جیمز مید، صاحب‌نظر تجارت بین‌الملل

جیمز مید (۲۲ ژوئن ۱۹۰۷- ۲۳ دسامبر ۱۹۹۵) اقتصاددان و برنده جایزه نوبل (۱۹۷۷) و از موسسان مکتب «اتریش» بود. در سال ۱۹۰۷ در انگلستان متولد شد و پس از تحصیلات اولیه در زبان‌های لاتین و یونانی در دانشگاه آکسفورد، فلسفه، اقتصاد و سیاست خواند و پس از دو سال تحصیل در آنجا برای ادامه تحصیل به کمبریج رفت. او در سال ۱۹۳۰ به تدریس در کالج هرتفورد پرداخت، اما کماکان در محفل هواداران کینز در دانشگاه کمبریج باقی ماند. او از نخستین کسانی است که افکار کینز را در کتاب درسی خود با عنوان مبانی تجزیه و تحلیل و سیاست اقتصادی مورد استفاده قرار داد. این کتاب تنها چند ماه بعد از کتاب مشهور کینز یعنی نظریه عمومی منتشر شد.

مید در سال ۱۹۳۸ مشاغل دانشگاهی را رها کرد تا به کار در جامعه ملل در ژنو بپردازد. او در سال ۱۹۴۰ به بریتانیا بازگشت و به‌عنوان رئیس بخش اقتصاد کابینه بریتانیا مشغول به کار شد. در آنجا با همکاری ریچارد استون حساب‌های ملی بریتانیا را براساس مدل کینز تنظیم کرد. او در سال ۱۹۴۷ مجددا به کار دانشگاهی بازگشت و به‌عنوان استاد کرسی بازرگانی در مدرسه عالی اقتصاد لندن به تدریس مشغول شد. مید در کتاب «تراز پرداخت‌ها» خود که در واقع جداول نظریه سیاست اقتصاد بین‌الملل است،‌ رابطه میان موازنه داخلی و خارجی یک کشور را در چارچوب تعادل عمومی یا استفاده از تاثیر قیمت‌ها که در اقتصاد قبل از کینز متداول بود و نیز با استفاده از تاثیر درآمد که در اقتصاد کینز معرفی شده، به نحوی پیگیر نشان می‌دهد. بسیاری از خوانندگان اولیه کتاب با توجه به اینکه مطالب کتاب مربوط به اقتصاد مالیاتی بود و احتمالات نظری مختلفی در آن به کار گرفته شده بود آن را کتاب جالب توجهی نیافتند.

مع‌ذلک، این کتاب بعدا مورد توجه اهل فن قرار گرفت و به تدریج اقتصاد بین‌الملل را به سطح بالاتری از تجزیه و تحلیل سیاست‌گذاری‌ها کشاند. کتاب موازنه پرداخت‌ها بحث مربوط به دفاع از محدودیت‌های تجاری را بار دیگر مورد ارزیابی قرار داد و در انجام این کار «نظریه انتخاب دوم» را کشف کرد که فصل جدیدی در مباحثات اقتصاد رفاه گشود. سپس کتاب‌های هندسه تجارت بین‌الملل و نظریه اتحادیه‌های گمرکی کمک مید را به اقتصاد بین‌المللی به حد کمال رساند. مید در سال ۱۹۵۷ استاد کرسی اقتصاد سیاسی در دانشگاه کمبریج شد و مدت ۱۰ سال در این شغل باقی ماند. در همین زمان برای آشتی دادن مجادلات میان رابینسون و کالدور در یک سوی اقیانوس اطلس و ساموئلسون و سولو در سوی دیگر آن، کتاب نظریه کلاسیک جدید در مورد رشد اقتصادی را تالیف کرد. آثار بعدی او از جمله کارآیی، برابری و مالکیت، میراث نابرابری، راهنمای اساسی و موثر سیاست اقتصادی، منعکس‌کننده نگرانی او برای توزیع ناعادلانه درآمد در بریتانیا و ایالات‌متحده آمریکا است. یکی از آثار او «تورم - رکود» نام دارد که در دو مجلد در سال ۱۹۸۳ منتشر شد. این کتاب که با همکاری دی.واینز و جی. ماجیووسکی نوشته شده، شامل تجزیه و تحلیل مید درخصوص علل و روش‌های درمان بیماری مبتلا به اقتصادهای صنعتی در حال حاضر است.

راه چاره پیشنهادی او اجرای یک سیاست قیمت و درآمد است. او بدون اینکه فرض کند رویارویی اخیر تورم و بیکاری کلا ناشی از فشار هزینه است، قبول دارد که اقتصاد جدید چنان مستعد تورم است که رسیدن به اشتغال کامل بدون کنترل دستمزدها و قیمت‌ها یا وضع مالیات بر افزایش دستمزدها غیر ممکن است. مید که در طول عمر خود درجات علمی و افتخاری زیادی، از جمله ریاست بخش انجمن پیشرفت علم در بریتانیا (۱۹۵۷)، عضویت افتخاری انجمن اقتصاددانان آمریکا (۱۹۶۲)، رئیس انجمن سلطنتی اقتصاد بریتانیا (۶۶-۱۹۶۴) دریافت داشته، خود را «ابزار ساز» نمی‌داند، بلکه تنظیم‌کننده و حتی استفاده‌کننده از ابزار به حساب می‌آورد. به عبارت دیگر، او معتقد است علم اقتصاد به ابزارهای فکری خوبی مجهز است که می‌تواند تقریبا به هر مجموعه‌ای از اهداف سیاست‌ها برسد. مساله این است که مجموعه‌ای مناسب و عملی از این ابزارها برای حل مسائل اقتصادی پیدا شود. مید صاحب نظر در زمینه جریان‌های تجارت بین‌الملل بود.