مجاری مدرنیته

دوره پهلوی آغاز تحولات چشمگیر و حرکت به سمت مدرنیته است. باید پرسید که مردمانی که اصلا فرنگ را نمی‌شناختند و با سرعت به سوی تمدنی نامانوس پرتاب شده بودند، باید چه انتظاری از آنها داشت؟ آنها از کجا فرنگ را شناختند. یکی از این روش‌ها سینما بود. در دوره پهلوی سینما راه افتاده است و در تهران ۷ سینما وجود داشت. عده‌ای هم سینما را معلم اخلاق نوشته‌اند. شخصی به نام سلیمی می‌نویسد: «آن منظور حقیقی و شریفی که حضور مردمان طبقه پایین و بی‌سواد و کسبه و ضعفا باشد به واسطه گرانی بلیت، عدم تشویق آنان و نبودن اجبار در کار به‌عمل نمی‌آید.» بعد می‌افزاید: «دولت باید از طریق بلدیه اجبار کند که بلیت ارزان شود، در دسترس عموم قرار گیرد و در شهرستان‌ها و دیگر مراکز هم باشد.»

البته فیلم‌هایی که در آن زمان ساخته می‌شد، بسیار ساده و تفریحی و بی‌محتوا بود و اگر مسائلی را هم طرح می‌کرد مربوط به همان کشورهای اروپایی بود. یکی از رویدادهای مهم و جالب‌توجه این دوره تئاتر است که در یک دوره رونق می‌گیرد اما به‌خاطر رواج سینما خیلی زود از رونق می‌افتد. در روزنامه‌ها به تئاترها خیلی پرداخته شده و موضوعات آن، نقدهای صورت‌گرفته و در مورد اینکه مردم خیلی استقبال کردند و در ورودی تئاترها شلوغ کردند، خبرهایی در دست است. فقط اینجا یک مثال می‌زنم، شخصی به نام پاپازیان که ارمنی است و از ارمنستان‌شوروی به ایران آمده است، در تئاتر اتللو بازی می‌کند و زبانش فارسی نیست. این تئاتر را ناصرالملک ترجمه کرده است. بازیگران دیگر به فارسی می‌گفتند و پاپازیان به فرانسه که خیلی مورد استقبال قرار گرفت. یکی از تشکیلات این زمان جامعه باربد است که خیلی اهمیت دارد و بسیاری از نوازندگان و خوانندگان از آنجا آغاز می‌کنند.

بخشی از سخنرانی دکتر منصوره اتحادیه در نشست «دولت مدرن، جامعه سنتی: چالش، پایش»