جزئیات تازه از ظرفیت برگشتپذیری هستهای ایران
روزنامه «خراسان» آورده است: در مصاحبه مشروح پژمان رحیمیان معاون رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و مدیر عامل شرکت مادر تخصصی تولید مواد اولیه و سوخت هستهای (ت.م.ا.س) به تمهیدات ایران برای «بازگشتپذیری» در صورت نقض توافق از سوی طرف مقابل و تصمیم کشور برای کنار گذاشتن توافق هستهای پرداختهایم. در اینباره یکی از مهمترین و حساسترین و واکنشبرانگیزترین بخشهای صنعت هستهای ایران، حوزه غنیسازی اورانیوم است. حوزهای که اگر روزی طرف مقابل در برجام به تعهداتش عمل نکرد و بنا بر بازگشت به شرایط قبل از توافق شد، قرار است اصلیترین کار را انجام دهد. رحیمیان درباره نقش و سطح این کار میگوید: «غنیسازی برای برگشتپذیری، هم سریع و هم با ابعاد غیرقابل باور و از جنس مرغوبتری خواهد بود.و قطعا با IR۱ نیست.»
البته وقتی درباره طراحی و ساخت راکتور جدید اراک پرسیدیم، او واقعبینانه از کندی در اجرای این برنامه سخن گفت و تاکید کرد که سازمان انرژی اتمی به دنبال جبران این کندی است. رحیمیان هرچند زمانهایی مبنی بر چندماه زمان لازم برای طراحی و ساخت راکتور جدید اراک را تایید نمیکند اما زمانهای طولانی را هم رد کرده و میگوید: «انتظار داریم در سال ۱۴۰۰ این راکتور به مرحله راهاندازی نهایی خود نزدیک شده باشد.»
بازگشتپذیری آن قدر مهم بوده و به اصطلاح ملکه ذهن مسئولان شده بود که حتی در زمانی که تجهیزات هستهای متناسب با تعهدات ایران در حال جمعآوری بود نیز علامتهای خاصی روی این تجهیزات زده شده تا در صورت نیاز، به سرعت قابل نصب مجدد شود و سرعت بازگشتپذیری ما بالاتر برود. وی در این باره میگوید: «ما چون برگشتپذیری را در تمام مراحل مذاکره و اجرا مدنظر داشتهایم تمام ماشینها و زیرساختها را به گونهای جمعآوری و ذخیره کردیم که نهتنها آسیبی ندیده بلکه هر روزی که بخواهیم مطابق علامتگذاریهای انجام شده سر جای قبلی خود برمیگردد.»
رحیمیان همچنین به برخی انتقادها هم پاسخ میدهد؛ از جمله اینکه برخی گفته بودند برجام، فردو را تبدیل به زمین فوتبال کرده است! رحیمیان نقش و اهمیت تغییرات فیزیکی انجام شده در فردو را برای اولینبار چنین توصیف میکند: «...تبدیل یک سالن فردو، تاکید میکنم تنها یکی از سالنهای فردو به یک سالن خالی از تأسیسات، یک مرحله زمان بر از برگشتپذیری را از جلوی دست کشور برداشت و اگر طرف مقابل دقیقتر فکر میکرد و برای تبلیغات رسانهای نیاز به این موضوع نداشت، نباید دست ما را برای بازگشتپذیری بازتر میکرد...».
او جزئیات این موضوع را هم برای خبرنگار ما تشریح کرده که این جزئیات فنی و جذاب را که خیلی از آنها برای نخستینبار اعلام میشود در بخش دوم گفتوگوی مشروح مهندس پژمان رحیمیان با روزنامه خراسان میخوانید.
آخرین وضعیت بازطراحی راکتور اراک چطور است؟
در موضوع راکتور اراک به صراحت در برجام نوشتیم که ایران مدیر پروژه و صاحب پروژه است به این دلیل که اگر تحت هر شرایطی طرف مقابل نخواهد همکاری کند ما همچون راکتور ۴۰ مگاواتی قبلی که آن را طراحی کرده، ساختیم و در آستانه راهاندازی بودیم کار خود را ادامه دهیم. درباره اراک در پاراگراف ۴ و ۵ برجام آمده که طراحی توسط طرف ایرانی انجام میشود اما تاکید کردیم که باید به تایید طرف های مقابل هم برسد. ما الان کار خود را با قوت و سرعت جلو می بریم و آن چیزی هم که درباره نقش چین گفته میشود بابت مرور طراحی و صحه گذاری طراحی است و گرنه برای طراحی به طرف چینی احتیاج نداریم اما در فضای همکاری برجام و استانداردهای ایمنی که وجود دارد باید قراردادی با آن ها ببندیم که مسائل تجاری خود را دارد و تحت نظر شرکت مادر تخصصی تولید و توسعه انرژی اتمی ایران که دیگر شرکت مادر تخصصی سازمان است در مرحله نهایی شدن قراردارد.
اواخر تابستان سال قبل آقای صالحی گفتند درباره قرارداد با چین به میزان 95 درصد نهایی شدن رسیده ایم. این 5 درصد چیست که این قدرطول کشیده است؟
بحث قیمت قراردادهای تجاری معمولا بسیار مهم است الان در بیشتر مسائل توافق شده ضمن این که ما نمی خواهیم یک محصول آماده از چینی ها بگیریم. ما دنبال انتقال دانش فنی هستیم و باید تمام کار توسط متخصصان ایرانی انجام شود و فقط توسط طرف خارجی مورد بازبینی قرار گیرد. ما باید قلب راکتور را طراحی کنیم و همکار خارجی باید صحه گذاری کند و تعهد بدهد که از نظر ایمنی مشکلی پیش نمی آید. قیمتی که طرف چینی پیشنهاد کرده بر اساس بررسی هزینه ها یک مبلغ است ولی ما با توجه به سوابق قراردادهایی که داشتیم یک مبلغ دیگری را پیشنهاد دادیم. البته اختلاف قیمت زیادی نداریم ولی چون ما به امضای این قرارداد نیاز مبرم نداریم و کار توسط متخصصان خودمان در حال انجام است، با دقت مذاکره میکنیم. طراحی مفهومی هم تمام شده که نیاز به بازبینی خاصی ندارد. در این بخش مشخص میشود ما از راکتور چه می خواهیم. مرحله بعد طراحی پایه است که در این مرحله قرار داریم و هنوز تمام نشده و پس از اتمام کار برای بازبینی به طرف خارجی ارسال میکنیم. ضمن این که در این میان پیشنهادهای متنوعی هم برای همکاری ارائه شده است.
یعنی ممکن است طرف چینی را برای بازبینی کنار بگذارید؟
ما استقبال نمیکنیم و دوست داریم با طرف چینی جلو برویم.
زمانبندی چطور بوده و آیا از این زمانبندی عقب نیستید؟
طبق زمانبندی بین ۴ تا ۵ سال زمان برای بازطراحی راکتور مدرن لازم است. البته در حوزه سوخت چون سوخت جدید است باید آزمایش های ویژه ای نیز انجام شود که ممکن است زمان بر باشد. الان تأسیسات تست سوخت با کامل ترین شرایط را در اختیار نداریم پس ممکن است درباره تولید سوخت زمانبندی ما دچار تغییر شود.
وضعیت همکاری بقیه اعضای کارگروه مدرنسازی راکتور اراک از جمله آمریکا چگونه است؟
کارگروه جلساتی بین خودشان و نیز با ایران دارند. الان در کارگروه اراک موضوعات بررسی میشود از جمله این که به نیابت از ایران باید از تأسیساتی که بتواند سوخت اراک را آزمایش کند، بازدید و رزرو کنند. هر کس مشارکت خود را به سهم خود باید انجام دهد. چین و آمریکا نیز تا امروز، در مقام روسای مشترک کارگروه اراک، با این پروژه همراهی کرده و مواردی را که خواسته شده توسط این دو رئیس مشترک انجام شده اما هنوز در مرحله ای نیستیم که به درخواستهای جدی و اصلی مانند تأمین تجهیزات و ابزار دقیق راکتور رسیده باشیم. در واقع محک اصلی زمانی خواهد بود که ما بخواهیم تجهیزات تأمین کنیم یا سوخت بسازیم و آزمایش کنیم.
هنوز اقدام فیزیکی روی زمین در اراک انجام نشده است؟
الان خیلی زود است. ما الان در مرحله طراحی هستیم و زمانی که طراحی پایه تمام شود و همه تحلیل های ایمنی نهایی و به تایید برسد، به مرحله ساخت و سپس نصب تجهیزات و تأسیسات روی زمین می رسیم البته در تأسیسات موجود باید تغییراتی ایجاد شود.
یک سال و دو ماه از اجرای برجام میگذرد. میتوانید تاریخی برای راهاندازی راکتور یا حداقل تست سرد راکتور بدهید؟
تاریخ دادن برای راهاندازی یک راکتور هیچ گاه نمی تواند قطعی باشد چون راکتور یک وسیله بسیار حساس است و تا تمام الزامات نظام ایمنی محقق نشود آن راکتور هیچ وقت اجازه راهاندازی پیدا نمیکند. در همه جای دنیا معمولا شش ماه تا یک سال تاخیر به دلیل ملاحظات ایمنی وجود دارد. درباره راکتور اراک نیز ما یک برنامه پنج ساله از زمستان ۹۴ داشتیم که شروعش با کندی هایی روبه رو بود که در ادامه جبران میکنیم. انتظار داریم تا در سال ۱۴۰۰این راکتور به مرحله راهاندازی نهایی خود نزدیک شده باشد.
دولت جدید آمریکا رفتاری دارد که باعث شده برخی بگویند ممکن است برجام به سن قانونی خود نرسد. در واکنش به این موضوع و برای راکتور اراک در خصوص بازگشتپذیری برخی هم صحبت از زمان های بسیار کوتاه چند ماهه کردند. این حرف ها چقدر درست است و نظر شما درباره بازگشتپذیری ما چیست؟
بحث برگشتپذیری موضوع مهمی است که از ابتدا در مذاکرات مد نظر بوده حتی در زمان اجرای تعهدات برجامی هم در سال گذشته مورد توجه قرار داشته تا همه موضوعات با نگاه جدی به مسأله برگشتپذیری اتفاق بیفتد. به نظر ما برگشتپذیری ربطی به این دولت یا آن دولت ندارد، حتی ممکن است از سوی یک کشور دیگر نقض اتفاق بیفتد. ما در دو حوزه غنیسازی (فردو و نطنز) و اراک اقداماتی را انجام دادیم. در غنیسازی برگشتپذیری ما هم سریع و هم با ابعاد غیرقابل باور و از جنس مرغوب تری خواهد بود و قطعا با IR۱ نیست. اما در اراک چون موضوع به بحث های ایمنی مرتبط است ممکن است کمیکندتر باشد. بنده ۴ ماه را برای اراک نمی توانم تایید کنم البته به این دلیل که ممکن است اطلاعات بنده محدود باشد اما چند سال هم زمان زیادی است. اگر بخواهیم راکتور قدیمی را بسازیم همان زمانبندی را خواهد داشت و می توانیم همان قلب را بسازیم و نصب کنیم. همچنین از همان سوخت های قبلی که موجود است استفاده میکنیم که زمانش نیاز به محاسبه دارد اما به صراحت قابل گفتن نیست. در مجموع بازگشتپذیری ما در یک زمان غیرقابل باور خواهد بود که صد درصد از ۵ سال مدرنسازی راکتور زودتر است.
در مورد تأسیسات فردو طبق ماده 12-15 پیوست 5 ما برخی کارها را با یک سال زمان انجام دادیم. علت چه بود؟
فایده پاراگراف ۱۲-۱۵ این بود که حداقل برجام حدودا یک سال از عمرش بگذرد و چون فردو برای ما حساسیت داشت نتایج اقدامات طرف مقابل هم برای ما مشهودتر شود و گرنه ما میتوانستیم همان موقع جمعآوری از یکی از سالنهای فردو را که در یک سالگی صورت گرفت انجام دهیم. در این یک سال سکوها و اتصالات وجود داشتند، ماشین ها هم در فردو بودند فقط در مکانی در جنب سالن نگهداری می شدند تا اگر نیاز به برگشتپذیری به شکل قبلی در فردو داشتیم ظرف چند روز یا حداکثر یک هفته بتوانیم. این تدبیر که برخی اقدامات یک سال زمان داشته باشد به خاطر امتحان کردن برجام بود تا درباره استمرارش اطمینان حاصل شود. پس از این که یک سال از برجام گذشت، ارزیابی این بود که این تعهد را انجام دهیم که در زمان مقرر سازمان این کار را به سرانجام رساند.
برخی نمایندگان مجلس گفتند فردو به زمین فوتبال بدل شده است. امروز وضعیت این تأسیسات چگونه است؟
این که از تعبیراتی با بار منفی راجع به تأسیسات ملی خود استفاده کنیم خیلی درست نمی دانم اما اگر ما بخواهیم سناریوهای برگشتپذیری از جمله استفاده از ماشین های پیشرفته را اجرا کنیم الزاما باید آن جا یک روزی به صورت اولیه یا به تعبیر برخی به زمین فوتبال تبدیل می شد تا بتوانیم ماشین های جدید با ارتفاع بلند را نصب کنیم. روی سکوهایی که برای IR۱ کوتاه قد طراحی شده نمی توانستیم ماشین های جدید را نصب کنیم. بنابراین تبدیل یک سالن فردو، تاکید میکنم تنها یکی از سالنهای فردو به یک سالن خالی از تأسیسات، یک مرحله زمانبر از برگشتپذیری را از جلوی دست کشور برداشت و اگر طرف مقابل دقیق تر فکر میکرد و برای تبلیغات رسانهای نیاز به این موضوع نداشت، نباید دست ما را برای بازگشتپذیری بازتر میگذاشت، چراکه شکل قبلی سالن با سکوها و تأسیسات قدیمی IR-۱ باعث می شد تا برخی عملیات عمرانی اضافی و زمان بر در موقع برگشتپذیری داشته باشیم که کار را به تاخیر میانداخت.
شما در فردو اتصالات و شیرآلات و جعبههای برق را هم برچیدید. اینها نمیتوانست برای ماشینهای جدید استفاده شود؟
وقتی ماشین عوض میشود فرایند غنیسازی تغییری نکرده و این طور نیست همه این قطعات بدون استفاده شود ضمن این که از تمام این قطعات میتوانید برای IR۱ ها در این ۱۰ سال و سایر ماشینهای شبیه IR۱ مثل IR۲M یا IR۴ به عنوان قطعات یدکی استفاده کنید. اما اگر ماشینهای خیلی بزرگ مثل IR۸ را به کار بگیریم چون دبی گاز متفاوت است ممکن است اندازه لولهها و شیرها تغییر کند اما با ماشین IR۶ که الان در نطنز تست گاز میشود با تعدیلاتی می توان از همین شیرآلات و تابلوها استفاده کرد. بنابراین چیزی دور انداخته نخواهد شد.
قرار بود فردو به مرکز پیشرفته هستهای با همکاری روسها تبدیل شود. در این باره چه کردید؟
بر اساس آن چیزی که در پاراگراف ۴۴ برجام نوشته شده ما با روسها توافقی برای این که فردو یک مرکز پیشرفته هستهای شود نداشتیم البته قرار است چنین مرکزی ایجاد شود که شرایط آن به دلیل لزوم همکاری بینالمللی در ضمیمه ۳ برجام آمده است. آن چه ما با روسیه در برجام در پاراگراف ۱/۴۶ قرار است انجام دهیم، بحث ایزوتوپهای پایدار است که به تازگی قراردادی هم منعقد شده و شروع کردهایم. اگرچه کار طولانیمدت و فناوری سطح بالایی دارد. بنابراین تبدیل فردو به مرکزی که اشاره کردید، روال خود را طی میکند و منوط به همکاریهای بینالمللی با ایران است اما کسانی که میخواهند با ایران در این حوزهها همکاری کنند باید ابتدا واجبات دیگر، مشخصاً اراک و طراحی و تولید سوخت آن را که در برجام مقدم است انجام دهند. پس تا اعضای ۱+۵ کشورها تعهدات اولویتدار خود را در این حوزهها انجام ندادهاند صحبت درباره همکاری برای تبدیل فردو خیلی زود است.
در آخرین گزارش آژانس آمده است از 1044 ماشینی که در فردو حفظ شده، دو سانتریفیوژ برای تولید ایزوتوپ پایدار به کار میرود. این دو ماشین دقیقا چه کاری میکنند؟
ایزوتوپ پایدار همان فرایند و رویهای را باید طی کند که برای غنیسازی اورانیوم طی کردیم. اگرچه اورانیوم را در اینجا غنی نمیکنیم اما فرایند ایزوتوپ پایدارهم مشابه است، لذا ایستگاههای تستی میخواهیم که طبق پاراگراف ۵۰ برجام باید در فردو انجام شود. این کار در راستای برجام و در جهت تقویت آن انجام میگیرد.
درباره فردو روند برگشتپذیری چگونه است؟ آیا اجرای بندهای 2-47 و 2-48 - جمعآوری همه تأسیسات و زیرساختها تا یک سال بعد از برجام - با این دید در برجام گنجانده شد تا در زمان برگشتپذیری مورد استفاده قرار گیرد؟
خیر، با این تفکر در برجام نیامد. مسأله فردو با نطنز قابل مقایسه نیست. در فردو موضع طرف مقابل نبود هرگونه فعالیت صنعت هستهای بود بنابراین ما حداقل های لازم را که ۱۰۴۴ ماشین می شد و ماشین هایی بودند که ۲۰درصد را برای ما تولید کرده بودند حفظ کردیم. ما برای این که روزی در صورت نقض برجام کار ۲۰درصد را در فردو شروع کنیم فقط کافی است مخزن گاز UF۶ را از نطنز به فردو ببریم و همه چیز آماده است. یک سالن با این شرایط حفظ شد.
برای نصب IR8 ها در فردو نیاز به سکو ندارید؟
خیر، این ماشین با این دیدگاه توسعه پیدا میکند که در مقابل ارتعاشات احتمالی حساس نباشد و در نتیجه به احتمال زیاد نیاز به سکو نخواهد بود.
در موضوع غنیسازی الان میزان غنیسازی ما در سال چقدر است؟
مقدار غنیسازی بسته به این که چه درصدی تولید کنیم یا خوراک بدهیم متفاوت است و نمیتوان گفت چقدر است. ما الان حدود ۵۰۶۰ سو در سال غنیسازی داریم که حدود ۵۰۰۰ کیلو در سال میشود یعنی ماهانه حدود ۴۰۰ کیلو. البته هماکنون با تدابیر ویژهای از این ظرفیت استفاده میکنیم.
ذخایر ما باید 300 کیلو باقی بماند. این اضافه را قرار است چه کنیم؟
ما الان تمهیداتی اندیشیدیم و مدیریت میکنیم که بدون مواجه شدن با محدودیت ۳۰۰ کیلو هم غنیسازی را ادامه دهیم و هم تعهد خود را رعایت کرده باشیم. البته تاکنون به ۳۰۰ کیلو نرسیده ایم اما هر زمان به این میزان رسیدیم طبق پاراگراف ۵۷، سه راه داریم. راه خوب تبدیل به سوخت است که زمان بر است. راه میانه این است که به بازارهای بینالمللی عرضه و با کیک زرد بدون نیاز به تصویب کانال خرید تبادل کنیم و راه سوم که به عنوان رزرو دو راه دیگر است، رقیق کردن است.
الان ذخایر ما چقدر است؟
ذخایر ما در حدی که برای کارهای سازمان نیاز داریم کافی است. البته آژانس آمارهایی می دهد که به شدت مورد اعتراض سازمان است و باید فقط به صورت کلی بگوید که ایران تعهد خود را درباره ۳۰۰ کیلو انجام داده یا نه. گزارش اخیر (اسفند ۹۵) مدیرکل مورد اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و به دلیل استقلال نداشتن آژانس به عنوان یک نهاد بینالمللی، تحت فشار کشورهای صاحب نفوذ گزارش اخیر خارج از چارچوب مصرح در برجام بود.
یک موضوع مسأله ساز در این روزها رسوبات غنیشده در لوله ها و مجموع ذخایر ایران بود. موضوع چیست؟
ایران با آژانس درباره ۳۰۰ کیلو اختلاف نظری داشت که این اختلاف نظر در کمیسیون مشترک برجام مطرح و به صورت رسمی ثبت شد یعنی اختلاف نظر ما با آژانس درباره ۳۰۰ کیلو رسما توسط کمیسیون مشترک به رسمیت شناخته شد. اما ما موادی به عنوان رسوبات غیر قابل استفاده داخل لولهها، مخازن و فیلترها داشتیم که دارای غِناهای مختلفی بودند. این مواد اگر چه قابل استفاده نبودند اما با تیزهوشی از این موضوع نیز حسن استفاده را کردیم. بنابراین به جای این که در سقف ۳۰۰ کیلو ذخایر ما مواد غیرقابل استفاده باشد این مواد غیرقابل استفاده را که حدود ۱۰۰ کیلو بود حذف کردیم و به جای آن مواد قابل استفاده و مرغوب تهیه و نگهداری میکنیم. ضمن این که اصلا این موضوع به نطنز مربوط نبوده و رسوبات مربوط به واحد بازتبدیل اصفهان است.
تعداد ذخیره سانتریفیوژهای ما در چه وضعیتی است؟
ما الان بیش از ۸ هزار ماشین سانتریفیوژ استفاده نشده و به عبارتی غیرآلوده به اورانیوم در انبار داریم و تعداد زیادی ماشین آلوده هم داریم که اینها جایگزین ماشینهای فعلی که معیوب میشوند، خواهد شد.
این ها همه سالم هستند؟ چون برخی منتقدان میگویند هنگام باز کردن ماشینها بخش زیادی از بین رفتهاند.
ما چون برگشتپذیری را در تمام مراحل مذاکره و اجرا مد نظر داشتهایم تمام ماشینها و زیرساختها را بهگونهای جمعآوری و ذخیره کردیم که نهتنها آسیبی ندیده بلکه هر روزی که بخواهیم مطابق علامتگذاریهای انجام شده سر جای قبلی خود برمیگردند. البته اگر موجودی انبار ماشینهای IR-۱ به ۵۰۰ عدد برسد تولید میکنیم به گونهای که همیشه ۵۰۰ ماشین آماده به کار در انبار داشته باشیم.
در مواد 33 تا 37 برجام گفته شده درباره IR4 و IR5 تا سال دهم میتوانید تست کنید اما درباره IR6 و IR8 تا هشت سال ونیم، 30 عدد را میتوانیم گازدهی کنیم. علت این تفاوت چیست؟
ابتدا باید بگویم که همه این ماشینها در حال گازدهی با اورانیوم غنیشده هستند. IR۴ تا IR۸ ماشین هایی هستند که همگی از کامپوزیت ساخته شده و از روتور غیرفلزی استفاده می کنند یعنی مواد پیشرفته غیرفلزی دارند. فرق آن ها فقط در ظرفیت جداسازی است. مثلا IR۴ یا IR۲M حدود ۵ سو(۵ کیلو غنیسازی در سال)، IR۶ حدود ۱۰ سو و IR۸ هم ۲۰ سو است. IR۵ هم ماشین واسطی است بین IR-۴ و IR-۶ که چون یک ماشین امید بخش تحقیقاتی بود تست های مکانیکی و گازدهی یک ماشین را روی آن ادامه میدهیم ضمن این که ما یک زنجیره ۱۶۴ تایی از IR۲M و یک زنجیره ۱۶۴ تایی از IR۴ داشتیم و تستهای خود را به خوبی انجام داده بودند علت این که ۱۰ ماشین را ادامه میدهیم این است که با وجود انجام همه تستها بتوانیم تا سال دهم باز هم این ماشین را بهبود دهیم. الان هزار دستگاه IR۲M را که از نظر ظرفیت جداسازی معادل IR۴ است در اختیار داریم و مشکلی هم ندارند. ضمنا برجام هم نگفته بعد از سال هشت و نیم گازدهی نکنیم گفته به ۳۰ ماشین به بالا قبل از سال هشت و نیم گازدهی نکنیم.
الیاف کربن که زمانی هم حاشیهساز شد در کجا به کار رفته و در کجا تولید میشود؟
در بدنه همه ماشینهای IR۴ تا IR۸ از الیاف کربن استفاده میکنیم. روشهای متنوعی نیز برای تأمین این مواد داریم و هیچ مشکلی نیست و به هر میزان در دسترس متخصصانمان قرار دارد.
الیاف کربن چه تاثیری در کار سانتریفیوژها دارد؟
وقتی از فلز استفاده میکنیم مثل IR۱ دور ماشین را از مقدار خاصی بیشتر نمیتوان کرد زیرا فلز دچار پارگی میشود اما با الیاف کربن میتوان دور ماشین را بالاتر برد که مستقیم با افزایش میزان ظرفیت غنیسازی ماشین (سو) در ارتباط است.
در بازگشتپذیری احتمالی گزینه ما در استفاده ازکدام ماشین خواهد بود؟
بازگشتپذیری ما سناریوهای خودش را دارد که قابل طرح نیست اما گزینههای متنوعی داریم که استفاده میکنیم. به طور خلاصه بر اساس یک منطق، ترکیبی از همه ماشینها را شامل خواهد شد.
این هزار ماشین IR2M میتواند در ترکیب بازگشتپذیری ما باشد؟ چون اینها تا زمان جمعآوری خاموش بودند.
بله اینها هم جزو سناریوهای ما هستند، ضمن اینکه نتیجه خود را در زنجیره ۱۶۴ تایی به خوبی نشان داده و به تولید انبوه هم رسیدهاند. شروع کار در برگشتپذیری میتواند با این ماشینها باشد اما محدود به آن نخواهد بود.
برنامه برای غنیسازی در نطنز چیست؟ چه ماشین و چه میزان سو برای نطنز در نظر گرفته شده است؟
IR۱ ماشینی است که ایران با آن غنیسازی را شروع کرد و حق خود را گرفت. اما قطعا آینده نطنز با IR۱ نیست. نطنز سایتی است که بسته به اندازه ماشین بین ۴۰ تا ۴۸ هزار قابلیت نصب ماشین دارد. اگر IR۱ باشد ۴۸ هزار عدد و اگر ماشینهای دیگر باشند از نظر تعداد کمتر ولی از نظر ظرفیت چند برابر را در خود جای میدهد.
این امکان وجود دارد که یک روز فقط در نطنز 190 هزار سو غنیسازی داشته باشیم؟
بله، بهراحتی حتی بیشتر هم ممکن است.
آخرین وضعیت IR8 بعد از دو ماه و نیم از گازدهی را چطور ارزیابی میکنید؟
بسیار خوب است. IR۸ هم در حوزه مکانیکی خوب است هم در گازدهی؛ اما فرایند تستها طولانی است و تمام این تستها در زمان خودش باید انجام شود و ادامه یابد. در عین حال ماشین از نظر پایداری مشکلی نداشته و وضعیت بسیار خوبی دارد. ما فکر میکنیم حداقل بین یک سال تا یک سال و نیم دیگر روی تکماشین نیاز به تستهای مختلف داشته باشیم چون عجلهای نداریم و به دنبال ماشینهای باکیفیت و کمآسیب هستیم. الان ماشین IR۶ را داریم که تستهای خود را به خوبی پشت سر گذاشته است. IR۴ و IR۲M هم ماشینهای کاملی به شمار میروند که برای تولید ما بعد از سال دهم مناسب هستند اما درباره IR۸ چون خرابی آن هزینه سنگینی دارد باید با احتیاط جلو برویم. تخمین ما بین یک سال تا یک سال و نیم کار روی تک ماشین است.
همه مراحل طراحی و ساخت IR8 کاملا ایرانی است؟
بله هیچ نقطه خارجی ندارد. اصولا همه ماشینهای بعد از IR۱ که ساختیم کاملا ایرانی هستند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر