چه کسانی به ترامپ رأی میدهند؟
من سیاستمدار نیستم و آنچه از دیدگاه یک مغزپژوه میتوانم درباره انتخابات آمریکا بگویم، این است که دونالد ترامپ، نامزد انتخاباتی از حزب جمهوریخواه، بیش از هر نامزد ریاستجمهوری دیگر در تاریخ اخیر آمریکا، درجات بالایی از علائم رفتاری شخصیتی وجدانپریش (سایکوپات) را از خود نشان میدهد و این موضوع از سوی عدهای از متخصصان و محققان آمریکایی نیز تأیید شده است. در مبارزات انتخاباتی این علائم روزبهروز آشکارتر و بارزتر شده و نشان میدهد او خودشیفتهای است که از دروغگویی به خود و دیگران شرم ندارد و برای رسیدن به قدرت و پیروزشدن، هیچ چارچوب اخلاقی و وجدانی شفقتآمیزی در افق ذهنی او پیدا نمیشود و هر مخالفتی، حتی اگر از طرف همحزبیهای او باشد را نیز برنمیتابد و مخالفان عقاید خود را بهعنوان دشمن مورد شدیدترین حمله قرار میدهد. اما چگونه میشود چنین شخصیتی بتواند نظر میلیونها رأیدهنده آمریکایی را به خود جلب کند که او را شایسته ریاستجمهوری بدانند. دلایل بسیاری ممکن است موجب این امر باشد، ولی برجستهترین آنها از نظر من مغزپژوه این است که مغز اکثریت افراد جامعه به علت مشغله فکری و گرفتاربودن در چنبره مشکلات برای تأمین زندگی روزمره، ترجیح میدهد راهحلهای ساده و ملموس برای موضوعات پیچیده پیدا کند. تصورش آسان است که برای جلوگیری از سیل مهاجران از مکزیک به آمریکا، راهحلی مانند دیوارسازی در مرز مکزیک صورت گیرد تا از ورود مهاجران مکزیکی و از تنگشدن امکانات برای آمریکاییها جلوگیری شود. حکومت، چون بزرگترین مشتری داروهاست، باید چانه بزند تا دوای ارزانتر بخرد و قیمت داروها گران نشود. اگر داعش از نفت عراق برای بقای خود استفاده میکند، آمریکا باید به عراق برود و چاههای نفت را به اختیار خود درآورد تا داعش نتواند قدرت بگیرد. رهبران داعش را باید با کشتن خانوادهها و وابستگان آنها (حتی اگر برخلاف قوانین بینالملل باشد)، ترساند. مشکوکان به تروریسم، را باید با بستن به تخته آب و وسایل شکنجه دیگر وادار به اعتراف کرد. اگر چندتایی تروریست همراه مهاجران مسلمان وارد کشور میشوند، بهتر است جلوی ورود همه مسلمانان به آمریکا را گرفت. دیگر علتی که میتواند بر کسب آرای ترامپ در انتخابات تأثیرگذار باشد، تربیت مغزی و آموزش اخلاق سلسلهمراتبی بهویژه در طرفداران حزب جمهوریخواه است. همچنان که انسان بالاتر از سایر عناصر طبیعت است، ثروتمندان بالاتر از فقرا، کارمندان بالاتر از بیکاران، بالغان بالاتر از کودکان، فرهنگ غربی بالاتر از فرهنگهای شرقی و کشور آمریکا برتر از کشورهای دیگر است و این سلسلهمراتب البته به طور اخص شامل این میشود که مردان بالاتر از زنان و سفیدپوستان بالاتر از رنگینپوستان هستند. بنابراین براساس این آموزش، انتخاب یک سیاهپوست مانند «باراک اوباما» اشتباه بوده است و هماکنون نیز انتخاب زنی به نام «هیلاری کلینتون» برای ریاستجمهوری پذیرفتنی نیست. حال آمریکاییها با یک آزمون تاریخی روبهرو هستند تا نشان دهند به رهبرانی با رفتاری ناشی از درجاتی از خودشیفتگی وجدانپریشانه رأی نمیدهند و از عقایدی دال بر سادهاندیشیهای نابالغانه و منفعتطلبیهای تنگنظرانه و اخلاق سلسلهمراتبی تفرقهافکنانه پیروی نمیکنند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر