سیاست‌های مداخله‌جویانه پاپ

در سال ۱۶۸۶ پاپ اینوسان یازدهم، کناب سباستین آلمانی را به‌عنوان سر اسقف جدید نخجوان در ارمنستان منصوب کرد و او را همراه نامه خود به شاه صفوی روانه ایران کرد. کناب در مسیرش به سوی شرق در وین توقف کرد. او در آنجا از امپراتور اتریش لئوپلد اول تقاضا کرد که برای تاسیس صومعه دومینیکن در اصفهان یاری‌اش کند. درحالی‌که وظایف خود را در دربار صفوی به‌عنوان نماینده امپراتور انجام می‌داد، یورش عثمانی به اتریش- مجارستان در حول و حوش بهار سال ۱۰۹۴ ق/ ۱۶۸۳م، باعث شد که امپراتور نامه‌ای به کناب بدهد و طی آن از شاه تقاضا کند که عملیاتی را علیه عثمانی سازماندهی کند تا به این وسیله قدرت‌های اروپایی که در محاصره عثمانی هستند، رهایی یابند. کناب همچنین قبل از ترک وین نامه دیگری ازسوی پاپ دریافت کرد که در ۱۹ ژوئن نوشته شده و حاکی از پیشروی دولت عثمانی بود. در این نامه هم پاپ اینوسان شاه را به اقدام علیه عثمانی ترغیب کرده بود. کناب هنگام ورود به لهستان نیز نامه‌ای ازسوی یان سوم سوبیسکی دریافت داشت. یان سوم در گرماگرم جنگ با تمام قوایش، فرصت را غنیمت شمرد تا این کشیش رهگذر را ملاقات کند. بنابراین کناب با دستورالعمل‌هایی به سوی ایران رفت تا شاه را از این موارد مطلع کند:

۱- شکست عثمانی‌ها که در ۱۰ رمضان/ ۱۲ آگوست در جنگ کالنبرگ روی داده بود.

۲- تشکیل ائتلاف بین دول لهستان و اتریش و نقش سرنوشت‌سازی که پاپ در این راستا ایفا کرده بود.

۳- علاقه روسیه برای پیوستن به این ائتلاف پس از انعقاد صلح بین لهستان و روسیه (در واقع اتحاد مقدس بین لهستان، اتریش و ونیز فقط تا سال ۱۶۸۴ دوام آورد و روسیه در همین سال طی معاهده صلح روسیه و لهستان به این اتحاد ملحق شد.)

با توجه به این مسائل کناب باید مزیت اقدام نظامی مشترک بر ضد عثمانی را به ایرانیان گوشزد می‌کرد.

منبع: رودی متی، «تجار در عصر صفوی»، ترجمه حسن زندیه، نامه تاریخ پژوهان، 1384.