باد ما را خواهد برد

اخیرا بررسی شده که گروه‌های مردمی نظرات اجتماعی جذابی که مکررا به اشتراک گذاشته می‌شود را بدون تامل دقیق می‌پذیرند. خطر اصلی در حرکت به این سمت رسوخ جهل سیاسی و پیروی گله‌ای در این رویه است که می‌تواند عواقب سیاسی-اقتصادی وخیمی برای کشورها داشته باشد.

مردم می‌دانند خودشان چه می‌کنند اما آنچه در اینجا ممکن است نادیده گرفته شود این مساله مهم است که آنچه آنها انجام می‌دهند در واقع چه تاثیری خواهد داشت. چرایی چیزهایی که ما می‌خواهیم شاید بسیار مبهم بوده و فاصله زیادی با آنچه بیان می‌کنیم داشته باشد. چرا گاهی اوقات ما تصور می‌کنیم آنچه می‌خواهیم نتیجه تفکر مستقل خودمان است؟ در حالی‌که در واقع به‌واسطه تاثیر نظرات و کنش‌های دیگران است و این خلأ با انجام حرکات سیاسی پوپولیستی (حرکاتی در انتقاد از حکومت حاکم به نفع قشر آسیب‌دیده جامعه) دائما وسیع‌تر و ناآگاهی ما نسبت به مساله عمیق‌تر می‌شود. انسان موجودی ذاتا اجتماعی است. تحقیقی که با کمک دانشگاه مریلند انجام شد نشان می‌دهد مردم زمانی که با دیگران هستند ۳۰ برابر بیش از زمان تنهایی علاقه‌مند به خندیدن و بروز رفتار شوخ‌طبعانه هستند.

در تحقیقی دیگر در سال ۲۰۰۶ یک بازار موزیک موقت به‌وسیله برخی پژوهشگران به‌صورت آنلاین ایجاد شد. در یک گروه کنترلی شرکت‌کنندگان به موزیک مورد علاقه‌شان گوش داده و به آنها امتیازدهی می‌کردند. اما نمی‌توانستند امتیازدهی دیگران در مورد آن آهنگ را ببینند. همان‌طور که انتظار می‌رود نمره‌دهی آنها بسیار متفاوت و پراکندگی نمرات در این زمینه بسیار بالا بود. سپس در گروهی دیگر کاملا مشابه با گروه اول تنها با این تفاوت که مردم قادر بودند نمره‌دهی دیگر شرکت‌کنندگان در مورد آهنگ‌ها را ببینند، ملاحظه شد در مقایسه با حالت اول در این سیستم، علاوه بر اینکه مردم به آهنگ‌هایی که نمره دریافتی آنها بالا بود تمایل زیادی نشان می‌دادند بلکه نحوه نمره‌دهی آنها نیز تغییر کرده بود و از نمرات بالاتری در امتیازدهی به آهنگ‌ها استفاده می‌کردند.

در حالی که به‌نظر می‌رسد علاقه‌مندی به آهنگ‌ها یک انتخاب نسبی است که منحصر به سلیقه افراد می‌باشد، مشاهده شد که در اثر تاثیر دیگران به یک نوع هنجار تبدیل شده است. گاه در انتخابات سیاسی خود را یک فرد عاقل تصور می‌کنیم که قادر به تشخیص و تمیز دادن سیاست‌های خوب از سیاست‌های بد هستیم. اما در زمان شکل‌گیری عقاید سیاسی ما صرفا یک رفتار غالب متاثر از اجتماع داریم تا یک ایده برگرفته از نظرات خود. وقتی ما یک دیدگاه سیاسی متناسب با طرز فکرمان را تطبیق می‌دهیم، به‌صورتی عجیب شروع به بیش از حد واقع جلوه دادن نکاتی که در مورد آنها موافق هستیم و نادیده گرفتن آنچه که ما رغبتی به‌آن نداریم (ولی الان تحت تاثیر رفتار اجتماعی به‌گونه‌ای مصلحتی آنها را پذیرفته‌ایم) می‌کنیم. نتیجه چنین دیدگاهی، انتخابی نه براساس شاخص‌های درست تعریف شده بلکه براساس جو حاکم و کنار زدن اندیشه‌های متناقض به نفع آنچه دیگران می‌پسندند خواهد بود.

گاهی اوقات با یک نشانه غلط، عده زیادی از مردم وارد گروهی سیاسی شده‌اند که بعدها متوجه خواهند شد تنها نقطه ورودشان دست خودشان بوده و در حقیقت مراحل بعدی غربال کردن نظر آنها و به کرسی نشاندن اهدافی از سوی نامزدان بوده که حتی در ابتدا مردم با آن مخالف بوده‌اند. خطر مهم در چنین حوادثی این است که ما دیگر نگاه عمیق و موشکافانه‌ای نسبت به آنچه در حال حمایتش هستیم نمی‌کنیم. کسانی که در آزمایش بازار موزیک در گروه کنترلی آهنگی را ضعیف و بر خلاف علایقشان نمره‌گذاری کرده بودند در فضایی با همان شرایط اما تحت‌تاثیر جو اجتماعی به آنها نمره بالایی داده بودند. این موضوعی است که محققین در حال بررسی تاثیرات آن در انتخابات مختلف هستند. همان‌طور که آیلا سامین در تحقیقی بررسی کرد که اگرچه در سال ۲۰۱۰ بیش از ۷۰ درصد مردم ایالات‌متحده به طرح اصلاحات بهداشت و درمان رای موافق دادند اما بسیاری از آنها حتی تاثیر آن را نمی‌دانستند. این حقایق در نکوهش نگرش پوپولیستی نیست، بلکه گاه همانند آنچه در برخی کشورهای آمریکای لاتین اتفاق افتاده برخی از حرکات سیاسی پوپولیستی تاثیرات مثبت زیادی بر سیاست و اقتصاد آنها داشته است. هدف از عنوان این موضوع هشدار در مورد خطرات نهفته در حرکات پوپولیستی برخی نامزدان در انتخابات‌های گوناگون کشور ماست. مثل وعده دادن پول نقد بیشتر به مردم، حتی در برخی انتخابات، دادن کارت شارژ و غذا به مردم.

این دیدگاه به لزوم توجه مردم در انتخاب‌های سیاسیشان تاکید دارد. کسانی که تنها اهرمشان در جذب آرای مردمی وعده به انجام چنین اموری است، چگونه در بحث روابط خارجه می‌توانند نظر جهانیان را به کشور ما جلب کنند؟ چگونه بازارهای جدیدی برای افزایش اشتغال جوانان و صادرات محصولات کشور به خارج از مرزها پیدا خواهند کرد؟ آیا در پیوستن به سازمان‌های جهانی نیز به آنها وعده دادن شام را خواهند داد یا افزایش میزان پولی که ماهانه به آنها می‌دهند؟ کدام مقام سیاسی در دنیا را با این رویه به سیاست‌های کشور متمایل خواهند کرد؟ ضروری به‌نظر می‌رسد که مردم در انتخاب نماینده مورد نظرشان، دلیل فعالیت‌های سیاسیشان را به درستی واکاوی کنند. نباید با وعده‌های پوپولیستی مثل اینکه من اشتغال را دوبرابر می‌کنم! یا من پول حاصل از نفت را به‌صورت ماهانه به شما می‌دهم! من صادرات را چندین برابر می‌کنم، فلان منطقه را به بهشت برین تبدیل می‌کنم و... بتوانند نظر مردم را به خود جلب کنند. در واکنش به این شعارها باید از آنها بخواهیم که طرحشان را شرح دهند، نمونه‌هایی از این طرح‌ها که به موفقیت رسیده‌اند را نمایان کنند، براساس شواهد آمار و ارقام بگویند که منابع طرحشان چگونه تامین خواهد شد و تاثیرگذاری آن بر اقتصاد به چه صورت خواهد بود؟ ما بیش از پیش درگیر سیاست‌های پوپولیستی شده‌ایم که آثار آن همچنان با تورم بالا، کسری بودجه دولت در تامین منابع یارانه، کاهش اشتغال و رکود بر چهره اقتصاد کشور بر جا مانده است.