آیت‌الله بهشتی، قربانی جهالت یک عده و قدرت طلبی عده‌ای دیگر شد. سازمان تروریستی منافقین قبل از آنکه آیت‌الله بهشتی را در هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت برساند، او را ترور شخصیت کرد. بسیاری از جوانان آن روز تحت تأثیر تبلیغات مسموم منافقین باور کرده بودند که بهشتی یک انحصارطلب، دیکتاتور، غرب زده و عنصر ضد مردم است! کسانی که آیت‌الله بهشتی را از نزدیک دیده بودند می‌دانستند که او نه تنها دارای این ویژگی‌ها نیست بلکه فردی آزاداندیش، مردم دوست، متواضع و عاشق خدمت به کشور و مردم است.

آنچه موجب شد عده‌ای از مردم فریب تبلیغات منافقین را بخورند و بهشتی حتی در میان متدینین مظلوم واقع شود تا جائی که امام خمینی درباره او بگوید آنچه از شهادت بهشتی مهم‌تر و آزار دهنده‌تر است مظلومیت اوست، جهل همان کسانی بود که تبلیغات دشمن را باور کرده بودند. صاحب این قلم از خود آیت‌الله بهشتی شنیدم که گفتند سران منافقین به خانه ایشان رفتند و به ایشان وعده حمایت برای رهبر شدن را دادند به این شرط که بپذیرد در مقابل امام خمینی بایستد و با منافقین همکاری و همراهی کند. پاسخ آیت‌الله بهشتی به سران منافقین، خنده تمسخرآمیزی بود به همراه این جمله که امام خمینی مراد من است و امثال من آماده‌ایم خود را برای تحقق آرمان‌هائی که او مطرح می‌کند فدا کنیم.

آیت‌الله بهشتی با ناامید کردن سران منافقین بود که هدف تهاجم سنگین آنها قرار گرفت و ابتدا ترور شخصیت شد و سپس با توطئه آنها در فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. رمز مظلومیت این عالم مجاهد انقلابی را نیز باید در همین واقعه جستجو کرد. او با تمام وجود در خدمت اسلام، مردم، انقلاب، کشور و نظام جمهوری اسلامی بود و در نهایت تواضع و فروتنی تمام توان خود را صرف اعتلای ملت و کشور می‌کرد ولی علیرغم این صداقت و فداکاری به قدرت طلبی و ضدیت با مردم متهم شد و در اوج مظلومیت به شهادت رسید.

بررسی زندگی و شهادت آیت‌الله بهشتی این واقعیت تلخ را نمایان می‌کند که این مرد بزرگ، قربانی جهالت جاهلان و قدرت طلبی انحصارطلبان شد. عناصر سیاسی فریبکاری از قبیل بنی صدر و سایر غرب زدگان که با منافقین قرابت فکری داشتند، به هیچ وجه اهل خدمت به مردم نبودند. در قاموس آنها هرگز تلاش برای اعتلای جامعه ایران معنی نداشت. آنها برای به دست آوردن قدرت به هر وسیله‌ای متوسل می‌شدند و درست در همان زمان، آیت‌الله بهشتی تیرهای تهمت را به جان می‌خرید و بدون آنکه ذره‌ای از مسیر حق و عدالت و اخلاق منحرف شود، خدمت به مردم و نظام اسلامی را هدف اصلی خود قرار داده بود و برای تحقق آرمان‌های والای انقلاب می‌کوشید.

با شهادت آیت‌الله بهشتی هر چند وجدان جامعه تکان سختی خورد و تا مدتی مردم در برابر تبلیغات فریبکاران مقاومت کردند، اما باز هم قدرت طلبان برای بیرون راندن عناصر خدوم از صحنه متوسل به تهمت و دروغ و تبلیغات مسموم شدند و آیت‌الله هاشمی را در برابر امواج شایعات قرار دادند. اینبار هم جهالت کار خود را کرد و جامعه را از وجود این عالم مجاهد صادق که نزدیک‌ترین یار امام بود محروم ساخت.

این وقایع نشان می‌دهند جامعه ما به وجود متفکران و مجاهدانی همچون شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی بشدت نیازمند است تا با جهالت‌ها، دگم اندیشی‌ها، افراط‌ها و قدرت طلبی‌ها مبارزه‌ای ریشه‌ای کنند و راه را برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی براساس آنچه امام خمینی وعده داده بود هموار نمایند. تلخ است ولی باید سوکمندانه بپذیریم که جامعه امروز ما با اخلاق به ویژه در عرصه سیاست فاصله زیادی دارد. آیت‌الله بهشتی می‌گفت: «انقلاب ما انقلاب ارزش هاست». خود آیت‌الله بهشتی مظهر اخلاق بود و البته قربانی بداخلاقی‌های قدرت طلبان شد. اگر می‌خواهیم جامعه ما به اهداف انقلاب اسلامی دست یابد، باید به سیره آیت‌الله بهشتی برگردیم و روش و منش این متفکر مجاهد معتدل متخلق به اخلاق اسلامی را الگوی عملی خود قرار دهیم.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.