محمد علی مختاری: آخرین پژوهش‌های اقتصاد رفتاری نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری‌های افراد در شرایط عدم قطعیت به سمت مقادیر خاصی گرایش پیدا می‌کند که به این پدیده سوگیری به سمت لنگرهای ذهنی گفته می‌شود. اقتصاد رفتاری در پی یافتن پاسخ به این سوال است که تصمیم‌گیری در شرایط نا اطمینانی بر چه اساسی شکل می‌گیرد. این دانش مدرن نشان می‌دهد برخلاف دیدگاه‌های متعارف، حتی در صورت نبود اطلاعات، ذهن به ساختن یک لنگر می‌پردازد و شرایطی که فرد در ذهن خود ایجاد می‌کند با وجود اینکه از عدم صحت آنها مطلع است، اما در عین‌حال تصور می‌کند به پاسخ صحیح نزدیک است. لنگر ذهنی از مباحثی است که در حیطه اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار می‌گیرد، جایی که تعامل بین علم اقتصاد و روانشناسی برقرار می‌شود؛ ولی قابل تعمیم به سایر علوم انسانی نیز است. اهل فن می‌گویند تصمیم‌گیری در شرایط نااطمینانی بر اساس اطلاعاتی است که سازگار با یک لنگر پیش ساخته از ذهن استخراج می‌شوند، بنابراین چون در مرحله تخمین نهایی از این اطلاعات جهت‌دار استفاده می‌شوند؛ در نتیجه پاسخ نهایی به سمت لنگر سوگیری خواهد داشت، به این معنا که فرد برای پاسخگویی، به بازیابی جهت‌دار اطلاعات می‌پردازد. در این نگرش هرچه شناخت از پدیده بیشتر باشد فرآیند تعدیل بیشتر به سمت جواب درست پیش می‌رود. نتایج حاصل از این پژوهش‌ها درخصوص رفتارهای انسان نکات جالب توجهی دارد، مثلاً افراد انتظار دارند از طرف دیگران بهتر و بیشتر درک شوند؛ زیرا آنها درک خود از خود را به‌عنوان لنگر قرار داده و نسبت به آن، درک دیگران را با آن تطبیق می دهند یا در بازارهای مالی مانند بورس افراد در زمان نزول شاخص بورس، شاخصی ناصحیح را به‌عنوان مبنا (لنگر) در ذهن خود در نظر گرفته و شروع به تعدیل آن می‌کنند که در اغلب نظریه‌های مالی رفتاری برای توجیه رفتارها نتایج جالبی دارد.