ششم دسامبر سال 189 میلادی کومودوس امپراتور وقت رم که با اعتراض شدید مردم شهر «رم» و شورش ایشان به خاطر کمبود گندم و گران شدن نان رو‌به‌رو شده بود، برای جلب نظر اتباع کشور نسبت به خود و به علاوه راحت شدن از دست معاونش که از سوی سنای رم به او تحمیل شده بود هنگامی که شنید رمی های خشمگین پشت دیوار کاخ او اجتماع کرده و تظاهرات می‌کنند به اتفاق معاونش «کلیاندر» به بالکن کاخ رفت و خطاب به مردم حق را به جانب آنان داد و گفت که عامل کمبود گندم را تا چند لحظه دیگر به شما می‌سپارم و سپس به محافظانش دستور داد که «کلیاندر» را از بالکن به میان مردم افکنند و مردم هم او را قطعه قطعه کردند.کومودوس معاون قبلی خود را هم به جرم خیانت اعدام کرده بود و اجازه نداد که سنا برای او معاونی دیگر انتخاب کند.
علت تعیین معاون برای امپراتور این بود که کومودوس بیشتر وقت خود را صرف خوشگذرانی و تماشای کارهای گلادیاتورها می‌کرد و به امور کشور نمی‌رسید و فساد اداری که نمونه‌اش گرانی نان بود نتیجه همین بی‌اعتنایی او به خدمات عمومی بود. کومودوس در به جان هم انداختن گلادیاتورها که اسیران جنگ‌ها بودند و کشته شدن آنان به دست یکدیگر به قدری افراط می‌کرد که گاهی هم خود او با ارابه به میان گلادیاتورها می‌رفت و آنان را می‌کشت!وی بعدا نام خود را هم بر شهر قدیمی رم نهاد و این شهر را «کومودیانا» نامید. همین کارها سبب شد که در31 دسامبر سال 192 میلادی یک افسر گارد وارد گرمابه کومودوس شود و اورا که سرگرم استحمام بود بکشد. شانس رمی‌ها در زمان کومودوس این بود که شاه وقت ایران، بلاش سوم مردی صلح طلب بود و خود را سرگرم جمع‌آوری قطعات «اوستا» در یک کتاب کرده بود.
منبع: روزنامک