حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در فصل جدید به یگان‌های الخنسای داعش که زنان تشکیل‌دهنده آن هستند پرداخته می‌شود. داعش معتقد است این رساله‌ای است که برخی حامیان آنلاین این گروه آن را منتشر کرده‌اند و بر این باور است که نمی‌توان آن را یک «مانیفست» از سوی این گروه دانست.

تاثیر غرب بر تمام جوانب زندگی مسلمین به پایان خود رسیده است. جدیدترین و روشن‌ترین نمونه یا تجلی استقلال از غرب کافر همانا کنار گذاشتن پول‌های کاغذی است که مردم به آن عادت کرده‌اند و جایگزینی آن است با دینار و درهم، درست همان‌گونه که در عصر پیامبر متداول بود و این بهترین راهی بود که پیامبر به صحابه‌اش نشان داد؛ روشی که مردم به آن عادت کردند و قیمت‌ها را براساس آن تعیین می‌کردند. این روشی بود که مزیت‌های اقتصادی فراوانی داشت. بزرگ‌ترین مزیت آن همانا توانایی‌اش برای کنار گذاشتن ربا و اهل ربا است؛ مساله‌ای که وقتی از این پول‌ها بخواهید استفاده کنید نمی‌توانید از آن اجتناب کنید.

در واقع، نظام جهانی مبتنی بر قوانینی است که حول استفاده از پول کاغذی ساخته شده و بنابراین، بر پایه سیستم ربا بنا شده است. هیچ بانکی را نمی‌توان یافت که براساس ربا بنا نشده باشد غیر از بانک‌هایی که در دیار «دولت اسلامی» وجود دارد. تمام بانک‌های جهان به یکدیگر از طریق مجموعه‌ای از تراکنش‌ها وصل هستند که باعث رضایت اربابان‌شان نمی‌شود به این دلیل که استبداد و خباثت سرمایه‌داری بر خلاف میل مردم بر آنها تحمیل شده است.

جامعه‌ای که با تاسیس «دولت اسلامی» در سرزمین‌های عراق و سوریه ظهور کرد جامعه‌ای است که - ابتدا و مهم‌تر از همه- برای عبادت خدای احد و واحد شکل گرفته است. هر چیزی که در تضاد با این هدف باشد محکوم به فنا است. این اجتماع اسلامی- که در آغاز شکل‌گیری خود است- به زمان و تلاش نیاز دارد تا بتواند به شکل نخستین [اجتماع دینی]، یعنی زمان حکومت پیامبر و خلفای راستین بازگردد؛ زمانی که همگان در آن نقش‌های خود را به درستی انجام می‌دادند. مهم‌ترین گروه در میان مسلمانان «زنان» هستند. در آن روزگار، آنها نقشی داشتند. امروز هم دارای نقش هستند، اما نقشی که از اصول قوانین و آموزه‌هایش گرفته شده است.

در این رساله، به ارائه گزارشی از نقش واقعی او خواهیم پرداخت؛ نقشی که دور از ابهامی است که پس از آن ظهور کرد؛ نقشی که نادیده گرفته شده و باعث شد او فراموش شود و همین نقش دلیل وجودی او در این دنیا است. این گزارش مبتنی بر قرآن و آموزه‌های پیامبر خواهد بود که برای هدایت مردم است آنگاه که به تاریکی و گمراهی درغلتیدند. قبل از ادامه بحث، باید به دو نکته اشاره کنیم: اول، این یک سند سیاسی و رسمی دولتی نیست بلکه چیزی است که تنی چند از حامیان‌مان در یگان‌های الخنسا تدارک دیده‌اند. این رساله از سوی«دولت» به‌عنوان چارچوبی رسمی برای زنان معین نشده است. دوم، این رساله نباید به‌عنوان یک قانون اساسی تلقی شود که «دولت» در مورد آن تصمیم‌گیری کرده است. متن زیر به سه دلیل نوشته شده است:

* شفاف‌سازی در مورد نقش زنان و زندگی‌ای که برای آنها آبرومند است و باعث می‌شود آنها در دنیا و آخرت شادمان باشند.

* شفاف‌سازی واقعیاتی از زندگی و وجود مقدس زنان در «دولت اسلامی» - در عراق و شام- و رد شایعاتی که مخالفان علیه آن پخش می‌کنند با استفاده از شواهد مورد حمایت و تجربه شده از سوی زنانی که هنوز زنده هستند و در آنجا حضور دارند.

* افشای جعلیات و دروغ‌ها به نام توحید در شبه‌جزیره عربستان؛ منطقه‌ای که حاکمانش مدعی حمایت از زنان و حفظ حقوق و دین آنها هستند. نزد کارشناسان مخفی نیست که شبه‌جزیره عربستان دارای یک الگوی اسلامی فریبکارانه است که می‌خواهد خود را نمونه‌ای برای مسلمین و نه فقط زنان، جا زند بلکه می‌خواهد خود را الگویی در زمینه اقتصاد، آموزش و سیاست هم جا زند. این مقاله حقیقت را از دروغ روشن خواهد کرد.

مانیفستی در مورد زندگی مسلمانان

همان‌گونه که در بالا گفته شد، مسلمانان از غیرمسلمانان با این واقعیت قابل شناسایی‌اند که مسلمین می‌کوشند «توحید» را روی زمین محقق سازند و با اهداف این دنیایی پریشان خاطر نمی‌شوند. هدف آنها از تولد تا مرگ دنبال کردن همین هدف است.جوامع اسلامی شبیه به هم نیستند. در واقع، درست نیست جامعه اسلامی را با جوامع مادی‌گرایی که در دنیای امروز یافت می‌شوند مقایسه کرد. برخی جامعه اسلامی را بر حسب میزان مدنیت و پیشرفت مادی با جامعه ملحد غربی مقایسه می‌کنند. آنها [مادی‌گرایان] مدعی نوعی تعامل میان بشریت و ترفیع کلام خدا هستند.

اگر به زندگی در مدینه نگاهی افکنیم، می‌بینیم که بهترین جامعه بود. بی‌تردید و به یقین، بهترین رهبران در آنجا بودند. اگرچه بر حسب مسائل مادی و دانش این دنیایی جامعه‌ای بسیار ساده بود اما بر حسب ایمان و علم به جهان آخرت قدرتمندترین جوامع بود. گرسنگی آنها را حدی نبود. خانه‌هایشان از نخل و گل بود، اشتران و اسب‌هایی داشتند و از فیزیک، مهندسی و نجوم بی‌اطلاع بودند. به همین دلیل، خداوند در پیش چشم‌شان بود و آنها بندگان صالح خدا بودند. ما باید آنچه را که از بدو کودکی در ذهن‌مان ریشه گرفته اصلاح کنیم: اینکه معلمان‌مان به ما گفتند که آنچه مسلمانان در روزهای باشکوه قبلی به ملحدان غربی دادند سپری شده، اینکه این غربی است که تمدن مادی را ساخته، قهرمانانش ملحدان و رندانی مانند ابن سینای باطنی، ابن نفیس [که گردش خون را کشف کرد] و ابن هیثم [چشم پزشک و فیزیکدان] و دیگران بودند.

تمدن‌های این افراد بر خرابه‌های آنچه از گذشته وجود داشت ساخته شد. اکنون باید این ملحدان، این «نوابغ» اروپایی را رد کنیم؛ آنها دوستان و حامیان یکدیگر هستند. مردم به تولیدات این دسته از انسان‌ها نیازی ندارند. مردم نیازی ندارند تا بخشی از عمر کوتاه این دنیایی خود را صرف این دانش‌های «این دنیایی» کنند که هیچ بهره معنوی برایشان ندارد غیر از اینکه ممکن است قدرت کفار را دفع و به نفع مسلمانان باشد. مساله روشن است. مسلمانان به هیچ یک از این موارد بالا نیازی ندارند.