پایان یک توهم!

دنیای اقتصاد: بله؛ شاید بهترین عنوان برای چنین گزارشی «پایان توهم» باشد؛ گزارشی که قرار است به فرونشستن آخرین موج از امیدواری‌ها به علیرضا منصوریان و تیمش بپردازد. دیگر نیازی به تکرار نیست که استقلال فصل را با منصوریان به شدت ضعیف و دور از انتظار شروع کرد. شاید وقتی او روی قلمدوش هواداران وارد کمپ حجازی می‌شد، هیچ‌کس در دورترین زاویه ذهنش هم نمی‌توانست تصور کند استقلال علیمنصور از ۵بازی ابتدایی فقط سه امتیاز به دست آورد. در کمال تعجب اما چنین اتفاقی رخ داد و منصوریان تا آستانه برکناری از نیمکت استقلال پیش رفت. با این وجود کسب امتیاز استقلال از دربی تهران ورق را برگرداند و منصوریان را نگه داشت. هواداران استقلال آن‌قدر نسبت به مقاومت تیم‌شان در این بازی کم‌امید بودند که بسیاری از سکوهای مخصوص به خودشان را خالی گذاشتند، اما استقلال از پرسپولیس مساوی گرفت تا منصوریان ماندنی شود.

روایت‌های غیررسمی و تایید نشده حاکی از آن است که حتی شب قبل از دربی تهران، اسکوچیچ به ایران سفر کرده بود تا اگر آبی‌ها برابر رقیب سنتی زانو زدند، بلافاصله صندلی منصوریان را تصاحب کند، اما این اتفاق رخ نداد. سرمربی جوان استقلال آن‌قدر از این نتیجه خرسند بود که نتوانست جلوی اشک‌هایش را بگیرد و بهترین تصاویر آن روز را تقدیم عکاس‌ها کرد. استقلال در ادامه مسابقات لیگ همین‌طور کج‌دارومریز جلو رفت و امتیازات زیادی از دست داد، اما دل هواداران به پیشروی تیم در جام حذفی خوش بود. اینجا هم نفت تهران کبریت آخر را به خرمن رویاهای استقلال زد و آبی‌ها را حذف کرد، اما درست در شرایطی که خیلی‌ها فکر می‌کردند منصوریان بالاخره رفتنی شده، او با تاکتیکی دیگر خودش را ابقا کرد. در بازی آخر نیم‌فصل اول برابر سپاهان، منصوریان ناگهان تیمش را شخم زد و جوانان را به میدان فرستاد. از قضا این بازی به بهترین نمایش فصل استقلال تبدیل شد. منصوریان هم گفت مشکل را پیدا کرده و تا آخر خط پیش خواهد رفت.

استراتژی جدید منصوریان برای نگه داشتن جایگاهش البته یک قربانی بزرگ هم داشت؛ مهدی رحمتی! کاپیتان استقلال به دلایلی که هیچ‌گاه به درستی مشخص نشد، مورد غضب منصوریان قرار گرفت و تا آستانه اخراج از تیم هم پیش رفت. به هر حال بعد از بازی با سپاهان، یک بار دیگر دل هواداران گرم شد و آنها تصمیم گرفتند به مرد محبوب سال‌های نه‌چندان دورشان دوباره اعتماد کنند. استفاده منصوریان از عبارات شیکی مثل «بنزین سبز» باعث شده بود استقلالی‌ها دست‌کم به ظهور یک نسل جدید از ستاره‌ها امیدوار شوند، اما دو بازی ابتدایی نیم‌فصل اول این رویای آنها را هم باطل کرد. استقلال در هفته شانزدهم نفت تهران را برد، اما همه دیدند که این تیم تاکتیک مشخصی نداشت و روی اشتباه داوری به گل رسید. در گام بعدی هم استقلال ضمن ارائه یک بازی ناامیدکننده، ۲‌بریک به استقلال خوزستان باخت. این شکست که حتی اشتباه داوری به سود تیم تهرانی هم مانع از آن نشد، آخرین تیر ترکش منصوریان را هم تباه کرد. در ۲۴ساعت گذشته، خیلی‌ها در مورد این حرف می‌زنند که صرف جوانگرایی بدون وجود دانش فنی کافی و اتخاذ تدابیر تمرینی و تاکتیکی مطلوب، هرگز موفق نخواهد شد و ایده پا گرفتن یک نسل جدید در این استقلال، بیشتر به نوعی «توهم» شبیه است. حالا علیمنصور باقی مانده با ترکشی که از تیر خالی است؛ آیا او بار دیگر می‌تواند ترفندی برای تمدید دوران بقایش روی نیمکت استقلال به کار ببندد یا ناچار خواهد شد سخت به‌دست آمده را آسان و زود از کف بدهد؟

دردسر دوم؛ جابر می‌رود؟

چند ماه پیش وقتی کاوه رضایی خواهان جدایی از استقلال شد، منصوریان مصاحبه کرد و گفت ۱۰بازیکن استقلال بندی در قراردادشان دارند که در صورت تاخیر در وصول مطالبات مالی می‌توانند از تیم جدا شوند! آن زمان کاوه را به هر زحمتی بود نگه داشتند، اما حالا یکی دیگر از آن ۱۰نفر علیه باشگاه قیام کرده؛ جابر انصاری! جابر که با چهار گل و یک پاس گل یکی از موثرهای استقلال در این فصل بوده، دیروز در تمرین شرکت نکرد و در موردش گفته شد به فدراسیون فوتبال رفته تا قراردادش را فسخ کند. مدیربرنامه‌های انصاری تلاش او برای جدایی را تایید کرده، اما باشگاه استقلال مثل همیشه داستان را تکذیب می‌کند. از همه مهمتر اما سخنرانی پرشور منصوریان در جمع بازیکنان بود؛ جایی که او دیروز رسما اعلام کرد باشگاه در نیم‌فصل دوم مشکل مالی دارد و هر بازیکنی خواهان جدایی باشد می‌تواند برود! حالا یک نفر توضیح بدهد باشگاهی که مشکل مالی دارد، چطور در همین نقل‌وانتقالات نیم‌فصل بازیکنان گرانقیمتی مثل آندو و جباروف را خریده؟ جالب است که گفته می‌شود نفر دوم بخش مهمی از دستمزد ۵۰۰هزار دلاری‌اش را فی‌المجلس و پیش از برگزاری اولین جلسه تمرینی با استقلال دریافت کرده و فعلا به کشورش برگشته است!