زندگی در میان اقتصادی‌ها

اکسل لیجون هافواد

مجید روئین پرویزی

مقایسه اهمیت رشته‌ها در قبیله اقتصادی‌ها

مقایسه مراتب اجتماعی در رشته‌های مختلف الگوی مشترکی را آشکار می‌کند. مولفه اصلی تعیین‌کننده جایگاه اجتماعی که هر تازه واردی برای رسیدن به شوکت و موفقیت باید به آن توجه داشته باشد، ساخت مصنوع‌جاتی است که «مودل» نامیده می‌شوند.

موقعیت هر مرد جوان در این قبیله با مهارتش در ساخت مودل، در رشته‌ای که در آن زندگی می‌کند، تعیین می‌شود. به طور کلی سه عامل پیوسته به یکدیگر میزان عمق عقب افتادگی و فقر فرهنگی اعضای این قبیله را نشان می‌دهند: ۱) اقتصادی‌ها بسیار به موقعیت و جایگاهشان اهمیت می‌دهند. ۲) جایگاه تنها با ساخت مودل به دست می‌آید. ۳) مودل‌های ساخته شده اغلب جنبه تزئینی داشته و به هیچ دردی نمی‌خورند. توجه داشته باشید که وجود ارتباط تنگاتنگ میان جایگاه اجتماعی و مودل‌سازی و همچنین ساخت مودل به عنوان اقدامی تشریفاتی تا کاربردی، هر دو از پدیده‌های نوظهور در این قبیله هستند که بسیاری از ناظران را مجاب ساخته‌اند که فرهنگ اقتصادی‌ها رو به زوال است.

معلوم نیست در گذشته رشته‌های اقتصادی‌ها چه وضعیتی از نظر اهمیت و جایگاه داشته‌اند، ولی در حال حاضر هیچگونه سلسله مراتبی در میان آنها به چشم نمی‌خورد. این امر خود می‌تواند سرنخی برای مساله عدم وجود خصلت تراگذری در رتبه‌بندی‌های فردی باشد. اول اینکه، رتبه‌بندی کاست‌ها هم بعضا نامتعیین است. برای مثال در حالی که «خردی‌ها» خود را کاملا برتر از «کلانی‌ها» می‌دانند، کلانی‌ها هم در برتری خودشان بر خردی‌ها هیچ شکی ندارند؛ و هیچ یک از سایر اعضای قبیله هم نظر قاطعی در این مورد ندارند که بالاخره حق با کدام است. بنابراین برتری یک کاست نسبت به کاست دیگر رابطه‌ای غیر‌بازتابی است. البته ناگفته نماند که در مواردی هم رتبه‌بندی‌ها کاملا واضح و روشن‌اند. برای مثال کاست مقدس ریاضی - اقتصادی‌ها از هردوی خردی‌ها و کلانی‌ها جایگاهش بالاتر است و اعضای آن هیچکس را قبول ندارند، در حالی که کاست توسعه‌ایی‌ها از همه پایین‌تر به حساب می‌آید. دوم اینکه، طبق اطلاعاتی که ما‌ داریم این رتبه‌بندی‌ها بین کاستی (در صورت وجود) دائمی نبوده و از زمانی به زمان دیگر تغییر می‌کنند. به عنوان مثال جایگاه بالای ریاضی - اقتصادی‌ها و همین‌طور جایگاه نازل توسعه‌ایی ها، در یک نگاه تاریخی، پدیده‌ای نوظهور است. اینطور به‌نظر می‌رسد که جهش جایگاه ریاضی - اقتصادی‌ها به همان علاقه اعضای این قبیله در ساخت و استفاده از مودل‌های پر آب‌وتاب و خودنمایانه که پیش‌تر ذکر آن رفت، مربوط می‌شود. جایگاه پایین توسعه‌ایی‌ها هم به این دلیل است که اعضای این کاست در سال‌های اخیر تابوهای مربوط به عدم ارتباط با سیاسی‌ها و اجتماعی‌ها را زیر پا گذاشته‌اند. سایر اقتصادی‌ها رفتارهای اینان را به دیده بیم و هراس می‌نگرند و معتقدند که اینان با کارهایشان ریسمان اتحاد معنوی قبیله را گسسته و در ادامه حتی ممکن است سنت حسنه مودل‌سازی را نیز ترک کنند.

درست است که عدم وجود خصلت تراگذری در سلسله مراتب اجتماعیِ اقتصادی‌ها در نگاه اول غیر‌عادی به‌نظر می‌رسد، اما حداقل قراینی برای درک این پدیده وجود دارد. احتمال زیادی هست که این پدیده نتیجه افول ساختار اجتماعی منظمی باشد که زمانی وجود داشته و در میان کاست‌هایش رتبه‌بندی‌های قدرتمند برقرار بوده و درون هر کاست هم یک رابطه تراگذری شفاف وجود داشته است.

نابالغان، جوانان و ریش‌سفیدان اقتصادی‌های نوجوان، یا به طور اختصار «نابالغ‌ها»، تا زمانی که یک مودل درست نکرده باشند به مرحله جوانی نمی‌رسند. این مودل باید نشانگر درجه‌ای از مهارتمندی بوده و توسط ریش‌سفیدان دپارت به تایید برسد. بررسی اینکه آیا فردنابالغی شایسته ورود به مرحله جوانی هست یا خیر، در مراسمی پیچیده و اسرارآمیز به شور گذاشته می‌شود که مقتضیات هر یک از این مراسم از دهکده‌ای به دهکده دیگر تفاوت می‌کند. برخی دهکده‌های مهم‌تر فرد را وا می‌دارند که حتی پس از ورود به مرحله جوانی هم مدام با ساختن مودل قابلیت‌اش را به اثبات برساند. در غیر این صورت او را از «دپارت» بیرون می‌کنند تا در طبیعت وحشی طعمه گرگ‌های بیابان شود.

این عمل ممکن است سبعانه به‌نظر برسد، اما اقتصادی‌ها آن را به عنوان یگانه آیین مردانگی تلقی می‌کنند که از سوی سنن شان به شدت به آن توصیه شده است و دفاع از آن را مایه قوام و دولتمندی دپارتشان می‌دانند. با وجود سخت‌گیری در مورد جوان ها، اقتصادی‌ها از هیچ محبتی در حق ریش‌سفیدان خود دریغ نمی‌ورزند. طوری که اگر فردی یک زمان به عنوان ریش‌سفیدی برسد، پس از آن بدون آنکه نیاز به انجام کوچک‌ترین کاری داشته باشد پیوسته همه نوع رسیدگی و عنایت از سوی سایرین دریافت می‌دارد.