دنیای اقتصاد: زمانی شاید تا همین ۱۰ سال پیش، دماوند نمادی بود از طبیعت پر ابهت ایران که صعود به آن اجازه او را می‌خواست؛ یال‌هایی بکر و خلوت که اگر به قصد صعودشان می‌رفتی باید همه نیازهایت، از چادر و غذا گرفته تا کیسه خوابت را در کوله می‌نهادی و بر آنها پا می‌گذاشتی که شکوه یکتای بام گیتی را می‌شد در آن نظاره کرد. آن زمان نه مغازه‌ای بود که در ارتفاع ۴۳۰۰ متری بارگاه سوم غذا بدهد، نه روزانه ده‌ها باکس آب معدنی در بطری‌های یک بار مصرف در ارتفاعات به فروش می‌رسید، نه هنگام صعود صف طولانی چند ده راسی قاطرها که بارهای کوهنوردان را جابه‌جا می‌کنند از کنارت بالا و پایین می‌رفتند و نه صدها چادر رخ جنوبی دماوند را از کیلومترها دورتر مخدوش کرده بود. اما اکنون چهره دماوند آن قدر دگرگون شده که حتی از کیلومترها دورتر، خط فرسایش خاک را در مسیر شن اسکی کنار یال جنوبی می‌توانی از قله تا پایین کوه ببینی؛ گویی که زخمی عمیق بر چهره دماوند نشسته است.

توصیف وضعیت

به گفته برخی فعالان طبیعت‌گردی، بارگاه سوم دماوند با ظرفیت اسمی ۱۰۰ نفر، بعضی روزها پذیرای چندصد نفر است. در سالن غذاخوری ده‌ها نفر دنبال گوشه‌ای از میزی هستند که روی آن بساط غذا خوردن پهن کنند. اجاق گازی چند شعله وجود دارد که بدون رعایت مسائل ایمنی، گروه‌های متعدد کنار هم رویش آشپزی می‌کنند. در اتاق‌های تخت‌دار نیز بعضا چراغ‌های خوراک‌پزی کوهنوردان روشن است و هر لحظه ترس واژگونی ظروف غذای در حال پخت روی تخت‌ها وجود دارد. بیرون بارگاه، ده‌ها سکو برای برپایی چادر ساخته شده است. در این میان فدراسیون کوهنوردی هم تعدادی چادر بزرگ برپا کرده است که البته در طی روز متصدی ندارند و هر کسی می‌تواند داخل آنها اتراق کند و مسوول پناهگاه هم شب به شب می‌آید و از هر کسی که داخل چادرها خوابیده باشد، کرایه می‌گیرد!

البته همه اینها نیز باز جواب لشکر کوهنوردان را نمی‌دهد که خصوصا در آخر هفته‌های تابستان هجوم می‌آورند و تا شعاع چندصد متری پناهگاه را برای نصب چادرشان تسطیح می‌کنند. یکی دیگر از مشکلات بارگاه سوم دماوند سرویس‌های بهداشتی است؛ سرویس‌هایی که هم مخروبه‌اند و هم تعدادشان اندک. اما روی زشت‌تر ماجرا آن است که زمین‌های سنگی و یخی در آن ارتفاع، توانایی جذب این حجم فاضلاب را ندارند و به این دلیل از زیر سکوی سرویس‌های بهداشتی، چشمه‌ای از فاضلاب بیرون تراویده و جویبار فضولات انسانی را از کنار پناهگاه بارگاه سوم به عمق دره‌های اطراف سرازیر می‌کند.

مسوول کیست؟

به گواه فعالان، با وجود حجم زیاد و خارج از ظرفیت ورود کوهنوردان به منطقه جنوبی دماوند، اخیرا یک شرکت توریستی که ظاهرا صاحبان آن از مسوولان فدراسیون کوهنوردی هستند، با تسطیح قسمت‌هایی دیگر از شیب‌های غیر قابل اسکان اطراف بارگاه سوم و لوله کشی آب از برفچال‌های بالادست، اقدام به برپایی یک کمپ بزرگ با بیش از ۲۰ چادر اقامتی و آشپزخانه و غذاخوری کرده که به کوهنوردان خدمات اقامتی، غذا، برق و اینترنت وای‌فای می‌فروشد؛ بدون اینکه حتی فکری برای پساب مهمان‌هایش کرده باشد. اما به راستی مسوول این تخریب‌های وسیع کیست؟ متولی حفظ پایداری گردشگری و محیط‌زیست در ارتفاعات دماوند کدامین نهاد و سازمان است؟

چه کسی باید ورود بی‌ضابطه و خارج از ظرفیت کوهنوردان را کنترل کند؟ چه کسی اجازه می‌دهد به بهره‌برداران پناهگاه بارگاه سوم و شرکت‌های خصوصی وابسته که بی‌هیچ ملاحظه‌ای از زمین رنجور رخ جنوبی دماوند برای کسب سود این‌گونه بهره‌کشی کنند؟ فدراسیون کوهنوردی متولی است که پناهگاه را در اختیار دارد یا شهرداری رینه که در ابتدای مسیر دکه‌ای ایجاد کرده و از کوهنوردان ورودیه دریافت می‌کند؟ مگر نه اینکه دماوند اثر طبیعی ملی است؟ مگر نه اینکه حفاظت از ارتفاعات بالای ۴ هزار متر بر عهده سازمان محیط زیست است؟ آیا این سازمان هیچ نظارتی بر دماوند دارد؟ چهره دماوند زخم برداشته و می‌رود که این زخم، ناسور شود.

زخم گردشگری ناپایدار بر جبهه جنوبی دماوند

زخم گردشگری ناپایدار بر جبهه جنوبی دماوند