آموزش اقتصاد به روز نیست

دکترسمیه مردانه مدیر پژوهشکده دنیای اقتصاد آموزش علم اقتصاد به نحو محسوسی در ایران و کشورهای پیشرو در زمینه آموزش این علم متفاوت است. این تفاوت‌ها را می‌توان هم به لحاظ شکلی و هم به لحاظ ماهوی مورد بحث و بررسی قرار داد. مهم‌ترین تفاوت ماهوی بین این دو سبک آموزشی تاکید بر محفوظات تئوریک در دانشگاه‌های ایران در مقابل رویکرد عملی و کاربردی آموزش اقتصاد در کشورهای خارجی است. بدون شک نیل به چنین هدفی برای خارجیان چندان سهل‌الوصول نبوده و برنامه‌ریزی منظم و اصولی را می‌طلبد. در این باره توجه به نکات زیر چندان خالی از لطف نیست:

۱. برنامه‌ریزی برای امکان آموزش عملی در کنار آموزش تئوریک از سطوح پایه یعنی از مقطع لیسانس آغاز می‌شود و مطابق نیازهای مطالعاتی- تحقیقاتی روز دنیا در حیطه علم اقتصاد گرایش‌های جدیدی تعریف می‌شود، البته وجوه تمایز این گرایش‌ها در مقطع فوق‌لیسانس بسیار محسوس‌تر هستند. دانشجویان برگزیده در هر گرایش اولا بر اساس علایق تحقیقاتی خود و ثانیا بر اساس توانمندی‌های علمی انتخاب می‌شوند. به این معنی که دانشجویانی که در دروس آمار و ریاضی در سطح رضایت‌بخشی قرار ندارند، در گرایش‌هایی مانند مدلسازی اقتصادی، نظریه بازی‌ها و طراحی مکانیسم پذیرفته نخواهند شد و در عوض گرایش‌هایی به آنها پیشنهاد می‌شود که احتمال موفقیت بیشتری برای آنها وجود دارد. چنین اتفاقی نه اینکه در دانشگاه‌های ایران رخ ندهد، اما تواتر انجام آن آنقدر طولانی است که موجبات عقب‌ماندگی دانشگاهیان ما را در رشته اقتصاد در رقابت با دانشگاه‌های مطرح دنیا ایجاد می‌کند.

۲. متعاقبا بر اساس گرایش‌های تعریف شده، واحدهای درسی که هر یک از این گرایش‌ها باید در طول مقطع تحصیلی خود بگذرانند هر ساله مورد بازنگری قرار می‌گیرد. ضمن اینکه گرایش‌های قدیمی همچون اقتصاد محض نیز از این قاعده مستثنی نیست و بر اساس نیازهای علمی و عملی روز واحدهای درسی‌شان مورد بازنگری قرار می‌گیرد، در صورتی که در ایران حداقل در طول ۱۳ سال گذشته که من مقطع کارشناسی را آغاز کردم، واحدهای درسی در گرایش‌های مختلف اصلا تغییر نکرده‌اند و به گواهی استادان باسابقه‌تر این اتفاق پس از انقلاب فرهنگی هیچ‌گاه در ایران روی نداده و واحدها به قوت خود باقی هستند.

۳. بدون تردید تفاوت اصلی سیستم آموزش اقتصاد خارجیان با داخلی‌ها این است که محور اصلی آموزشی آنها پژوهش محور است و به‌همین دلیل، دانشجویان خود را به ابزار لازم برای انجام پژوهش‌های با کیفیت از همان ترم‌های تحصیلی اولیه آغاز می‌کنند. در حالی که یکی از دروس اصلی دانشجویان اقتصاد در ترم اول مقطع کارشناسی اقتصاد در همه گرایش‌ها آشنایی با مفاهیم IT و برنامه‌نویسی در محیط‌های نرم‌افزاری مختلف است، دانشجویان ایرانی هنوز هم همچون سه دهه گذشته مجبور به حفظ کردن تئوری‌ها، بدون یادگیری کاربرد آنها و اثبات‌های طولانی و سخت در دروس آمار و اقتصادسنجی هستند، باز هم بدون آنکه کاربردی برای آن متصور شوند. چنین اثبات‌هایی، نه اینکه در سیستم آموزشی خارجیان حذف شده باشد بلکه تنها برای دانشجویانی الزامی است که قصد ادامه تحصیل در رشته‌ای مانند اقتصادسنجی دارند.

۴. نتیجه سیستم آموزشی خارجیان داشتن یک محیط آموزشی پویا و به‌روز است که همه دانشگاهیان اعم از دانشجو و استادان را به یادگیری روش‌ها و تکنیک‌های جدید تشویق می‌کند، در حالی که بی‌انگیزگی و عدم تمایل به صرف وقت برای یادگیری علم امروز، روحیه غالب در محیط‌های آموزشی ایرانی است که دانشگاهیان اقتصادی نیز از آن مصون نیستند. چنین استنباط‌هایی حاصل تجربه حدودا ۶ساله تدریس نگارنده در دانشگاه‌های بریتانیا و یک ترم تحصیلی در ایران است. دلایل چنین جو آموزشی در ایران کم نیستند، اما مهم‌ترین آنها را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد: مدرک‌گرایی صرف در جامعه، ناامیدی از شرایط بازار کار آتی، عدم شایسته‌سالاری در پروسه‌های استخدامی برای دانشجویان و عدم انگیزش مالی مناسب (شامل حقوق، دستمزد، امکانات کیفی، عدم توجه کافی به فرصت‌های مطالعاتی)، اشتغال به بیش از یک شغل به دلیل مورد پیشین، سیستم نامناسب و قدیمی تشویق و ارتقا برای استادان.