آینده بورس در کوتاه‌مدت

دنیای اقتصاد- صعود بورس تهران به کانال ۶۵ هزار واحدی در حالی بازدهی سرمایه‌گذاران این بازار را از ابتدای امسال به ۷۲ درصد رسانده که طی ۵ روز کاری مهرماه فعالان بازار سرمایه ۸/۵ درصد سود کسب کردند. در این بین بدون شک تحولات خوشایند و بهبود روابط بین‌المللی از عوامل اصلی ترسیم چشم‌انداز مثبت برای معامله‌گران است تا همچنان منتظر رسیدن شاخص به مرزهای جدید باشند. به اعتقاد کارشناسان مجموعه تحولات بین‌المللی، انتظارات سودآوری از شرکت‌ها را افزایش داده که همین امر مشوق حضور پررنگ سهامداران حقیقی در دادوستدهای این روزها شده است. کارشناسان با طرح عدم حضور ریسک در کوتاه‌مدت در بازار سرمایه پیش‌بینی کردند

شاخص هنوز جای رشد دارد

گروه بورس- مجید اسکندری: صعود به قله‌های جدید در بورس تهران شدت گرفته و اکنون زمان آن اتفاقی فرا رسیده که فعالان این بازار مدت‌ها بود انتظار آن را می‌کشیدند.

رشد پرشتاب شاخص بورس در هفته‌های اخیر این امکان را فراهم آورده است تا بار دیگر «همه به این بازار بیایند» و از نزدیک شاهد عبور از مرزهای ۶۳، ۶۴، ۶۵ هزار و بالاتر باشند؛ اما این رشد تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا این رشد، واقعی است یا شاید حبابی دیگر در حال شکل‌گیری است و به یکباره، ترکیدن آن همه محاسبات را دگرگون خواهد کرد؟!

اگرچه بیشتر «بچه‌های تالار» فارغ از این دغدغه‌ها، با سرعت و قدرت در حال خرید و فروش هستند اما این به آن معنی نیست که بازار از تحلیل بی‌نیاز شده است، اگرچه اغلب فعالان، در زمان رکود به دنبال تحلیل می‌روند!

معاون سابق شرکت بورس بر این باور است که نمی‌توان یک سقف مشخص و قطعی برای رشد شاخص در نظر گرفت.

امیر پوریانسب اعتقاد دارد تعیین یک نقطه یا دامنه برای اوج شاخص، دشوار است، اما می‌توان براساس قوانین و انتظارات بازار و لحاظ کردن شرایط بازارهای دیگر، حدودی را برای رشد شاخص متصور شد.

او در این باره گفت: در روزهای پیش‌رو شاخص به آسانی مرز ۶۵ هزار را نیز از سر می‌گذراند و با تعدیل‌های پیش‌رو در کوتاه‌مدت و با در نظر گرفتن تاثیر فروردین‌ماه بر بازار شاخص محدوده‌ای بین ۷۵ تا ۷۸ هزار واحد را تجربه خواهد کرد.

وی ادامه داد: خروج سرمایه‌گذاران از بازارهای دیگر و تشکیل تقاضاهای جدید در بازار سهام، به منطقی شدن قیمت‌ها می‌انجامد و به هر حال اتفاقی که رخ می‌دهد، افزایش قیمت‌ها است اما روند عرضه و تقاضای موجود، موجب می‌شود شاخص در فاصله زمانی کوتاه‌تری، مسیر رشد را بپیماید.

بورس را دماسنج اقتصاد می‌دانند و این بازار در بسیاری از اوقات می‌تواند بیانگر وضعیت کلی اقتصاد یک کشور باشد. در سال‌های اخیر و با توسعه بازار سرمایه، سهم بورس در تولید ناخالص ملی افزایش یافته، اگرچه هنوز به جایگاه مطلوبی دست نیافته است اما به هر ترتیب تغییرات شاخص این بازار می‌تواند تا حدودی اقتصاد کشور را متاثر سازد. وی تاکید کرد سرمایه معمولا هوشمندانه عمل می‌کند و هر موقعیتی بازدهی بالاتر، سریع‌تر و مطمئن تری را به تناسب ریسک در اختیار سرمایه‌گذار قرار دهد، طبعا سرمایه به آنجا می‌رود.

به گفته وی، خروج از بازارهای دیگر و اقبال به بورس به این معنی است که چشم‌انداز سودآوری در آنجا تغییر کرده است و قیمت‌ها در آن بازارها تثبیت شده‌اند. بنابراین بازار سهام به بازارهای دیگر آسیب نمی‌زند بلکه سرمایه‌ها به دلیل چشم‌انداز سودآوری بالاتر در حال مهاجرت به بازار سهام هستند.

پوریانسب با تاکید بر این موضوع که شاخص بورس بیش از آنکه اثر چندانی بر کل اقتصاد بگذارد از آن تاثیر می‌پذیرد، به برخی از آثار رشد بازار اشاره کرد و گفت: وقتی بازده سهام رشد می‌کند، سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار به ویژه سهام جذاب می‌شود و به تبع آن تامین مالی شرکت‌ها از طریق بازار سهام افزایش می‌یابد و آنها قادر می‌شوند پروژه‌ها و طرح‌های توسعه‌ای خود را اجرا کنند که به توسعه اقتصادی و مالی بازار سرمایه منجر می‌شود. از سوی دیگر سهم دولت از مالیات افزایش پیدا می‌کند و سهم پروژه‌های عمرانی از بودجه دولت افزایش می‌یابد و از طرف دیگر فضا برای عرضه‌های اولیه سهام شرکت‌های دولتی مهیا می‌شود. چون طرف تقاضا در بازار سنگین‌تر می‌شود و همین عرضه‌ها به نوعی به تعادل بازار از طریق کاهش فشار تقاضا به سهام موجود کمک می‌کنند. به طور خلاصه می‌توان گفت که شاخص به طور مستقیم تاثیری بر اقتصاد ندارد بلکه از آن تاثیر می‌پذیرد. ولی می‌توان گفت رشد آن نشانه تعدیل یا رشد اقتصادی یا هر دو است. به گفته وی رشد شاخص در حال حاضر عمدتا به دلیل کاهش ارزش ریال و متاثر از تعدیل قیمت‌ها و بعضا رشد در اثر کاهش واردات و افزایش تولید و صادرات است.

عضو انجمن حسابداران خبره ایران، بار دیگر تاکید کرد کاهش ارزش ریال در دو سال گذشته یکی از دلایل عمده رشد شاخص بورس است و توضیح داد: کاهش ارزش ریال که در مقابل افزایش نرخ برابری ارزها به ویژه دلار حاصل شد، آزادسازی قیمت محصولات شرکت‌ها را در پی داشت و موجب شد صادرات گسترش یافته و واردات محدودتر شود و این یک مزیت رقابتی برای شرکت‌های ایرانی در مقابل شرکت‌های خارجی محسوب می‌شود.

معاون سابق شرکت بورس با رد وجود حباب در بازار، رشد شاخص را واقعی توصیف کرده و گفت: به زبان ساده بازار، هنگامی حبابی است که دو شرط برقرار باشد؛ اول اینکه تقاضا از عرضه، پیشی گیرد و دوم آنکه قیمت سهام از ارزش ذاتی خود بالاتر رود و منطبق بر عملکرد شرکت‌ها نباشد. بنابراین هر بازار پرتقاضایی را نباید بازار حبابی یا ناشی از اقتصاد حبابی دانست. اگر این رشد شاخص با همین شتاب در نیمه دوم ۹۳ یا حتی ۹۴ اتفاق بیفتد آن گاه می‌تواند مظنون به حباب باشد. ولی حالا قضاوت زود است چون هنوز بسیاری از قیمت‌ها خود را همگام با کاهش ارزش ریال تعدیل نکرده اند و به نظر می‌رسد پایین‌تر از ارزش ذاتی هستند.

پوریانسب تصریح کرد: رشد قیمت‌ها در مورد بیشتر شرکت‌های بورسی واقعی است اگرچه ممکن است برخی شرکت‌ها نیز در کنار آنها از شرایط موجود سوءاستفاده کنند و یک رشد کاذب را برای سهام خود رقم بزنند. در اینجا فقط آن سهم یا سهامی از این دست که توانسته‌اند بازار را فریب بدهند ممکن است حباب تشکیل بدهند. ولی نمی‌توان دو سه قیمت متقلبانه را به بازار رو به تعدیل و رشدیابنده تعمیم داد و نتیجه گرفت بازار حباب‌انگیز است.

این کارشناس مالی بر این باور است که رشد قیمت‌ها ادامه خواهد یافت زیرا هنوز سال ۹۲ به پایان نرسیده و بخشی از تاثیر سیاست کاهش ارزش ریال یا افزایش نرخ‌های برابری ارزها در عملکرد شرکت‌ها هنوز منعکس نشده است.

پوریانسب افزود: در حال حاضر به نظر می‌رسد قیمت بعضی شرکت‌ها به ارزش ذاتی خود نزدیک شده است، ولی این انتظار وجود دارد که هنوز قیمت بسیاری از سهم‌ها و برخی از پیش‌بینی سودها محافظه‌کارانه باشد، بنابراین در بازار نه تنها حباب وجود ندارد بلکه آنچه وجود دارد خلأ ارزش‌گذاری است.

معاون سابق شرکت بورس درباره تاثیر رشد شاخص بورس بر دیگر بازارها گفت: سرمایه‌گذار همواره به دنبال کسب بازده است و پولش را جایی سرمایه‌گذاری می‌کند که بازده بالاتری ببرد. خرید دلار، سرمایه‌گذاری محسوب نمی‌شود و در هیچ کشوری بازده سرمایه‌گذاری در طلا از بورس، بیشتر نیست اگرچه در کشور ما در برخی مقاطع، طلا بازدهی بیشتری داشته است اما باید دانست سرمایه‌گذاران، با توجه به ریسک پذیری و روحیات خود سرمایه‌گذاری در بازارهای متفاوت را برمی‌گزینند بنابراین رشد بورس به بازارهای دیگر آسیب وارد نمی‌کند. مساله‌ دیگر آنکه در بعضی بازارها که نقدشوندگی بالا است و به نوسان‌های ارزی به سرعت واکنش نشان می‌دهند تمام پتانسیل کاهش ارزش ریال تاثیر خود را گذاشته است و دیگر بازده غیر‌منتظره‌ای وجود ندارد: مثل ارز و طلا. ولی در بورس و ساخت و ساز پتانسیل رشد در اثر کاهش ارزش ریال بعضا تا سال‌ها طول می‌کشد.

ممکن است برخی تصور کنند افزایش شاخص، ریسک سرمایه‌گذاری در بورس را نیز افزایش می‌دهد. پوریانسب در این خصوص اظهار کرد: اگر افزایش بیشتر از میانگین ارزش واقعی سهام باشد آنگاه حباب شکل گرفته است و این ریسک وجود دارد که سرمایه‌گذار در اثر ترکیدن حباب زیان ببیند، ولی هر رشدی که حبابی نیست. به عبارت دیگر در حال حاضر این احساس وجود ندارد.

یکی از مسائلی که تاثیر بسزایی در روند روبه رشد شاخص بورس داشته، مذاکرات بین‌‌المللی پیرامون تحریم‌ها است که در هفته گذشته رفع تحریم‌های اتحادیه اروپا درخصوص ۱۷ شرکت از جمله شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و نیز آزادسازی استفاده از سوئیفت تاثیر بسزایی در خوش‌بینی نسبت به بازار سهام و تعدیل قیمت‌ها داشته است. به هر حال سیاست کاهش ارزش ریال در کنار برداشتن تحریم‌ها می‌تواند تکمیل شود و به تعدیل و رشد اقتصادی و در نتیجه به رشد قیمت‌های سهام بینجامد.

پوریانسب در این خصوص خاطرنشان کرد: رفع تحریم‌ها می‌تواند همانند دو دهه گذشته، بازار سهام را به یکی از پربازده‌ترین بازارها تبدیل کند و جذابیت بازار را افزایش دهد. چون در اوایل دهه هفتاد هم کاهش شدید ارزش ریال را در کنار آزادسازی اقتصادی تجربه کردیم. همچنین امکان حضور شرکت‌های ایرانی در بازارهای سرمایه بین‌المللی و نیز سرمایه‌گذاری خارجی در بورس کشورمان فراهم آمده و بازار توسعه خواهد یافت که البته این توسعه به معنی توسعه نیافتن بازارهای دیگر نیست.

وی ادامه داد: حالا رفع تحریم‌ها و تثبیت نرخ ارز می‌تواند منطقی شدن نرخ بهره، افزایش صادرات و مبادلات مالی را به دنبال داشته باشد که این موضوع به منطقی شدن P/E شرکت‌ها می‌انجامد و احتمالا بازهم شاهد افزایش قیمت سهام شرکت‌های بورسی خواهیم بود.

از سوی دیگر در صنایعی مانند: پتروشیمی، فولاد و... که مزیت صادراتی و رقابتی داریم، شاهد بازدهی خوبی خواهیم بود.

انتظار برای رشد سریع شاخص در کوتاه‌مدت

مدیر سرمایه‌گذاری شرکت سرمایه‌گذاری توسعه ملی نیز درگفت‌وگو با خبرنگار «دنیای اقتصاد» در پاسخ به این سوال که با توجه به اخبار و اطلاعات موجود، نقطه اوج شاخص بورس ظرف هفته‌های پیش‌رو در چه دامنه‌ای است، پیش‌بینی کرد نقطه اوج شاخص بورس نه در هفته‌های پیش رو، بلکه در روزهای پیش‌رو قابل دسترسی است و در کوتاه مدت عدد شاخص را در محدوده ۷۰ هزار واحد ارزیابی کرد.

وی اظهار کرد: اما در مورد تاثیر این افزایش شاخص در اقتصاد کشور، در حقیقت این اقتصاد است که در افزایش (کاهش) شاخص موثر است. به عبارت دیگر با توجه به اینکه شاخص بورس نمایانگر وضعیت عملیاتی چند صنعت دارای مزیت اقتصادی در ایران است، لذا با بهبود عملکرد آنها یا با چشم‌انداز بهبود عملکرد در آن صنایع، شاخص افزایش خواهد یافت.

پژمان شعبانپور ادامه داد: اما بدیهی است که این افزایش شاخص می‌تواند شاهدی باشد بر افزایش اطمینان به سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مولد؛ به عبارت دیگر افزایش شاخص بورس مبین آن است که اعتماد سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولیدی کشور افزایش یافته و انتظار آنان حرکت رو به جلوی اقتصاد است.

وی در این میان با رد حبابی بودن افزایش شاخص بورس، ابراز کرد: وضعیت سودآوری اسمی بسیاری از شرکت‌ها، حتی در شرایط اقتصادی و سیاسی فعلی، مناسب است. به عقیده وی برخی شرکت‌ها با توجه به محدودیت‌هایی که پیش از این وجود داشت پایین تر از ظرفیت اسمی خود تولید می‌کردند؛ لذا در صورت بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی، ظرفیت‌های خالی به چرخه تولید باز خواهند گشت و وضعیت عملیاتی شرکت‌ها بهتر خواهد شد؛ اما در حال حاضر این انتظار بهبود با سرعت بیشتری روی شاخص تاثیر گذاشته است.

مدیر سرمایه‌گذاری «وتوسم» در مورد آسیب‌پذیری سایر بازارهای سرمایه‌گذاری در کشور در مقابل افزایش شاخص بورس، عنوان کرد: اگر منظور از سایر بازارهای کشور، سه بازار ارز، طلا و مسکن است، باید توجه داشت که سرمایه‌گذاری در دو بازار ارز و طلا، هیچ‌گونه ارزش افزوده‌ای برای اقتصاد ایجاد نکرده است و افراد تنها به منظور سفته بازی و جلوگیری از کاهش ارزش دارایی‌های خود در شرایط تورمی، به این بازارها رجوع می‌کنند و جذب سرمایه‌های موجود در این دو بازار توسط بازار سرمایه و هدایت آنها به سمت تولید، می‌تواند از نقاط قوت افزایش بازدهی بازار سرمایه باشد.

وی در مورد بازار مسکن نیز گفت: از آنجا که سرمایه‌گذاری در این بازار نسبت به دو بازار دیگر به عنوان یک سرمایه‌گذاری مولد و تاثیرگذار بر رونق صنایع مرتبط با آن شناخته می‌شود و همچنین با توجه به کوچک بودن ارزش ریالی بازار سرمایه نسبت به بازار مسکن، به نظر نمی‌رسد آن بخش سرمایه که از بازار مسکن به سمت بازار سرمایه منتقل می‌گردد، باعث رکود بازار مسکن شود.

شعبانپور ادامه داد: از سوی دیگر با توجه به حضور سرمایه‌گذاران سنتی و فعال دائم در بازار مسکن، ایجاد رکود این بازار در اثر رونق بازار سرمایه بعید به نظر می‌رسد.

وی همچنین در مورد امکان افزایش ریسک سرمایه‌گذاری بازار سرمایه در پی افزایش شاخص اظهار کرد: آنجائیکه افزایش در شاخص بیانگر میانگین افزایش در ارزش بازار شرکت‌های موجود در بورس است، تا زمانی که ارزش شرکت‌ها بالاتر از ارزش ذاتی خود (ارزش بازاری شرکت‌ها می‌تواند تحت تاثیر شرایط اقتصادی و سیاسی کشور باشد) قرار نگرفته‌اند، ریسکی متوجه شاخص نخواهد بود و با توجه به گزارش‌های کارشناسی، ارزش بازاری شرکت‌ها به ارزش ذاتی آنها نرسیده، اما نزدیک به آن قرار دارد.

مدیر سرمایه‌گذاری «وتوسم» در پاسخ به این سوال که با توجه به آنکه رفع تحریم‌ها ممکن است بورس را به یگانه بازار قابل سرمایه‌گذاری تبدیل کند، آیا این مفهوم، توسعه متوازن بازارها را برهم نمی‌زند، گفت: از آنجا که شرایط اقتصادی، میزان سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف را برای سرمایه‌گذاران تعیین می‌کند و با توجه به اینکه بازار سرمایه به عنوان یک بازار مولد در میان سایر بازارها است، تغییر توازن بازارها به سمت بازار سرمایه می‌تواند مفید هم باشد.

تاثیر‌پذیری بازار سرمایه از بازارهای موازی

امیر‌مهدی صبایی، کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» شاخص بورس را بیش از آن که متغیری تاثیرگذار بر اقتصاد باشد، متغیری متاثر از اقتصاد دانست؛ مساله‌ای که سبب شده تا از آن به عنوان دماسنج اقتصاد یاد کنند.

وی اظهار کرد: با بهبود شرایط اقتصادی در هر کشور، سودآوری شرکت‌های حاضر در بورس نیز بهبود یافته و در نتیجه با افزایش قیمت سهام این شرکت‌ها، شاخص نیز افزایش می‌یابد.

از سوی دیگر این کارشناس بازار سرمایه شاخص را به عنوان متغیری برونزا تعریف کرد که همزمان با تاثیر‌گذاری بر بازارهای موازی، اقتصاد را نیز تحت تاثیر خود قرار می‌دهد؛ به شکلی که رونق در بازار سرمایه سبب جذب نقدینگی از سایر بازارها از جمله بازار مسکن، دلار و طلا شده و تقاضای سفته بازان در این بازارها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

وی برای مشخص شدن تاثیر دقیق‌تر بازار سرمایه بر سایر بازارها، مقایسه حجم این بازارها با یکدیگر را ضروری دانست و یاد‌آور شد: در حال حاضر ارزش بازار سرمایه در ایران در حدود ۳۸۰ هزارمیلیارد تومان است، اما با توجه به میزان سهام آزاد شناور، در پررونق‌ترین سال‌ها، گردش این سهام بالغ بر ۲۵ درصد ارزش بازار است.

صبایی ادامه داد: این در حالی است که حجم سپرده‌ها در بازار پول در حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است بنابراین حجم بازار پول بسیار وسیع‌تر از بازار سرمایه بوده و تاثیرپذیری آن از این بازار محدود است. چنین مطلبی در مورد بازار مسکن نیز صدق می‌کند. وی حجم بازار مسکن را نیز حدود ۶ تا ۷ برابر ارزش بازار سرمایه ذکر کرد و بر این اساس این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که در ایران معمولا بازارهای موازی، بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار می‌دهند تا بازار سرمایه آنها را.

این کارشناس بازار سرمایه این‌گونه توضیح داد: بازار سرمایه با توجه به حجم نسبتا کوچک در مقایسه با سایر بازارها، توان آسیب رساندن و بر ‌هم‌زدن تعادل در بازارهای موازی را ندارد، از این رو شاید رکود در سایر بازارها را بتوان در عوامل دیگری جست‌وجو‌ کرد.

وی افزایش قیمت سهام شرکت‌ها و به تبع آن افزایش شاخص را به دو دلیل ناشی از افزایش سودآوری شرکت‌ها و تغییر انتظارات سرمایه‌گذاران از آینده در جهت مثبت یا هر دو مورد نسبت داد.

صبایی افزایش شاخص کل در بورس اوراق بهادار تهران را از جنس دوم دانست و افزود: اخبار مثبت منتشره حاکی از بهبود روابط بین‌الملل و سیاسی، به طور مستقیم بر سودآوری شرکت‌ها تاثیر ندارد.

وی تصریح کرد: این در حالی است که در سال قبل اخبار نشانگر افزایش نرخ محصولات شرکت‌های بورسی در صنایع مختلف و تاثیر مستقیم آن بر سود شرکت‌ها بوده است.

این کارشناس بازار سرمایه پیش‌بینی کرد: شرایط موجود این نوید را به سرمایه‌گذاران می‌دهد که در آینده نه چندان دور، با برداشته شدن تدریجی تحریم‌ها، پتانسیل سودآوری شرکت‌ها افزایش یابد. به عنوان مثال برداشته شدن تحریم سوئیفت که در بلند‌مدت سبب افزایش سود در صنعت بانکداری می‌شود یا برداشته شدن تحریم کشتیرانی که هزینه حمل را در شرکت‌های پتروشیمی به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد نمونه‌هایی از این تاثیر هستند.

وی ادامه داد: این انتظارات مثبت می‌تواند حداقل یک تا دو واحد نسبت P/E بازار را افزایش دهد و موجب افزایش شاخص شود. این همان اتفاقی است که در حال حاضر در بازار رخ داده و این افزایش را می‌توان به افق مثبت ترسیم شده توسط سرمایه‌گذار نسبت داد که نتیجه رویدادهای سیاسی است؛ لذا نمی‌توان روند صعودی بازار را حبابی و فاقد دلیل منطقی دانست.

صبایی در عین حال این رشد بازار را تا حدودی شکننده و توام با ریسک تلقی کرد و گفت: این رشد تنها با تغییر انتظارات سرمایه‌گذار و نه به واسطه رشد سودآوری شرکت‌ها حاصل شده و در صورت از بین رفتن این بارقه‌های امید، نسبت P/E بازار طی روندی اصلاحی به جای قبلی برگشته و این امر تا حدی ریسک سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه خصوصا در صنایعی با نسبت بالای P/E، مانند صنعت خودرو را افزایش می‌دهد.

وی با این حال رشد شاخص را در پی تداوم اخبار مثبت، محتمل دانست اما در صورت عدم وقوع رخدادهای مورد انتظار سرمایه‌گذاران در مورد لغو تحریم‌ها و بهبود شرایط سیاسی به هر دلیلی، اصلاح شاخص را دور از ذهن ندانست.

این کارشناس بازار سرمایه در نهایت به سرمایه‌گذاران توصیه کرد که با احتیاط بیشتری اقدام به خرید سهام، خصوصا سهامی با نسبت P/E بالا کنند.