پرهام پهلوان:
تورم، عبارتی است که نهتنها از ادبیات اقتصاد و جامعه ایران دور نمیشود، بلکه هر روز کورتر از گرههای قبلی میشود و در حالت بدبینانه اقتصاد ایران را وارد دور و تسلسل قیمتی تلخی کرده است. تورم و انتظارات تورمی، توانایی پیشبینیپذیری را از بنگاهها و کسبوکارها گرفته و بر بیثباتی فضای اقتصاد کشور افزوده است. در شرایطی که اکثر کارشناسان اقتصادی به این باور رسیدهاند که دستیابی به یک راهحل داخلی اقتصادی برای پایان دادن به تورم غیرممکن است و تا زمانی که ارتباط سیاسی کشور با دنیا بهبود پیدا نکند، نمیتوان امید چندانی به بهبود اوضاع اقتصادی داشت، با بههم ریختن منطقه و درگیری و تنش در خاورمیانه امیدها به بهبود روابط دیپلماتیک کمرنگتر نیز شده است. از طرف دیگر اقتصاددانان انتظار دارند که بانکمرکزی با افزایش نرخ بهره، تعادل عرضه و تقاضا را به بازار پول برگرداند و از این راه با تورم مقابله کند. این در حالی است که در سالهای گذشته، نرخ تورم از نرخ بهره اسمی بیشتر بوده و ارزش پول مردم، با محاسبه با نرخ بهره واقعی، در نزد بانکها کاهش یافته است. «باشگاه اقتصاددانان» سعی کرده است با استفاده از نظرات کارشناسان اقتصاد کلان، به گذشته و راههای پیشرو برای مقابله با تورم فزاینده بپردازد.
با نگاهی به نوسانات متغیرهای پولی در سال گذشته و مسیر کاهشی تورم نقطهبهنقطه و همچنین هدفگذاری متغیرهای پولی در سالجاری توسط بانکمرکزی، برداشت اولیه این است که تورم در سالجاری روند نزولی را طی خواهد کرد. اگرچه کاهش رشد نقدینگی میتواند یک نشانه مثبت باشد و کم و بیش این اتفاق نظر میان مکاتب اقتصادی وجود دارد که تورم در بلندمدت با نرخ رشد نقدینگی قابل توضیح است، اما به دلایل متعدد در کوتاهمدت نمیتوان انتظار همبستگی قوی میان این دو متغیر را داشت. بنابراین حتی با فرض پایدار بودن روند کاهش نرخ رشد نقدینگی، در بازه زمانی یکساله عوامل مهمتری وجود دارد که در ارائه چشمانداز واقعبینانه از تورم باید درنظر گرفت. با این حال لازم است به این نکته توجه کنیم که نیروهای شتابدهنده رشد نقدینگی همچنان در اقتصاد ایران فعالاند و تجربه دهههای گذشته نشان داده است که سیاستگذار پولی در مهار این نیروها توانایی بسیار محدودی دارد. بنابراین تا اطلاع ثانوی نهتنها کاهش پایدار نرخ رشد نقدینگی دور از ذهن به نظر میرسد، بلکه شواهد متعدد روند معکوس را نشان میدهد.
دکتر عبدالرسول صادقی/پژوهشگر پسادکترای اقتصاد دانشگاه تهران
نرخ بهره که در اقتصاد متعارف حاضر به عنوان قدرتمندترین ابزار سیاست پولی بانکهای مرکزی شناخته میشود، تاریخی بسیار طولانی دارد که نقطه عطف آن به قرون وسطی برمیگردد؛ زمانی که حساسیتهای فراوان نسبت به نرخ بهره از ناحیه ساختار مبتنی بر مسیحیت حاکم بر دنیای غرب، ممانعت از دریافت نرخ بهره را به همراه داشت.