همه چیز درباره نمای ساختمان

بخش اول

بررسی‌های آماری نشان‌ می‌دهد سالانه ۵۰‌میلیون نفر به جمعیت شهرنشین کشورهای در حال توسعه اضافه می‌شود. در ایران نیز شهرنشینی طی دهه‌های گذشته با شتاب فزاینده‌ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی شهرسازی و معماری رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهرنشینی، افزایش چشمگیر تقاضا برای تهیه مسکن را به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده‌ای در زمینه توسعه شهری را به وجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی به این مساله، باعث شده وضعیت نامطلوبی همچون بی‌مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به وجود بیاید.

مسکن یکی از نیازهای نخستین بشر محسوب می‌شود، اما همیشه در برنامه‌ریزی‌های ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک موضوع اقتصادی نگاه شده است.

برخی سازندگان و تولیدکنندگان مسکن به‌دلیل آنکه به‌دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمان‌ها در سطح شهر همین است.

در رابطه با تعاونی‌های مسکن نیز به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به‌دنبال فروش ساختمان نیستند، ساختمان بدون انجام عملیات تکمیلی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می‌گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می‌شود. البته در سال‌های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، اما این مساله در شهرستان‌ها همچنان به چشم می‌خورد.

چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟

نما در لغتنامه دهخدا به شرح زیر تعریف شده است: «صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون دیده می‌شود، منظره خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت».

در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی‌و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره‌ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی‌جدا می‌کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم در طراحی ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه‌آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر محیط بیرون ارائه می‌کند. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی‌تر دارند.

بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی‌همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان کند.

نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها که در آن قرار گرفته است، می‌گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان‌ها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می‌رود.

تناقض بین جنبه شهری و ریخت نما در صورتی می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباط آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال براساس ترکیبی از اجزا، ابعاد و مصالح به کار رفته شخصیت خاص خود را دارد.

نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب‌نشستگی و پیش آمدگی، ایجاد تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می‌کند.

برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظ‌تر باشد.

نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به ‌وسیله تناسب خوب پنجره‌ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزئینی و... باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره و روشن و صاف و ناهموار را به وجود می‌آورند. به علت تکرار دوره‌ای پنجره‌ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست می‌دهد.

جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. متناسب کردن عناصر ساختمان با کل ابعاد ساختمان لازم است. برای مثال در ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر باریک برتری خود را نشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه‌بان‌ها، پیش‌آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه‌های خاصی بر روی نما می‌کنند.

تفاوت سطح‌ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است.

عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با هم، هم‌ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می‌توان از ضرایب مشترک و یا رنگ‌های یکسان استفاده کرد. نسبت‌های هندسی نقش تعیین‌کننده‌ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره‌ها را در گروه‌های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می‌توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.

مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می‌گذارد. مصالح بومی‌ نشان می‌دهد که نما مربوط به چه منطقه‌ای است.

ترکیب پنجره‌ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما در هر عصر متفاوت است. طراح می‌تواند نما را به عالی‌ترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.

تعیین محدوده نما

یکی از عوامل ضروری در هویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می‌تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال‌ها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه‌ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می‌شود این ارتباط چگونه است.

محدوده‌های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان (محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.

کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می‌تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می‌تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنج‌های ساختمان‌هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته می‌تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.

نمای ساختمان خالق نمای شهری

نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی ‌به ‌دست می‌آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می‌شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می‌کند، ناهمگن هستند.

در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به‌کار گرفته‌اند و نه سبک مشخصی را دنبال می‌کنند.

در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسائل مختلف است. نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزای متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابان‌ها و معابر می‌افتد، شکل می‌گیرد.

این اجزا در صورت رعایت مسائلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد، می‌توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی‌توان وجود آنها را نفی کرد.