوری به عامل شکست بنگاه تبدیل شود. همانطور که شرکتهای متعددی در همین صنعت همزمان با بارز کار خود را شروع کردند و بهرغم ثبات مالک و مدیر، امروز در سطح ما نیستند. به نظر من اگرچه نوآوری باید در سیستمها و زیرساختها وجود داشته باشد اما اساسیترین بعد نوآوری، نوآوری در محصول است. اهمیت وجود بخش تحقیق و توسعه قوی در شرکت و سرمایهگذاری مناسب در آن از همینجا منشا میگیرد. امروز اگر میتوانستیم از ابتدا شروع کنیم، بخش تحقیق و توسعه را بیشتر از قبل تقویت میکردیم. در حال حاضر هم برنامهریزی کردهایم که ظرف ۱۰ سال آینده دیگر به خرید دانش فنی محتاج نباشیم بلکه خود صاحب دانش فنی باشیم. در حال حاضر هم بر توسعه کارشناسان بخش تحقیق و توسعه و هم بر سرمایهگذاری در خرید تجهیزات، تست و آزمایش تمرکز داریم. پیرو این تلاشها، اولین میدان تست تایر را امسال در کرمان به بهرهبرداری خواهیم رساند که اقدامی در جهت تسهیل طراحی محصولات و رشد فناری به صورت بومی است.
شرکت بارز تا چه اندازه به مسائل زیست محیطی توجه داشته است؟
مباحث زیستمحیطی است در گروه صنعتی بارز، از همان ابتدا مورد توجه بوده و از این به بعد دو چندان خواهد شد، چرا که تایر نقش مهمی در مصرف سوخت خودرو و آلایندگی هوا دارد. ضمن اینکه بر هزینههای مصرفکننده، خصوصا صاحبان خودروهای سنگین موثر است. همچنین عمر تایر و میزان انتشار ذرات ریز در اثر سایش بر محیطزیست بیتاثیر نیست. در حال حاضر گروه بارز بر تولید تایرهای اصطلاحا سبز که مصرف سوخت کمتری دارند سرمایهگذاری کرده است. اگرچه تولید تایرهای رادیال نیز که نسبت به تایرهای بایاس قدم بزرگی بوده است، با این وجود ما وارد تولید تایرهای سبز که آلایندگی کمتر و مصرف سوخت کمتری دارد، شدهایم و به استانداردهایی که از سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ در اروپا اجباری میشود، توجه داریم. شرکت بارز گواهی ایزو ۱۴۰۰۱ را حدود ۱۰ سال پیش دریافت کرده تا کارخانه آلوده کننده محیط نباشد.
این بلندنگری و توجه به همه ابعاد و جنبهها، که در عرف جامعه مدیریتی ما کمتر مورد توجه بوده چگونه ایجاد شده ؟ چه نظامی در شرکت این نگاه را تقویت کرده است؟
اوایل انقلاب در کیان تایر کار میکردم، بعد از دو سه سال که از انقلاب گذشت، برنامهای برای توسعه شرکت مطرح شد و این فرصت را یافتم که سفرهایی به ژاپن و بعضی کشورهای اروپایی داشته باشم که بسیار تاثیرگذار بود. زمانی که تصمیم گرفتیم کیان تایر را توسعه دهیم، زمان جنگ بود و کمتر کسی به فکر توسعه بود.اما تصمیم گرفتیم با اجرای بازسازی ماشینآلات، تولید آن را ۳ برابر کنیم. اینکه چرا همواره به دنبال توسعه بودهام، به ویژگیهای شخصیتی من برمیگردد که احتمالا برخی از آنها ریشه در تجربیات کودکی و نوجوانی دارد. من در ابیانه متولد شدم. به نظرم پیوند عمیق با طبیعت و مشاهده افقهای گسترده پیش رو، در کنار تمرین بردباری در برابر سختیهایی که در آن زمان برای تحصیل و زندگی وجود داشت، بر روحیات و رفتارهای من تاثیرگذار بوده است. البته مدیرانی هم بودهاند که آنها را الگوی کار خود قرار دادهام و از آنها درسها آموختهام. علاوه بر این، روحیه رقابتطلبی همیشه در من وجود داشته و سعی کردهام به اطرافیانم نیز انتقال دهم. ضمن آنکه همواره سعی کردهام با همکاران، مشتریان و سهامداران صادقانه و شفاف عمل کنم و رابطه برد - برد را همیشه مدنظر داشته باشم. فکر میکنم صبوری در برابر مشکلات و میل به تغییر شاهبیت تمام این اقدامات بوده است.
باید بگویم زمانی که وارد بارز شدم این فرصت به من داده شد که کار بزرگی انجام دهم. قبول نقشی در صنعت کشورم و ایجاد شغل برای بیش از ۲۰۰۰ نفر از هموطنانم، بخشی از نیاز درونی من را پاسخ داده و به تلاش من انگیزه داده است.
ارسال نظر