سفر قوام به شوروی

در واقع شوروی در جریان جنگ جهانی دوم از هیچ نقطه‌ای عقب‌نشینی نکرد، مگر اینکه در آنجا یک دولت کمونیستی هم پیمان با خود تاسیس کند. در این شرایط قوام برای بار چهارم در ۲۹ بهمن ۱۳۲۴ به نخست‌وزیری منصوب شد. در جریان سفر قوام به مسکو او استالین را چنین فریب داد که در ازای خروج نیروهای ارتش سرخ از آذربایجان، قوام امتیاز نفت شمال را برای شوروی خواهد گرفت. پژوهشگران بر سر اینکه اولتیماتوم و فشار آمریکا و سازمان ملل متحد بر تصمیم استالین برای خروج از ایران بیشتر تاثیر داشت یا سیاست ورزی قوام اختلاف‌نظر دارند. با این حال به نظر می‌رسید که غرب به‌رغم همه فشارهایش به شوروی برای خروج از ایران، هرگز به‌خاطر ایران وارد جنگ با شوروی نمی‌شد. شوروی که عرصه را تنگ یافت، بهتر دید که دست‌کم یک امتیاز اقتصادی مهم از ایران بگیرد؛ ولی قوام چنین بهانه آورد که اکنون در ایران مجلس وجود ندارد و بدون مجلس نمی‌توان امتیازی به خارجی‌ها داد. از این رو شوروی را ترغیب کرد که از ایران خارج شود تا او انتخابات مجلس را برگزار کند و به او تضمین داد که اکثریت مجلس آینده نیروهای وفادار به دولت قوام خواهند بود و امتیاز نفت شمال را به شوروی خواهند داد.

پس از خروج ارتش سرخ از شمال غرب ایران، دولت پیشه‌وری در تبریز و قاضی محمد در مهاباد، مجبور به مذاکره با دولت مرکزی ایران شدند. همراهان قوام توضیح می‌دهند که قوام بعد از مذاکره با استالین وقتی به کاخ برمی‌گشت آن اندازه اذیت می‌شد که گریه می‌کرد و به همراهانش شکوه می‌کرد آن‌قدر استالین بی‌ادب است که دود پیپش را به‌صورت من می‌زند. اما قوام با وجود این بداخلاقی‌ها دیپلماتیک رفتار می‌کرد و یک بسته چای و توتون لاهیجان را به‌عنوان هدیه برای استالین برد و گفت این هدیه کارگران ایرانی به‌شما است که استالین بسیار خرسند شد.

چنانکه حمید شوکت در کتاب «در تیررس حادثه» نوشته، قوام در جریان این سفر خطاب به استالین گفت: «من برای مباحثه حقوقی و استناد به معاهدات که هر یک به جای خود هست نیامده‌ام. بلکه با یک نیت صادقانه و دوستانه آمدم که از شما خواهش کنم مقدمه و شرط اصلی شروع روابط دوستی و حل مشکلات بین ایران و شوروی را که تخلیه فوری ایران از نیروی شوروی است با یک اراده فراهم کنید و در باب اصلاح مساله آذربایجان که با این وضع، خلاف قوانین و حق حاکمیت ایران است کمک معنوی به ما ابراز دارید.»