مسیحیان در اصفهان

در زمان شاه عباس پایتخت ایران از سه جهت شاهد حضور مسیحیان بود. نخستین گروه، ارامنه بودند که شاه بنا به دلایلی آنان را در اصفهان سکونت داده بود. گروه دوم مسیحیان گرجی بودند که به‌عنوان گروگان، اسیر یا هر عنوان دیگری در دربار صفوی حضور می‌یافتند و سوم اروپاییانی بودند که به‌دلایل تجاری، سیاسی، نظامی یا جهانگردی عازم این شهر می‌شدند. در واقع از دید توجه به مسائل مذهبی و احیانا مباحثات دینی، مهم‌ترین گروه مسافران اروپایی بودند. ارامنه به دلایل قومی، مذهبی و نیز سیاسی، علاقه‌مند به ترویج مسائل مذهبی نبودند و جز در صورتی که شاه یا شخص متنفذی آنها را به بحث می‌کشاند، خود را درگیر چنین مباحثی نمی‌کردند. گرجیان نیز به دلیل مغلوبیت در برابر صفویان و نیز به دلیل فرهنگ ضعیف دینی خود توان شرکت در چنین مباحثی را نداشتند و می‌دانیم که مقامات ایرانی علاقه‌مند بودند که آنان به اسلام بگروند و بنابراین طبیعی بود که آنها زمینه حضور در این مباحث را نداشتند. بنابراین زمینه اصلی طرح این مباحث مربوط به مسافران اروپایی و تا اندازه کمتری مربوط به ارامنه می‌شد.

رفت و آمدهای مکرر خارجیان و نیز حضور مسیحیان بومی یا گرجی سبب شده بود تا شاه و دیگر درباریان با اندیشه‌های مسیحی آشنا شوند. دلاواله در گزارش دیدارش با شاه عباس می‌گوید: «.... پس از آن شاه با اطرافیانش از پاپ سخن گفت و توضیح داد که چگونه او رئیس مسیحیان است. بعد گفت بسیاری از عیسویان نیز از پاپ اطاعت نمی‌کنند و با هم اختلاف دارند و در دنیا ۷۲ فرقه عیسوی وجود دارد. نمی‌دانم این اطلاعات را شاه از کجا به‌دست آورده بود و به هرحال درباره آداب و رسوم مختلف فرقه‌های عیسوی و طرز روزه‌گرفتن و تشریفات مذهبی آنان مطالبی بیان کرد و تصور می‌کنم آنها را از اتباع مسیحی خود فرا گرفته بود.» کشیشان اروپایی در اصفهان با شدت و ضعف و البته به‌طور مستمر حضور داشتند. دلیل عمده حضور آنها، همراهی آنان با هیات‌های سیاسی یا حتی ریاست این هیات‌ها بود که از طرف دول اروپایی برای بحث و مذاکره با شاه صفوی در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی عازم ایران می‌شدند. هدف اصلی بسیاری از این هیات‌ها در بسیاری از موارد تحریک شاه به جنگ با دولت عثمانی بود.

منبع: رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، جلد اول، 1370.