دیوانه‌بازی «راننده وانت دیوانه»
به گزارش ایسنا، هفته‌نامه تماشاگران امروز نوشت: «شما هستید و یک شهر. می‌توانید هر یاغی‌گری که دل‌تان خواست بکنید. تا جایی که زورتان برسد، می‌توانید از ماشین‌ها هم استفاده کنید و آنها را به در و دیوار بکوبید. حتی بی‌دلیل کتک زدن ملت هم کاری نیست که نشود. اینها ویژگی یکی از بازی‌های کنسولی به اسم GTA است. اما کسانی که نزدیک به دو هفته پیش ساعت ۱۵:۳۰ در یکی از کوچه‌های خیابان شریعتی بودند بدون این که زحمت خریدن کنسول و نشستن پشت تلویزیون را به خود بدهند، قسمت‌هایی از این بازی را به صورت زنده تماشا کردند. البته آنها از این امکانات خوشحال نشدند بلکه هر کدام به فراخور حال‌شان یا جیغ‌کشان فرار می‌کردند یا سعی می‌کردند راننده را متوقف کنند.
ماجرا از این قرار بود که یک دستگاه وانت‌پیکان تصمیم می‌گیرد آرامش سر ظهر کوچه داد، واقع در خیابان شریعتی بالاتر از پل صدر را بهم بزند. آن طور که ویدئوهای منتشر شده از داستان نشان می‌دهد وانت پیکان خلاف جهت حرکت ماشین‌ها وارد کوچه ورود ممنوع می‌شود، در مسیرش تقریباً به هفت دستگاه ماشین صدمات جدی می‌زند و روی چند ماشین دیگر هم خط می‌اندازد. البته راننده که بیشتر از همه به عنوان یکی از یاغی‌های GTA در نقشش فرو رفته بوده، خیلی نگران آدم‌ها هم نبود و وقتی برای از سر راه برداشتن یک پژو ۴۰۵ خیز برداشت، نزدیک بود یکی دو نفر را زیر بگیرد. وقتی این ویدئو در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد، خیلی‌ها می‌گفتند احتمالاً راننده مست بوده یا حالت روانی عادی نداشته. حتی شایعه این که عضو یک باند تبهکار بوده و داشته از دست پلیس فرار می‌کرده هم مطرح شد. هر کدام از این احتمال‌ها گوشه‌ای از ماجرا را پوشش می‌دادند اما نه آن طور که چند روز بعد معلوم شد.
تقریباً ۱۰ روز بعد از حادثه معلوم شد که راننده داشته از صحنه یک تصادف ساده در خیابان شریعتی فرار می‌کرده و وقتی به کوچه یک طرفه رسیده، احتمالاً با خودش گفته آب که از سر گذشت چه یک وجب چه ده وجب. اما در نهایت معادلاتش به هم خورده چون صف ماشین‌ها آن قدرها هم نرم نبوده است. آهالی کوچه، آقای راننده را که در شبکه‌های مجازی به عنوان «راننده وانت دیوانه» معروف شد دستگیر کردند و به پلیس تحویل دادند. بعداً معلوم شد که او جوانی ۲۴ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت است و وقتی که در خیابان شریعتی با یک پژو ۲۰۶ تصادف می‌کند فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد. اما با پیچیدن به داخل کوچه «داد» می‌فهمد که کار را خراب کرده ولی باز هم متوقف نمی‌شود. او که پلیس می‌گوید هم گواهی‌نامه داشته و هم بیمه شخص ثالثش بی‌ایراد بوده، برای این که خودش را از لابه‌لای ماشین‌ها رد کند، اول از همه می‌کوبد به یکی از ماشین‌های پارک شده.
محمد امین صاحب این ماشین درباره آن روز می‌گوید: «من به همراه یکی از دوستانم به دفتر شرکتی در کوچه داد رفته بودیم. دفتر شرکت طبقه سوم همان ساختمانی بود که ماشینم را روبه‌رویش پارک کرده بودم. ناگهان از داخل کوچه صدای گاز دادن و داد و بیداد شنیدیم. اول فکر کردیم مساله خاصی نیست اما بعد که صدای جیغ خانم‌ها را شنیدیم واقعاً ترسیدیم. از پنجره به کوچه نگاه کردیم و کاری را که راننده وانت می‌کرد باور نکردیم. با همه وجود گاز می‌داد در حالی که چسبیده بود به ماشین جلویی.»
محمدامین و دوستش طاقت نمی‌آورند و به کوچه می‌روند. او هم مثل بقیه وقتی می‌بیند ماشینش صدمه دیده به سمت راننده می‌رود. خودش می‌گوید: «یک نفر توی کوچه داد می‌زد: «زامبی شده، زامبی شده» و زن‌ها جیغ می‌کشیدند. این خیلی من را ترساند. برای همین زیاد نزدیکش نشدم. مردم با هر چه به دست‌شان می‌رسید به ماشینش می‌کوبیدند. یکی شروع کرد با قفل پدال به شیشه وانت زدن، اما راننده که از همان یکی، دو متری معلوم بود چشم‌هایش بیرون زده و حسابی ترسیده حتی به مردم نگاه هم نمی‌کرد. دائم این طرف و آن طرف را نگاه می‌کرد. بعد دنده عقب می‌گرفت و می‌کوبید به ماشین جلویی. حتی یک بار هم خیلی بیخود زد به ماشین کناری‌اش. خیلی دستپاچه شده بود و انگار مردم را نمی‌دید و صداها را نمی‌شنید.»
این طور که محمد امین تعریف می‌کند بالاخره صاحب قفل پدال می‌تواند شیشه وانت را بشکند و در را باز کند. در این مرحله بقیه هم دست‌های راننده را می‌گیرند و او را که خیلی هم مقاومت نمی‌کرده می‌کشند بیرون. راننده آخرین ماشینی که وانت با تمام قوا به آن کوبیده یعنی پژو ۴۰۵ از همه عصبانی‌تر است و سعی می‌کند گلوی راننده را بگیرد اما مردم نمی‌گذارند.
محمد امین می‌گوید: «به راننده ۴۰۵ می‌گفتند رهایش کند. او دیوانه است. اگر بکشیش هزار تا صاحب پیدا می‌کند. در نهایت کم‌کم آرامش کردند. دو، سه نفر هم راننده وانت را گرفته بودند تا پلیس آمد. البته دیگر خیلی تلاش نمی‌کرد که فرار کند اما مردم حسابی ترسیده بودند و فکر می‌کردند از این آدم همه چیز برمی‌آید. من شخصاً دلم برایش می‌سوخت چون قیافه عادی و محترمی داشت. اصلاً نمی‌فهمم چرا چنین کاری کرد؟»
گویا حالا هم در کلانتری ۱۰۱ برای راننده وانت پرونده باز کرده‌اند و شاکی‌ها برای گرفتن خسارت به همین کلانتری مراجعه کرده‌اند. حالا معلوم نیست با این اوصاف بیمه به راننده وانت کمکی می‌کند یا نه؟ جالب این که با فاصله کمی از انتشار دیوانه‌بازی‌های راننده وانت، ویدئوهایی از همین نمونه البته در جاهای دیگر مثل ساری و اسلامشهر دست به دست می‌شود که دست کمی از او ندارند.»
بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.
ارسال نظر