فتح و کشورگشایی در طول تاریخ یکی از عوامل انحطاط تمدنی و به عقب رانده شدن فرهنگی ملت‌ها بوده است که از انباشت دانش و تجربه جلوگیری می‌کرد و نوعی انقطاع پیشرفت و توسعه را سبب می‌شد. ایران در چندین مرحله در طول تاریخ خود مورد هجوم اقوام و مهاجمان گوناگون قرار گرفته و این هجوم‌ها سبب شده است که بخش‌های زیادی از منابع تمدنی، فرهنگی و استحکامات خود را از دست بدهد و بار دیگر ناچار به بازسازی آنچه از دست رفته بود، شود. آنچه در ادامه می‌آید، یادداشت‌های شماری از مورخان در رابطه با همین انحطاط است.

-گویند: وقتی اسکندر به تخت نشست گفت: «خدا ما را عوض دارا کرد و به خلاف تهدید وی توفیق داد.» وی همه شهرها و دژها و آتشکده‌ها را که در قلمرو پارسیان بود، ویران کرد و هیربدان را بکشت و کتاب‌هایشان را با دیوان‌های دارا بسوخت و یکی از مردان خویش را به مملکت دارا گماشت و سوی هندوستان رفت...

ماخذ: طبری، محمدبن جریر. 1362. تاریخ طبری. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: اساطیر.

- و رقبات دفتری صفویه را که تشخیص قرا را از دولتی و موقوفه و ملتی به درستی ربط می‌داد و در چهل‌ستون ضبط بود، به زاینده‌رود افکندند و ریشه معموره‌ها را آنچه دسترس یافتند برکندند اما مجال ضبط قرا و تصرف دهات به زراعت نیافتند.

ماخذ: جابری انصاری، محمد حسن. 1321. تاریخ اصفهان و ری و همه جهان. تهران: حسین عمادزاده.