به گزارش خبرآنلاین در این دوره که از سال ۱۳۷۳ آغاز می شود غلام پیروانی به عنوان کمک محمود یاوری کارش را در برق شیراز آغاز کرد.

او تا پایان فصل کمک یاوری بود. فصل بعدش که یاوری از برق رفت و فریدون عسگرزاده به این تیم آمد باز هم مش غلام در قامت کمک مربی و دستیار اول کنارش حضور داشت تا این که با اخراج عسکرزاده، پیروانی سکان هدایت برق را تا پایان فصل به دست گرفت.
در فصل بعد محمود یاوری -که مدام در حال رفت و آمد به برق بود- باز هم سرمربی برق شد و غلام پیروانی باز هم کمک یاوری.
این فصل که تمام شد و یاوری طبق عادت، برق را ترک کرد و ابراهیم گرادلیچ کروات آمد، باز این پیروانی بود که دستیاری او را نیز قبول کرد.
جالب این که وقتی گرادلیچ رفت و حسن حبیبی سرمربی برق شد غلام پیروانی کمک او هم ماند تا به نوعی از این جهت رکورددار باشد!
پس از آن پیروانی برای مدتی نسبتا کوتاه در تیم ملی جوانان به عنوان کمک مهدی مناجاتی کار کرد. همزمان که غلام پیروانی در تیم ملی جوانان بود محمود یاوری سرمربی دیگر تیم شیرازی، فجر سپاسی شد و البته غلام پیروانی در فجر هم دستیار او بود تا این که یاوری از فجر قهر کرد و رفت...
دوران اوج:
پس از قهر یاوری، غلام پیروانی برای اولین بار سرمربی فجر شد و توانست با این تیم که به نیمه نهایی جام حذفی رسیده بود به فینال رفته و در بازی پایانی جام حذفی بر ذوب آهن غلبه کرده و قهرمان جام حذفی شود.
انگار قهرمانی فجر با غلام پیروانی تضمین کننده سرمربیگری او در این تیم بود زیرا تا یازده سال بعد، مش غلام به عنوان نفر اول کادر فنی فجری ها ماند و با جوانان و سربازهای فجر سپاسی درخشید.
نتایج خوب پیروانی در فجر البته مرهون تلاش های یک نفر هم بود؛ جلیل دوران مربی سازنده شیرازی که در تیم جوانان فجر بازیکنان خوبی می ساخت و تحویل پیروانی می داد.
پس درخشش پیروانی با فجر سپاسی، مسوولین فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک شاغلام را به عنوان سرمربی تیم ملی المپیک انتخاب کردند تا با حضور او در تیم المپیک جدایی اش از فجر شکل گیرد و البته دوران اوجش نیز رو به پایان نهد...
دوران افول:
غلامحسین پیروانی که با تیم المپیک نتوانست نتایج مناسبی در رقابتهای بازیهایی المپیک آسیایی کسب کند از این تیم کنار گذاشته شد.
دوران افول مربیگری مش غلام اما با انتخاب نامناسب او پس از کنار رفتن از تیم المپیک آغاز شد.
پیروانی در انتخابی بد، پیشنهاد هدایت تیم ابومسلم مشهد را پذیرفت. انتخابی که به واسطه محبوبیت خداداد عزیزی در مشهد و این که بسیاری از مشهدی ها در آن برهه زمانی از عزیزی برای هدایت تیمشان حمایت می کردند سرانجامی نداشت و مش غلام پس از کسب نتایجی نا امید کننده استعفا داد و به شیراز بازگشت.
پس از آن پیروانی در انتخابی بدتر پیشنهاد صنعت نفت آبادان را پذیرفت؛ تیمی که حتی مربیان بومی آنجا مانند پرویز مظلومی،علی فیروزی،ابراهیم قاسمپور و... نیز توان مقاومت در برابر انتظارات زیاد تماشاگران دو آتشه آبادانی را نداشتند چه رسد به مش غلام که روحیه ای بسیار حساس داشت.
کار غلام پیروانی -که درمیانه های فصل به نفت آبادان پیوسته بود- در نیم فصل اول فصل بعدش به جایی رسید که به قول خودش در یکی از تمرینات این تیم او را با تیرکمان زدند و غلام پیروانی مجبور شد عطای مربی گری در نفت آبادان را نیز به لقایش ببخشد و با کسب نتایجی ضعیف آبادان را ترک کند.
****
حالا اما با کسب نتایجی بسیار ضعیف و ناامیدکننده توسط فجر سپاسی، زمزمه جدی فجری شدن غلام پیروانی به گوش می رسد.
تیمی که در رده یکی مانده به آخر لیگ دسته اول است. تیمی که نه پول دارد و نه جایی که درست و حسابی از آن حمایت کند.
غلام پیروانی اما این بار به نظر می رسد با استفاده از تجربه های گران سنگ گذشته نمی خواهد بی گدار به آب بزند؛حتی اگر قنبری مدیر عامل فجر از پیوست قطعی او به فجر خبر داده باشد.
پیروانی راست می گوید، تیم فجر پول ندارد. وقتی پول نباشد بازیکن هم انگیزه ای برای درخشش ندارد. وقتی پول نباشد در تیمی ارزشی مانند فجر سپاسی نیز بازیکن داور مسابقه را مورد ضرب و شتم قرار می دهد-اتفاق تلخی که در بازی فجر،ملوان روی داد- حالا اگر فجری ها در لیگ برتر حضور داشتند باز هم حرفی بود و بازیکنان این تیم به خاطر این که خودشان را در برابر تیم های بزرگ نشان دهند انگیزه ای داشتند اما در زمانی که تیم در دسته یک حضور دارد، بی پولی می تواند آنان را حتی تا سقوط به دسته دوم نیز پیش ببرد؛ اتفاق نامبارکی که برای تیم برق رخ داد و الان هم هیچ کسی از نارنجی پوشان شیرازی خبر ندارد که اصلا کجا هستند و چه می کنند.
غلام پیروانی درست می گوید او شاید خودش پول زیادی از فجر نخواهد اما حرفش این است که بازیکنان این تیم -که حتی گفته می شود مسوولین فجر برای رفت و آمدشان به شهرهای محل مسابقات با مشکل مالی مواجه هستند- باید شارژ مالی شوند.
به نظر می رسد اوضاع فجر سپاسی تنها با ورود عادی غلام پیروانی به آن بهبود نیابد. او باید ورودی "ویژه" به فجر داشته باشد.
او که کاریزمای اثرگذاری در فجر و فوتبال شیراز را دارد. اما باید همانگونه که خودش هم گفته بی گدار به آب نزند. که اگر این اتفاق رخ دهد دیگر دوران مربیگری او را باید تمام شده دانست. او باید محبوبیت باقی مانده اش در فوتبال شیراز را به نفع فجر خرج کند.
چهره و نام غلام پیروانی می تواند سرمایه گذار جذب کند. می تواند روحیه ای دوچندان به بازیکنان فجر دهد. می تواند تماشاگر بیشتری به همراه داشته باشد.
غلام پیروانی اگر با تفکر و بررسی همه جوانب و برآورده شدن خواسته هایش توسط مسوولین فجر کارش را آغاز کند می تواند ضمن پایان دوران افول مربیگری اش در فوتبال ایران آغازی باشد بر موفقیت های فجر سپاسی که در اصل آغاز مجدد دوران اوج اوست...
بدان امید

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.