سیلاب خطرناک‌تر از خشکسالی

مینا حسین‌پور طهرانی
دانش‌آموخته مدیریت ریسک سیلاب از یونسکوی هلند

نظر به تجارب فراوان ایران نسبت به بلایای‌طبیعی نظیر سیل، زلزله، خشکسالی و... و خسارت‌های ناشی از آنها، لزوم توجه به اقدامات غیرسازه‌ای برای کاهش آسیب‌پذیری و افزایش ظرفیت جامعه برای مقابله پیش از وقوع بلایای طبیعی، سازگاری حین وقوع و بهبود پس از وقوع آنها، امری ضروری است و یکی از سوالاتی که در این مورد می‌توان مطرح کرد این است که آیا تاکنون شاخص یا شاخص‌هایی برای اندازه‌گیری آسیب‌پذیری و درجه تاب‌آوری مردم آسیب‌دیده در برابر بلایای طبیعی تعیین شده است؟ برای بازشدن مساله، تعریفی از تاب‌آوری می‌تواند به فهم صورت مساله و راه‌حل‌های پیشنهادی منجر شود:

تاب‌آوری

تاب‌آوری به ظرفیت توانایی و نقاط قوت جامعه با استفاده از منابع فردی، گروهی و سازمانی برای مقابله و سازگاری با مخاطرات طبیعی نظیر سیل، خشکسالی و زلزله اطلاق می‌شود که با توجه به نیازها و چالش‌ها و تغییرات ایجاد شده پیش، در حین و پس از وقوع بلایای طبیعی به‌وجود می‌آید. از این منظر، شناخت و توسعه ویژگی‌های تاب‌آوری اجتماعی، در آمادگی و پاسخ پیش از وقوع بلایای طبیعی و بهبود جامعه پس از وقوع آن کمک خواهد کرد. بنابراین مفهوم تاب‌آوری و نحوه اندازه‌گیری و ایجاد و کاربرد آن در جوامع متاثر از بلایای طبیعی نظیر ایران با در نظر گرفتن ظرفیت کشور در سه سطح فردی، سازمانی و منابع‌جمعی برای مقابله و سازگاری با آن امری ضروری است.

مفهوم تاب‌آوری اجتماعی

تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که تعدادی از ویژگی‌های سازمانی، فردی و جمعی می‌توانند به‌عنوان شاخص‌های تاب‌آوری در یک اجتماع مورد استفاده قرار گیرند و این ویژگی‌ها از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت است، اما به‌طور کلی تمامی آنها در سه گروه اصلی زیر قابل طبقه‌بندی هستند.

سطح فردی -ایجاد تفاوت: اینکه نیاز است مردم بدانند انجام کارهای کوچک از سوی آنها تاثیرات و تغییرات شگرفی هم برای خود و هم برای بستگان و اطرافیانشان به همراه دارد. (با افزایش مهارت‌های حل مساله و افزایش باورهای مردم به انجام اقدامات فردی برای کاهش مخاطرات.)

سطح جمعی-مشارکت و توانمندسازی: اینکه جوامع به‌طور مستقیم در تعیین ریسک‌های در معرض وقوع نقش داشته باشند و راه‌حل‌های موثری برای خودشان ارائه دهند.

سطح سازمانی-هدایت و اعتماد: اینکه جوامع از سوی سازمان‌هایی حمایت شوند که آنها را به داشتن ابتکار عمل تشویق کرده و در عین حال اعتماد و احترام متقابل میان هر دو گروه برقرار شود.

کاربرد تاب‌آوری

اندازه‌گیری این شاخص‌ها مقدمه و دستورالعملی است برای ایجاد برنامه‌های آموزشی و استراتژی‌های مداخله‌ای برای مقابله و سازگاری با بلایای طبیعی، به این معنی که با اندازه‌گیری این شاخص‌ها، اطلاعات پایه‌ای را در مورد تاب‌آوری رایج جامعه به‌دست آورده تا مشخص شود در چه استراتژی‌های مداخله‌ای باید تمرکز کرد. این مدل به‌عنوان یک مدل پویا عمل خواهد کرد و به دلیل وابستگی متغیرهای تاب‌آوری می‌توانند به‌عنوان یک سیستم دیده شده بنابر این تغییر در یک متغیر روی دیگر پارامترها تاثیرگذار بوده وتغییرات آنها در طول زمان می‌تواند مورد ارزیابی قرار گیرد.

مزیت دانستن فاکتورهای تاب‌آوری

فهم فاکتورهای تاب‌آوری و نحوه تاثیر آن بر اجتماع و افزایش آن، مزیت‌های فراوانی دارد که به‌عنوان مثال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • کاهش زمان بازگشت به وضعیت پیش از وقوع مخاطره طبیعی.
  • افزایش وابستگی جوامع به توانایی‌های خود و به‌تبع آن کاهش نیاز مردم به منابع محدود در دسترس، در زمان وقوع مساله و پس از آن.
  • پاسخ‌دهی جوامع نسبت به هشدارها، کم شدن تعداد افراد آسیب‌دیده و هزینه‌های مرتبط.
  • افزایش امکان ادامه فعالیت اقتصادی پس از وقوع مخاطره طبیعی.
  • کاهش مسائل روانی نظیر استرس و آسیب‌های مرتبط.
  • کاهش کل هزینه‌های اقتصادی ناشی از بلایای طبیعی.

سیل در ایران و اقدامات غیرسازه‌ای موثر

از دیرباز ایران در معرض خشکسالی و کمبود آب بوده است، اما جالب است بدانید که مردم در مناطق خشک و نیمه‌خشک بیش از آنکه از تشنگی تلف شوند، از وقوع سیلاب و غرق‌شدن در سیل، جان خود را از دست می‌دهند. حتی آسیب‌های ناشی از سیلاب که زندگی و معیشت مردم کویر را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، بیش از ضررهای ناشی از خشکسالی و کمبود آب برآورد شده است، چراکه سیل به یکباره خانه و کاشانه و زمین‌های کشاورزی و در مجموع وضعیت اقتصادی و معیشتی و اجتماعی مردم را با ضررهای جبران ناپذیری مواجه می‌کند، اگرچه مهار و کنترل آن با شرایط مختلف ارتفاعی و پوشش گیاهی متنوع نسبت به خشکسالی قابلیت تغییر بیشتری دارد. آنچه بر شدت ریسک زندگی انسان‌ها و وضعیت اقتصادی آنها در مواجهه با سیل می‌افزاید، حاصلخیز بودن زمین‌های سیل‌خیزی است که توجه بسیاری را برای سکونت و فعالیت‌های کشاورزی جلب می‌کند، بنابراین بحث آسیب‌پذیری ناشی از سیل به دلیل اثر مستقیمی که بر جان و مال انسان‌ها دارد، می‌تواند بیش از خشکسالی حائز اهمیت باشد.

به‌طور کلی بارندگی کوتاه مدت و با شدت زیاد یا بارندگی در مدت زمان طولانی و با شدت کمتر، عمدتا با ذوب شدن برف‌های زمستانه همراه شده و باعث بروز سیل می‌شود که حتی می‌تواند منجر به رسوب‌گذاری و فرسایش همزمان در بخش‌های مختلف منطقه سیل‌خیز می‌شوند. سیلاب‌های رودخانه‌ای مشخصا در مناطق پست و اطراف سواحل که عمدتا ناشی از بارندگی سنگین و ذوب شدن برف است به ارتفاعات پست و مناطق زهکش پایین دست هدایت می‌شود و از این لحاظ، عمده مساله در پایین دست حوضه رخ می‌دهد که به دلیل بارندگی غیر دائم و رواناب کند، عمدتا در زهکش‌های کرخه و کارون منجر به سیلاب می‌شود. سیلاب‌های تند در مناطق مرکزی که با پستی و بلندی محصور شده، بر اثر بارندگی کوتاه مدت و شدید ایجاد می‌شوند و عمدتا در مناطق خشک و نیمه خشک متداول هستند. از این منظر سه منطقه کویر مرکزی (دشت کویر، جازموریان و حوضه هیرمند) و مناطق پست خوزستان در معرض بیشترین سیلاب تند هستند.

سیلاب‌های شهری هم نوع دیگری از سیل است که از دیر باز به دلیل آبگرفتگی معابر و بالاآمدن سطح آب به دلیل عملکرد ناصحیح زهکش‌های شهری اتفاق افتاده که نه تنها تهدیدی برای شهر تهران بوده بلکه به‌عنوان نمونه سیلاب شهرهای تبریز، قزوین، شیراز، یزد و کرمان از 400 سال قبل تا زمان معاصر (همگی نمونه‌هایی از سیلاب‌های به وقوع پیوسته‌ای هستند که اکثرا در نواحی نزدیک به کویر رخ داده و مناطق شهری و روستایی زیادی را متضرر کرده است. با بررسی سندهای به جا مانده از گذشته عمده اقدامات برای مقابله با سیل با ساخت کانال و زهکش و سد و دیوار حائل از سوی ساکنان منطقه پاسخ داده می‌شد و اقدامات موثر برای کاهش آسیب‌پذیری پس از سیل و به‌عبارتی روش‌های غیر سازه‌ای کمتر مورد توجه قرار گرفته است و حتی درجه آسیب‌پذیری منطقه و مردم نسبت به سیل با پرکردن خاکریزهای شهری و از بین بردن دیوارهای شهر و ساخت بلوار و آسان کردن مسیر حرکت سیل بیشتر نیزشده است.

همچنین ریسک ناشی از سیل به طرز محسوسی با افزایش جمعیت و تراکم جمعیت شهری، توپوگرافی شهری و استفاده از مواد ساختمانی و تکنیک‌های جدید ساخت و ساز و الگوهای کاربری و ساخت سدهای بزرگ تغییر کرده و نیاز به بازبینی مجدد نسبت به سال‌های گذشته دارد و استفاده از تجارب گذشته نمی‌تواند چندان چاره ساز باشد. خلاصه و جان کلام آنکه، در کنار تمامی اقدامات سازه‌ای که از سوی متخصصان و مهندسان مرتبط برای کاهش ریسک بلایای طبیعی اتخاذ می‌شود، اقدامات غیر سازه‌ای به‌عنوان مکمل روش‌های سازه‌ای گامی است برای بالا بردن تاب‌آوری جامعه در برابر وقوع هر نوع مخاطره طبیعی و مطالعات و اقدامات صورت گرفته در بسیاری از کشورهای اروپایی و استرالیا نیز حاکی از بالارفتن میزان تاب‌آوری جامعه به مرور زمان در برابر مخاطره طبیعی، با روش‌های غیر سازه‌ای است. از جمله می‌توان به اقدامات غیر سازه‌ای در شرق آلمان اشاره کرد که در مواجهه با سیلاب سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳، به مرور زمان و با به کارگیری روش‌های غیرسازه‌ای و اندازه‌گیری تاب‌آوری در این محدوده زمانی، ظرفیت جامعه برای مقابله و کاهش اثرات سیل، افزایش چشمگیری داشته است.