رمزخوانی از پیام روحانی به امیر قطر

کامران کرمی: در نخستین سفر یک مقام سیاسی ایران به دوحه قطر پس از آغاز بحران در روابط دولت‌های عربی، پیام شفاهی رئیس‌جمهوری ایران تقدیم امیر قطر شد. در دیدار روز شنبه حسین جابری‌انصاری، معاون عربی و آفریقای وزیر خارجه ایران با محمد بن عبدالرحمن آل‌ثانی، وزیر خارجه قطر، پیام حسن روحانی به تمیم بن حمد، امیر قطر ابلاغ شد. خبرگزاری قطر (قنا) این خبر را اعلام و از افشای جزئیات آن خودداری کرده است. ناظران معتقدند ارسال این پیام در مقطع کنونی که تنش‌ها بین دوحه و ریاض به اوج رسیده است، نشانه‌ای از حمایت تهران از مواضع قطر است، به‌خصوص که دو کشور همواره در طی تاریخ، روابط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مثبتی داشته‌اند و همواره روابط طرفین براساس تعامل متقابل بوده است.

روز جمعه (۵ خرداد) امیر قطر طی سخنانی ایران را قدرت منطقه دانست و خواستار تعامل جهان عرب با تهران شد و همچنین حمایت خود را از دو گروه مقاومت حزب‌الله و حماس اعلام کرد. سخنان امیر قطر با واکنش مقامات سعودی مواجه شد و روز دوشنبه (۱۵ خرداد) عربستان به دلیل اینکه دوحه از سیاست‌های ریاض در منطقه پیروی نمی‌کند، قطع رابطه خود را با قطر اعلام کرد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران از جمله کشورهایی بود که در راستای نیازها و درخواست‌های قطر به این کشور کمک اقتصادی و غذایی داشته است. پیش از این وزیر خارجه قطر در پاسخ به این سوال که آیا رابطه با ایران علت اختلافات به‌وجود آمده است، تاکید کرده بود که سیاست قطر درخصوص تهران با سیاست‌های کشورهای حاشیه خلیج‌فارس همسو است و همکاری دوحه با تهران بیشتر از همکاری دیگر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با ایران نیست. در این چارچوب می‌توان با توجه به گمانه‌زنی‌هایی که درخصوص پیام شفاهی حسن روحانی به امیر قطر صورت گرفته، آن‌را در ۳ محور زیر مورد بررسی قرار داد.

1- حمایت از قطر در بحران عربی

از همان آغاز بحران میان قطر و عربستان، این فرضیه قوت گرفت که ایران باید از فرصت به‌وجود آمده برای مقابله با عربستان استفاده کند. به‌خصوص که ظرفیت‌های سیاسی و اقتصادی قطر و همچنین جایگاه منطقه‌ای آن باعث تقویت این استدلال شده بود که تهران باید در این بحران جانب دوحه را بگیرد. اگرچه مقامات ایران با اتخاذ یک دیپلماسی فعال اما بی‌طرف جانب احتیاط را گرفتند و به این گمانه‌زنی‌ها پایان دادند، اما واقعیت‌های سیاسی به‌ویژه در زمانی که سعودی‌ها از هر فرصتی برای ضربه زدن به ایران استفاده کرده و می‌کنند، باعث شده همچنان موضوع حمایت از قطر برای خنثی کردن تهدیدات عربستان، به‌عنوان یک سناریو در دستور کار تهران قرار داشته باشد. از این‌رو تحلیلگران معتقدند در پیام شفاهی حسن روحانی به امیر قطر، همچنان حمایت از مواضع دوحه مورد نظر بوده، اگرچه درباره کم و کیف و سطح و دامنه آن اختلاف نظر وجود دارد.

2- پیشبرد ایده گفت‌وگو در خلیج‌فارس

متغیر دومی که در پیام شفاهی رئیس‌جمهوری ایران خودنمایی می‌کند، به مواضع همیشگی ایران در ارتباط با همسایگان عربی خود در خلیج‌فارس به‌ویژه پس از فعال شدن امیر کویت به‌عنوان میانجی میان تهران و شورای همکاری برمی‌گردد. کویت و عمان همواره و در زمانی که روابط ایران با دیگر اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس همچون عربستان، بحرین و امارات تنش‌آلود و دچار اصطکاک بوده، سعی در میانجیگری و بهبود روابط منطقه‌ای با ایران داشته‌اند. به‌نظر می‌رسد در فضای کنونی، تهران به دنبال آن است تا بیش از پیش قطر را در این روند قرار دهد تا تعداد دولت‌های عربی طرفدار ایده گفت‌وگو را به ۳ افزایش دهد که همزمان به معنای نوعی تقابل و صف‌آرایی میان اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس نیز خواهد بود.

3- انتقال دفتر حماس

گمانه‌زنی‌ها حاکی است که متغیر سومی در این پیام خودنمایی می‌کند و آن، موضوع حماس و انتقال دفتر آن از دوحه است. در همین خصوص، روزنامه العرب چاپ لندن که مواضعی نزدیک به عربستان دارد، در گزارشی مدعی شده بود که با هدف کاهش فشار از روی دوحه، فرماندهان جنبش حماس از قطر به ایران نقل مکان می‌کنند. این روزنامه در گزارشی مدعی شد که اسامه حمدان، مسوول روابط بین‌المللی جنبش حماس اعلام کرده بود که با خروج فرماندهان این جنبش از قطر مخالفت نخواهد کرد. العرب با پرداختن به روابط ایران و حماس به‌خصوص در ماه‌های اخیر نوشت: «پس از انتخاب دوباره اسماعیل هنیه به‌عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس، حمایت مالی ایران از این جنبش از سرگرفته شد و اسماعیل هنیه قصد دارد به تهران سفر کند و به احتمال زیاد فرماندهان جنبش حماس از قطر خارج و به تهران نقل مکان کنند.» اما در پی انتشار این خبر، یک منبع نزدیک به مقامات فلسطینی در گفت‌وگو با «ایسنا» این خبر را غیرواقعی و هدف‌دار عنوان و تاکید کرد که چنین موضوعی صحت ندارد.

بنابراین اگرچه نمی‌توان بهبود روابط ایران و حماس در چند ماه اخیر را نادیده گرفت، اما به‌نظر می‌رسد اگر چنین موضوعی واقعیت داشته باشد، انتقال دفتر حماس به ترکیه به دلیل گرایش‌های اخوانی دولت ترکیه و حمایت آنکارا از اخوان‌المسلمین، امر محتمل‌تری خواهد بود تا انتقال آن به ایران. به‌ویژه که در مقطع کنونی تحقق چنین موضوعی می‌تواند افزایش فشارها بر ایران را به دلیل آنچه حمایت از تروریسم خوانده می‌شود، به دنبال داشته باشد.