دکتر علی مزیکی
عضو هیات علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی

همان‌طور که از نتایج انتخابات اردیبهشت ماه پیداست، اقبال اندکی برای دریافت یارانه نقدی مستقیم در جامعه وجود دارد. یکی از عوامل موثر در جذب نشدن مردم به شعارهای افزایش چند برابری یارانه که توسط برخی کاندیداها مطرح می‌شد، مجموعه اقداماتی بود که در دولت یازدهم صورت گرفت. هرچند که اقدامات انجام‌شده در مجموع با موفقیت اندکی روبه‌رو شد، ولی در نهایت آثار خود را نمایان کرد. یکی از این اقدامات، جلوگیری از نشت درآمد یارانه به دهک‌های پر درآمد جامعه بود؛ به این معنی که دولت، افراد غیر نیازمند را از لیست دریافت‌کنندگان یارانه حذف کرد.

دیگر اینکه دولت سعی کرد در هزینه خود، فساد را کاهش و کارآیی سیستم را افزایش دهد. به‌خصوص در حوزه سلامت که تغییرات عمده‌ای را نسبت به سال‌های گذشته پشت سر گذاشت و در زمینه کارآیی سیستم، تجربه‌ای موفق برای دولت درپی داشت. اما مهم‌ترین موضوع پس از انتخاب روحانی، این خواهد بود که دولت دوازدهم چه مسیری را در بحث هدفمند کردن یارانه‌ها در پیش خواهد گرفت. در این خصوص می‌توان به دو اولویت اشاره کرد؛ نخست برابری فرصت‌هاست و دوم استفاده از پتانسیل‌ها. ضمن اینکه دولت باید با رویکردی علمی‌تر، موجب افزایش کارآمدی در هزینه و افزایش دقت در هدفمند کردن انواع یارانه‌ها شود. همچنین در بحث شفاف‌سازی نیز باید شرایط به گونه‌ای فراهم شود تا تصمیمات، علمی و قابل پیگیری باشند تا افراد نتوانند هرگونه تصمیم بدون پشتوانه‌ای را اتخاذ کنند. از طرف دیگر موضوعی که در مسیر هدفمند کردن یارانه‌ها حائز اهمیت است، استفاده از فرصت‌هاست. ثبت‌نام عموم مردم برای دریافت یارانه پس از فراخوان دولت، از این مساله نشات می‌گیرد که مردم گمان می‌کنند، بهتر از دولت توان مدیریت یارانه دریافتی را دارند. با مدیریت درست دولت در هزینه کردن منابع، به مرور اقبال عمومی نسبت به دریافت یارانه کاهش خواهد یافت. در مسیر محقق شدن این موضوع، دولت باید علاوه بر افزایش کارآیی سیستم، با انجام مطالعاتی دقیق، بستری مناسب برای بهبود فضای کسب و کار را فراهم کند. رشد و گسترش فضای کسب و کار، مردم را به مسیری سوق خواهد داد که دیگر خواستار دریافت یارانه به‌صورت کنونی نخواهند بود.