کارل، ایده‌پرداز دیوانه نخستین بنزی که ساخته شد

۱۳۲ سال پیش در چنین روزی کارل بنز، مهندس آلمانی طراح اتومبیل، از بنز پتنت-موتورواگن رونمایی کرد. بنز پتنت-موتورواگن که در سال ۱۸۸۵ ساخته شد، به‌عنوان اولین اتومبیل جهان شناخته می‌شود. این خودرو طوری طراحی شده که با یک موتور سوخت داخلی حرکت کند. قیمت آن در سال ۱۸۸۵، ۱۵۰ دلار آمریکا بود. این خودرو در آلمان به‌عنوان اختراع کارل بنز ثبت شد.

همسر بنز، برتا، روند توسعه مالی را تامین کرد. طبق قوانین جدید، حق ثبت اختراع به او می‌رسد اما در آن زمان زن متاهل مجاز به ثبت اختراع نبود. البته در سال ۱۸۸۵ موتور گازوئیلی ایده جدیدی نبود. از نیمه دوم قرن بیستم موتورهای بزرگ و ثابت در ماشین‌آلات صنعتی و کشاورزی استفاده می‌شدند و کارل بنز در واقع برای توسعه آن پیش‌قدم شد. این تصور او از یک نسخه کوچک تک‌سیلندر بود که باعث ایجاد یک پدیده شد-کالسکه موتوری. پس از تکمیل اولین نمونه تک سیلندر سه‌چرخ، بنز به‌دنبال ثبت اختراعش رفت و درنتیجه اولین کسی بود که ادعا کرد کالسکه‌ای با موتور گازوئیلی طراحی کرده است. در ۲۹ ژانویه ۱۸۸۶ اختراع شماره ۳۷۴۳۵ به نام بنز ثبت شد. کمی بعد، گتلیب دایملر و همکارش ویلهلم میباخ هم برای طراحی‌شان تقاضای ثبت اختراع دادند. اما بنز اولین نفر بود. کارل بنز فارغ التحصیل دانشگاه پلی‌تکنیک کارلزرو بود و حرفه مهندسی‌ را در مانهایم آغاز کرد.

در سال ۱۸۷۰ کارل با دختری ۲۰ ساله به نام برتا رینگر ازدواج کرد. در آن زمان برتا از نقش عمده‌ای که قرار بود در زندگی همسرش یا تاریخ خودروسازی (که هنوز وجود نداشت) داشته باشد، اطلاع نداشت. کمی بعد کارل کسب‌وکارش را با شریکی به نام آگوست ریتر راه انداخت. آنها در مانهایم یک فروشگاه ماشین باز کردند اما ریتر خیلی زود از او جدا شد، چون برای باز نگه داشتن آنجا نیاز به بودجه اضافی داشتند. این موجب شد که برتا از جهیزیه‌اش چشم‌پوشی کند تا نامزدش بتواند کسب‌وکار خود را ادامه دهد. داشتن یک کسب‌وکار و موفق ساختن آن دو مساله متفاوت برای آقا و خانم بنز بود. در سال ۱۸۸۰ کارل اولین موتور ثابت خود را معرفی کرد. سرانجام در سال ۱۸۷۹ بعد از تلاش‌ها، شکست‌ها و نادیده گرفته شدن‌ها، موتور دوکاره اولیه آغاز به‌کار کرد. در سال ۱۸۸۱ کارل برای کمک در سرمایه‌گذاری یک شریک جدید گرفت.

امیل بوهلر، عکاس محلی موفق مسوول فروش و بازاریابی شد و بنز ساختن موتورهای ثابت را در پیش گرفت. او یک مامور فروش استخدام کرد که متاسفانه بیش از آنکه پول دربیاورد، خرج تبلیغات فروش کرد و شرکت کوچکشان را مجبور کرد که به دنبال وام باشد. اولین الزام بانک پیش از هرگونه کمک مالی این بود که بنز یک شرکت تاسیس کند. بنابراین در اکتبر ۱۸۸۲ Gasmotorenfabrik Mannheim با ۹ عضو هیات مدیره تاسیس شد. اما هماهنگی میان اعضا عمر کوتاهی داشت و ظرف سه ماه بنز با تمام سرمایه‌گذاران در مورد طرح‌هایش به مشکل برخورد. تا آنجا که پس از دیدن طرح او برای ساخت یک موتور کوچک برای کالسکه به عقلش شک کردند! در پاییز ۱۸۸۳ او از شرکت اخراج شد. کارل در آن زمان نوشت «در آن روزها که فاجعه بر دریای زندگی سایه افکنده بود، تنها یک نفر همراهم بود و آن همسرم بود. بدون ترس و شجاع، او بادبان‌های تازه امید را بالا برد.» او هنوز هم برای ساخت واگن موتوری مصمم بود و با تشویق برتا توانست توجه دو تاجر بسیار موفق را جلب کند. مکس کسپر رز و فردریش ویلهلم اسلینگر به‌طور مشترک ساخت «بنز و سی» را تامین مالی کردند. در نتیجه در کمتر از یک ماه پس از اخراج، او دوباره به کسب‌وکار بازگشت.

اولین تجارت شرکت جدید، تولید و فروش موتور ثابت بنز بود که به سرعت برای او و پشتیبانانش پول‌ساز شد و به بنز فرصت داد به فکر توسعه و آزمایش موتوری مناسب برای راه بردن یک کالسکه بدون اسب باشد. بنز برای موتورهای ثابتش که حالا حسابی موفق شده بودند، از گاز زغال‌سنگ استفاده می‌کرد و در این فکر بود که چطور به موتور کوچک واگنش سوخت‌رسانی کند. داستان از جایی شروع شد که یک کاسه بنزین که برای تمیز کردن دستکش‌های کار استفاده می‌شد با یک جرقه آتش گرفت. بنز به این نتیجه رسید که اگر بتوان از انفجار این سیال بسیار فرار جلوگیری کرد و جرقه مناسب برای احتراق آن را فراهم کرد، می‌توان از آن برای به‌کار انداختن موتور استفاده کرد. راه حل او یک باتری و سیم‌پیچ و شمع جرقه‌زن بود که خودش طراحی کرده بود. بدون اینکه بنز بداند، دایملر و میباخ هم به همین نتیجه رسیده بودند.

برای ساخت کالسکه موتوری مسابقه‌ای بود که البته هیچ‌کدامشان از وجود دیگری خبر نداشت. بنز مثل همکارانش، رز و اسلینگر، دوچرخه‌سوار مشتاقی بود که برای موتورواگنش سه یا چهار چرخ را در نظر گرفته بود و هیچ‌وقت به فکر کالسکه‌ای که با اسب راه برود، نبود. پیکربندی یک سه‌چرخه که نیرو را با یک زنجیر به چرخ‌های عقب منتقل می‌کند، به‌نظر منطقی‌تر، سبک‌تر، با پیچیدگی کمتر بود که راحت‌تر هدایت می‌شد. این مسیری بود که او برای شکل دادن به موتورواگن در سال ۱۸۸۵ انتخاب کرد. یک موتور دوکاره با قدرتی تقریبا برابر دو‌سوم اسب‌بخار در قسمت عقب سه‌چرخه با چرخی بسیار بزرگ شروع به‌کار کرد. آزمایش اولیه در پاییز انجام گرفت، که در نتیجه آن اولین واگن موتوری از حرکت ایستاد و وقتی دوباره شروع به‌کار کرد، زنجیرش پاره شد!

بعد از چند هفته و اعمال تغییرات جزئی، بنز آماده یک آزمایش دیگر شد. این‌بار همراه با برتا با افتخار روی آن نشست، یکی از دستیارانش چرخ‌دنده را چرخاند و موتور شروع به‌کار کرد و پس از درگیر شدن زنجیر، کارل بنز موتورواگن را مستقیم به دیوار آجری فروشگاه کوباند تا نه‌تنها اولین تست رانندگی در تاریخ بلکه کوتاه‌ترین آن را هم انجام داده باشد. آزمایش‌های بعدی او با کمک پسرش یوجین انجام شد که کنار موتورواگن با یک قوطی بنزین می‌دوید. به‌نظر می‌رسید که آقای مخترع باید اول مخزن گاز را می‌ساخت. آن هم ساخته شد و اختراع در ماه ژانویه ثبت شد. بنز در جولای ۱۸۸۶ عازم سفر شد تا از موتورواگن یک برند خانوادگی بسازد. او راه درازی در پیش داشت. هنوز در مراحل پیشرفت کار بودند و بنز برای شروع تولید موتورواگن جدیدش مردد بود. آزمایشات او به جاده و حیاط اطراف فروشگاهش محدود می‌شد و این در حالی بود که اکثر افراد انتظار داشتند مخترع کالسکه موتوری خودش اولین کسی باشد که مسیری طولانی را رانندگی می‌کند اما در واقع این همسر کارل یعنی برتاست که اولین راننده تاریخ به‌حساب می‌آید. بله؛ خانم‌ها و آقایان، اولین راننده دنیا یک زن بود.

در تابستان ۱۸۸۸ برتا تصمیم گرفت برای آزمایش به یک سفر ۵۰ مایلی برود. سفری که تقریبا بدون حادثه تمام شد، به غیر از اینکه تا آن موقع کسی کالسکه موتوری ندیده بود و این سه‌چرخه جمعیت زیادی را در هر روستا به دور خود جمع می‌کرد. در جاده آنها با دو مساله مکانیکی مواجه شدند که برتا با ابتکار زنانه‌اش آنها را حل کرد. خط سوخت گرفته و مسدود را با سنجاق کلاهش باز کرد و وقتی سیم استارت کم آمد، با کش جورابش یک عایق ساخت! در پایان اولین سفر راه دور تاریخ خودرو، برتا نه‌تنها توانسته بود خود را به شوهرش اثبات کند، بلکه به آن دسته از افراد بدبین که کم هم نبودند نشان داد آینده درخشانی در انتظار اتومبیل خواهد بود. در حالی‌که مدل ۳ پیشرفته برای نمایشگاهی در مونیخ آماده می‌شد، برتا یک پیشنهاد برای طرح همسرش داشت؛ یک دنده سنگین برای تپه‌ها. چون در سفرشان مجبور بودند در هر شیب ماشین را هل بدهند. تا پایان سال، نسخه سوم موتورواگن در جاده‌ها بود، البته نه لزوما جاده موفقیت.

اسب و درشکه به راحتی کنار گذاشته نمی‌شدند. اول از همه، درست مثل یک اسب، موتورواگن هم به سوخت نیاز دارد. یونجه به مقدار فراوان وجود داشت، اما بنزین نه. در اواخر قرن نوزدهم هیچ‌کس تصوری از ایستگاه سوخت‌رسانی نداشت. بنزین معمولا به مقدار کم قابل خرید بود. دنیا برای پتنت موتورواگن بنز کاملا آماده نبود و تا سال ۱۸۹۲ فروش قابل‌توجهی ثبت نشده است. اما کارل و برتا بنز تصمیم گرفتند که موفق شوند. برگردیم به سپتامبر ۱۸۸۸، جایی که پتنت موتورواگن مدل ۳ در نمایشگاه مهندسی مونیخ نمایش داده شد و هرکس که علاقه‌مند بود، می‌توانست با آن رانندگی کند.

سال ۱۸۸۸ در تاریخ آلمان به‌عنوان سال سه امپراتور شناخته می‌شود. هاینریش هرتز که موفق به تولید و اثبات وجود امواج الکترومغناطیسی شد. فریتیوف نانسن که گرین‌لند را با اسکی طی کرده بود و کارل بنز. بنز با یک مدال طلا از مونیخ به خانه برگشت. در پایان سال ۱۸۹۲ او تقریبا یک دوجین فروخت و تعداد زیادی هم در نوبت بودند. مدل‌هایی که از ۱۸۸۶ تا ۱۸۸۹ ساخته شد با یک موتور تک سیلندر کار می‌کرد و قدرت آن از ۵/ ۱ به ۵/ ۲ و بعد ۳ اسب بخار رسید، با سرعتی برابر ۵۰۰ rp. در ۱۸۹۲ بنز و سی مدل‌ چهارچرخه پیشرفته‌تری معرفی کردند (مدل ویکتوریا) و در ۱۸۹۴ طراحی سومی تحت عنوان ولوو. اگر برای اینکه ببینیم چه کسی اولین خودروی موتوری را می‌سازد، مسابقه‌ای در کار بود، قطعا برنده کارل بنز بود. از بنز متشکریم و از ایده‌اش که اولین همکارانش آن را دیوانگی نامیدند.

کارل، ایده‌پرداز دیوانه