زادروز مولف روح القوانین

شارل دو مونتسکیو، متفکر و حقوقدان فرانسوی هجدهم ژانویه سال ۱۶۸۹ میلادى، در قصر «لابرد» و در نزدیکى شهر «بردو» فرانسه چشم به جهان گشود. وى تا سن سه سالگى با روش سنتى روستاییان تربیت یافت و سپس به «لابرد» رفت. هنوز هفت سال از عمرش نگذشته بود که مادرش را از دست داد. در سال ۱۷۰۰ میلادى، او را به یک مرکز دینى فرستادند و تا سال ۱۷۱۱میلادى در آنجا به فراگیرى علوم مذهبی پرداخت. سپس وارد دانشگاه «بردو» شد و تحصیلات خود را در رشته حقوق ادامه داد.علاوه بر این، در زمینه فلسفه و ادبیات و علوم طبیعى نیز به مطالعه دقیق پرداخت.

وى چندین‌بار به پاریس سفر کرد، اما سرانجام به «بردو» بازگشت و به‌عنوان کارمند فرهنگستان فرانسه مشغول به‌کار شد. او در سال ۱۷۲۸ میلادى از کشورهاى اتریش، مجارستان، ایتالیا، سوئیس، آلمان و هلند بازدید کرد، سپس به انگلستان رفت و تا سال ۱۷۳۱ میلادى در آنجا اقامت کرد. معروفیت سریع منتسکیو با نوشتن «نامه‌های ایرانی»در سال ۱۷۲۱ میلادی به اوج خود رسید. این نامه‌ها مکاتبات دو نفر ایرانی را که در فرانسه به گشت و گذار مشغولند منعکس کرده و نظرات آنها را درمورد فرانسه و به‌طور کلی اروپا، به سبکی طنزآمیز مطرح می‌کند. این کتاب یکی از نمونه‌های اولیه دیالوگ فرهنگ‌ها محسوب می‌شود. منتسکیو در کتاب «بازنگری علل عظمت و سقوط رم» که در سال ۱۷۳۴ میلادی منتشر کرد، مانند نیکلای ماکیاولی وسعت مرزهای حکومت را یکی از دلایل سقوط آن دانسته است. منتسکیو با انتشار کتاب «روح القوانین» در سال ۱۷۴۸ میلادی، علوم سیاسی را در ردیف فرهنگ فلسفی قرار داد. علاوه بر نظرات دوران باستان پیرامون اشکال مختلف حکومت (دموکراسی، سلطنتی و تحمیلی)، به تحقیق و تحلیل در ارتباط با اتکای آنها به طبیعت، به‌ویژه مرزهای جغرافیایی و شرایط آب و هوا، پرداخت. روح القوانین یکی از مهم‌ترین آثار منتسکیو در جنبش روشنگری فرانسه محسوب می‌شود. این متفکر قائل به اصل تفکیک قوا بوده است. به اعتقاد او برای آنکه امنیت و آزادی جامعه تضمین شود باید این قوای سه‌گانه جدا از هم بوده و در‌کار یکدیگر مداخله نکنند تا حکومت به اعتدال و تعادل سوق یابد. وی بر این باور است که تجمیع قوا در یک بخش، مترادف با بی‌قانونی بوده و وضع قوانین ظالمانه و اجرای ناعادلانه امور را از نتایج آن بر می‌شمارد. منتسکیو همچنین در امور اقتصادی و چگونگی اخذ مالیات از مردم، قواعد و اصولی را وضع کرده است. به باور وی مالیات سهمی است که هرکس از دارایی خود باید به دولت پرداخت کند تا باقی دارایی‌اش محفوظ و مصون بماند. به‌زعم وی دولت باید در اخذ مالیات از مردم احتیاجات حقیقی خود را مطمح‌نظر قرار دهد.