به گزارش خبرآنلاین «حالا همه باور کرده‌اند که دولت «دونالد ترامپ» نه می‌خواهد که برجام را پاره کند و نه توانایی انجام آن را دارد. نامه وزیر امورخارجه آمریکا به رئیس مجلس نمایندگان این کشور درباره پایبندی ایران بر اجرای مفاد برجام به عنوان سند توقف تحریم‌های آمریکا علیه ایران حاوی مفاهیم روشنی است؛ این که کاخ سفید برجام را به‌ عنوان واقعیتی غیر قابل انکار پذیرفته است. اما پس از این نامه ...

اظهارات «رکس‌تیلرسون» و نیز سخنان رئیس‌جمهوری، «جیمز ماتیس»، وزیر دفاع و «نیکی‌ هیلی»، نماینده آمریکا در سازمان‌ ملل متحد علیه سیاست‌های منطقه‌ای ایران، بیش از آن که حاوی مخالفت با این سیاست باشد، اعتراض دولت او را به تمرکز تعاملات دو کشور بر محور برجام نشان می‌دهد. تیلرسون گفته‌است، از جمله اشتباهات توافق انجام شده با ایران، عدم رسیدگی به تهدیدهایی است که ایران برای دیگران ایجاد می‌کند. همین سخنان را ترامپ با ادبیاتی دیگر مورد اشاره قرار داده و مدعی است، ایران روح برجام را رعایت نمی‌کند. وزیر دفاع آمریکا نیز با حمله به سیاست‌های منطقه‌ای ایران، خواستار توقف یا مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران شده است. نیکی هیلی هم با انتقاد از سیاست‌های ایران، توجه شورای امنیت را به لزوم محدودسازی متحدان ایران از جمله حزب‌الله لبنان جلب کرده است.

ممکن است گفته شود واشنگتن رفتاری ژله‌ای در قبال ایران دارد و فاقد تصمیم روشن است. در این‌ حال این گمان هم وجود دارد که دولت ترامپ میان اولویت قائل شدن بر مساله کره شمالی و ایران بلاتکلیف است اما یک گمان دیگر هم هست: این که انتخابات ۲۹ اردیبهشت در ایران چه پیامی را برای بیرون از مرزهای خود صادر خواهد کرد؟ به‌ عبارت دیگر نتیجه انتخابات آینده تعیین‌کننده سیاست‌های آینده در قبال ایران خواهد بود.

به‌ نظر می‌رسد واشنگتن تا انتخابات آینده ایران به سیاست کج‌دار و مریز خود ادامه می‌دهد. سرنوشت انتخابات آینده، سیاست آمریکا و حتی اروپا را در قبال ایران تعیین می‌کند. در اینجا چند نکته حائز توجه است: این که به‌ رغم غرولندهای واشنگتن، تکلیف آمریکا و اروپا مانند چین و روسیه با این توافق بین‌المللی روشن است. آنها با همه تفاوت‌هایی که در تفسیر و تحلیل برجام دارند، آن را پذیرفته و موظف به قبول آن هستند. کمااینکه تهران نیز این توافق را پذیرفته است. آن چه می‌ماند، مطالباتی است که هر یک از طرف‌ها از پیامدهای برجام دارند. به‌ طور مشخص دولت ترامپ معتقد است، با نقد این توافق و ایراد اتهام‌هایی مانند این که ایران با سیاست‌های منطقه‌ای خود روح برجام را دچار چالش کرده‌، می‌تواند دامنه تعاملات خود را با تهران در زمینه‌های مورد اختلاف دیگر گسترش دهد. این تعاملات از مسایل جاری منطقه تا توافق‌های اقتصادی را شامل می‌شود. فراموش نباید کرد که یکی از انتقادهای ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی خود و پس از آن این بوده که اروپا، روسیه و چین بزرگ‌ترین منتفعان اقتصادی برجام بوده‌اند.

نکته دیگر سیاست‌های منطقه‌ای ایران است. دولت ترامپ از یک سو ایران را به عنوان یک متغیر تأثیرگذار در مبارزه با تروریسم و داعش می‌خواند. از سوی دیگر آن را متهم به گسترش سیاست‌های تروریستی می‌کند. گاه صدای اتهام‌زنی‌ها علیه ایران بلندتر از اعتراف به نقش سازنده این کشور در مبارزه با تروریسم می‌شود. با این‌ وجود به‌ نظر می‌رسد اظهارات ضد ایرانی بیشتر به مثابه تیغ و ابزاری است که هم متحدان منطقه‌ای خود را راضی کند و در این‌ حال تهران را به انعطاف وادارد.

سیاست ایران با همه مخالفانش در این سو و آن سو تاکنون توانسته است هرگونه فرصت را برای اتخاذ اقدام‌های ماجراجویانه علیه این کشور خنثی کند. نتیجه انتخابات اردیبهشت، تثبیت‌کننده موقعیت‌هایی خواهد بود که اکنون وضع ژله‌ای و بلاتکلیف دارد.»

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.