درس‌های مقدماتی دارالفنون

ارنست اورسل، پژوهشگر و سیاح بلژیکی در سفرنامه خود به مدرسه دارالفنون و جایگاه آن در نزد ایرانیان اشاره می‌کند و در ضمن آن به انتشار دو روزنامه‌ای که دفتر آنان در دارالفنون واقع است، می‌پردازد و در مورد شرایط انتشار آنها توضیحاتی می‌آورد. «مدرسه شاه در همان سال جلوس ناصرالدین شاه به تخت سلطنت احداث گردید، ایرانی‌ها با آب و تاب تمام به آنجا دارالفنون می‌گویند. پنجره کلاس‌ها به باغ زیبایی باز می‌شود. مدرسه دارای یک اتاق مخصوص برای مبانی علم فیزیک و یک کتابخانه با تعداد نسبتا زیادی کتاب‌های اروپایی است. تالار نمایش آن منحصرا برای اجرای کنسرت اختصاص دارد. در چند ماه اول تاسیس دارالفنون علاقه‌مندان اروپایی و ایرانی چند نمایشنامه فرانسوی و حتی ایرانی را در این سالن روی صحنه آوردند ولی متاسفانه این بدعت جدید و زیر پا گذاشتن آداب و سنن قدیمی به روحانیون سخت گران آمد و بر اثر اقدامات آنان اجرای نمایش موقوف و آینده این هنر با خطر جدی مواجه گردید.

درس‌های مقدماتی دارالفنون عبارت است از آموزش زبان‌های فارسی، ترکی و عربی و در کلاس‌های بالاتر هندسه و جبر، استخراج معادن، جغرافی، پزشکی اروپایی و ایرانی، فنون اردوکشی و نحوه نشانه‌گیری با توپ. هر شاگردی موظف است از زبان‌های خارجه، یعنی انگلیسی، فرانسه، آلمانی یا روسی یکی را یاد بگیرد، ولی درس نقاشی اختیاری است، با وجود این ایرانی‌ها به یاد گرفتن این رشته تمایل زیادی نشان می‌دهند. میان آنهایی که در این کلاس‌ها تدریس می‌کنند، بعضی‌ها واقعا ممتاز و در رشته خود شاخصند: یکی از استادان، ده سال در پاریس زندگی کرده است و تقریبا یک فرانسوی کامل‌العیار به‌شمار می‌رود و در نقاشی آبرنگ مهارت تامی دارد. او در میان تمامی آثار خود تابلوی رنگ و روغنی «ملک مقرب سن‌میشل در حال پیروزی بر ابلیس» را و همچنین تابلوی «حضرت مریم روی کرسی» را که آن را در رم از روی تابلوهای معروفی کشیده است، بیشتر می‌پسندد. هر شاگردی صرف نظر از دینی که دارد در این مدرسه پذیرفته می‌شوند و از بدو ورود چون از طرف شاه ماهانه‌ای به آنان تعلق می‌گیرد، بلافاصله مانند کارمندان دولت لباس متحد الشکل مخصوصی می‌پوشند.

رئیس دارالفنون از اینکه تاسیسات مختلف آنجا را به خارجیان نشان بدهد قلبا لذت می‌برد و اداره چنین موسسه‌ای را برای خود افتخار بزرگی می‌داند. دو روزنامه تهران به نام‌های «ایران» و «اطلاع» در دفتر همین مدرسه نوشته می‌شود و در چاپخانه (باسمه‌خانه) سلطنتی به چاپ می‌رسد. اشتراک شدن به روزنامه ایران (روزنامه رسمی دولت) برای کلیه کارمندان اجباری است. شاه که در نوشتن به سبک کاملا کلاسیک فارسی، یعنی به زبان دری داعیه دارد، گاهی همکاری با این روزنامه را حق مسلم خود می‌داند. شرح دو سفر مشارالیه به اروپا (قبل از اینکه به‌صورت مدون چاپ شود)، اولین بار به‌طور پاورقی در این روزنامه منتشر شده است مقالاتی که به قلم اعلیحضرت نوشته شده، به سهولت قابل تشخیص است، چون در این مقالات به جای کلمات عربی، بیشتر از معادل لغات فارسی آنها استفاده شده است. البته چنین تعصبی کار نوشتن را مشکل می‌کند زیرا در زبان فعلی فارسی از هر ده لغت چهار لغت ریشه عربی دارد. روزنامه ایران از لحاظ داشتن اخبار خارجی غنی است؛ ضمنا از طریق این روزنامه مردم تهران در جریان انتصابات جدید، سفرهای شاهانه، و ضرب شستی که شاه در شکار از خود نشان داده است، قرار می‌گیرند. اما نقش عمده این روزنامه عبارت است از اینکه احترام موهوم و خرافه مانندی را درباره کلیه سلاطین (که به‌زعم مندرجات آن همگی بی عیب و نقص و حتی فناناپذیرند) در ذهن خوانندگان القا کند.

خبر درگذشت ناپلئون سوم سه سال بعد به اطلاع مردم رسید و پایان غم‌انگیز زندگی امپراتور روسیه نیز (که بعد از ناصر الدین شاه مقتدرترین سلطان سراسر جهان بود.) برای مشترکین این روزنامه رسمی به‌صورت راز اسرارآمیزی مدت‌ها سرپوشیده ماند. آن عده از اروپایی‌ها و ایرانیانی که زبان انگلیسی می‌دانند، می‌توانند مشترک فارن‌پیپرز شده و هر روز اوراق جداگانه‌ای را که مدیر آژانس تلگراف هند_اروپایی اخبار مخابره شده از لندن را در آنها چاپ می‌کند، دریافت کنند و در جریان اخبار دنیا قرار گیرند، از این طریق هرکسی در ایران می‌تواند از حوادث سیاسی و اخبار مهم دنیا بیست و چهار ساعت بعد از انتشار اولین شماره روزنامه تایمز اطلاع حاصل کند. روزنامه اطلاع بیشتر جنبه علمی دارد. سردبیر آن صنیع‌الدوله، عضو رسمی انجمن جغرافیایی کشور فرانسه از اینکه به چند زبان تسلط کامل دارد و دانشمند کم‌نظیری به‌شمار می‌آید، سخت به خود می‌بالد.

از حق نباید گذشت دانش این شخص حتی اگر در مقیاس اروپایی هم ارزیابی شود، ارزنده و قابل‌احترام است. این محقق برجسته علاقه دارد در روزنامه خود بحث‌های مفصل و مشروح علمی را (که در آنها کلمات فنی لاتین، آلمانی و فرانسه داخل پرانتز و معادل فارسی آنها در مقابل هر کلمه چاپ می‌شود) منتشر کند. اندوه بزرگ صنیع‌الدوله این است که به حروف چاپی یونانی دسترسی ندارد. یک نفر فرانسوی نیز که شخص تحصیلکرده و بسیار مطلعی است، در تهیه مقالات این روزنامه با وی همراهی می‌کند. این تنها اروپایی مقیم تهران است که ولو به ظاهر به دین اسلام گرویده است و ظاهرا این کار بیشتر به علت نجات زندگی خود و دختری بوده است که نسبت به یکدیگر صمیمانه عشق می‌ورزیدند. ولی با وجود تغییر مذهب و همه این حرف‌ها شخص مذکور سخت مورد احترام و علاقه کسانی است که او را می‌شناسند و انصافا درخور چنین احترام و منزلتی نیز هست.

منبع: ارنست اورسل، سفرنامه قفقاز و ایران، ترجمه علی‌اصغر سعیدی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1382.