آیت‌ا... مصباح‌یزدی می‌گوید که «در مساله ولایت‌فقیه، من در بین سیاسیون فرد کاملا باورمند به ولایت‌فقیه بر اساس قرائت امام خمینی را سراغ ندارم. البته برخی به خاطر ساکت کردن مردم یا ملاحظاتی سخنانی درباره ولایت‌فقیه بر زبان می‌آورند، اما نوع رفتار و برخی دیدگاه‌های آنان نشان می‌دهد که در دل چندان به این موضوع اعتقاد و باور ندارند.» نکته قابل تامل در این اظهارات خطاب او به همه سیاسیون اعم از اصلاح‌طلب و اصواگراست و تفاوتی میان آنها قائل نشده است و بی‌تردید مخالفت‌هایی درباره آنچه علامه مصباح بیان کرده وجود دارد؛ چرا که او بدون لحاظ کردن معیارهای لازم و بدون ارزیابی میزان ولایتمداری سیاسیون آنها را به عدم باورمندی به ولایت فقیه بر اساس قرائت امام خمینی متهم کرده است. این مشی مصباح‌یزدی یعنی باورمند نبودن سیاسیون به ولایت فقیه البته بااظهارات قبلی او به میزانی همخوانی ندارد، چنانکه در سایت مصباح‌یزدی به نقل از او آمده است: «درحکومت اسلامی پیوندی عاطفی و معنوی بین حاکم و مردم برقرار است و هم حاکم به کار و حکومت خود از دریچه ارادی وظیفه و تکلیف شرعی نگاه می‌کند و هم مردم به قصد قربت و انجام یک واجب شرعی از نظام اسلامی اطاعت و حمایت می‌کنند. از این رو در نظام اسلامی از صدر تا ذیل روح ایمان و تقوا حاکم است و به همین سبب نیز تعهد و صفا و صمیمیت در آن بسیار پررنگ است. به راستی چقدر فاصله است بین چنین نظامی و بین نظام و حکومتی که مردم قلبا هیچ تعهد و عاطفه‌ای نسبت به آن ندارند و دستگاه حاکم را مشتی افراد فاسد و رانت‌خوار می‌دانند که به جای منافع مردم تنها به منافع خویشان و دوستان و حزب متبوعشان فکر می‌کنند.» از آنجا که بخش عمده‌ای از سیاسیون کشور ما در قالب حزب در حکومت اسلامی فعال هستند پس ادعای عدم باورمندی آنها به ولایت فقیه با پیوند عاطفی مورد اشاره علامه مصباح در گذشته همخوانی ندارد.

اظهاراتی برای اعلام پایان سیاست‌ورزی؟

از سوی دیگر درباره اظهارات اخیر مصباح‌یزدی که سیاسیون اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا را به باورمند نبودن به ولایت‌فقیه بر اساس قرائت امام خمینی متهم کرده است می‌توان گمانه دیگری را مطرح کرد. آیت‌ا... مصباح در زمانی که بسیاری از بزرگان و علما خود را از ورود صریح و شفاف به سیاست منع کرده بودند، به حمایت از احمدی‌نژاد پرداخت و پس از ناامید شدن از نتایج پیش‌بینی شده از سوی خود و در نتیجه این حمایت‌ها رهبری جبهه پایداری را عهده‌دار شد که متشکل از وزرای جدا شده از کابینه احمدی‌نژاد و تعدادی از شاگردان خودش بود که این جبهه هم دوام زیادی نداشت و با خروج تدریجی اعضای آن زیر چتر مصباح‌یزدی، جبهه پایداری دیگر معنا و مفهوم یک محفل سیاسی با برنامه‌های در نظر گرفته از سوی مصباح‌یزدی را نداشت. بنابراین علامه در قم تنها ماند و شاید این اظهارات راهکاری برای اعلام پایان سیاست‌ورزی آیت‌ا... مصباح‌یزدی بوده باشد.

دیدگاه میانه مصباح‌یزدی درباره دولت

مصباح‌یزدی به موضوعات دیگر هم اشاره کرده بود. او با اشاره به اینکه در هر عرصه‌ای افراط‌ و تفریط وجود دارد، افزود:«در حال حاضر برخی سیاه نمایی می‌کنند که با این اوضاع ‌واحوال انقلاب و اسلام ازدست‌رفته و کاری نمی‌شود کرد و از آن‌سو کسانی را داریم که می‌خواهند همه‌چیز را توجیه کنند و حال‌آنکه روش درست این است که با نگاه امیدوارانه به آینده، واقع‌نگر باشیم.» این استاد حوزه همچنین با اشاره به اینکه وضع فرهنگی فعلی جامعه به‌ویژه در رابطه با بخش عظیمی از اقشار تحصیلکرده و دانشگاهی متاثر از فرهنگ غربی است، بیان کرد: «بی‌شک نقش دولت و وزارت علوم و ارشاد هم بسیار مهم است و این‌طور نیست که ما فقط اتکای به چند همایش و سمینار و مقاله علمی کنیم و از حوزه اجرا و سیاستگذاری غافل شویم.» در این بخش آیت‌ا... مصباح‌یزدی موضع متفاوت با افراد را در نظر گرفته و اتهامات بزرگی را متوجه دولت نکرده، بلکه به آنها توصیه کرده که بیشتر به موضوعات فرهنگی بپردازند، اما درباره بخش نخست که نسبت به سیاه نمایی درباره انقلاب انتقاد کرده است می‌توان درباره چرایی این دیدگاه علامه مصبح گمانه‌هایی را مطرح کرد؛ از جمله اینکه او با نادرست دانستن دو دیدگاه درباره انقلاب مسیری را مشخص کرده که نگاه امیدوارانه به آینده است. به نظر می‌رسد این بخش از اظهارات مصباح‌یزدی که پس از متهم کردن سیاسیون به عدم ولایت باورمندی سیاسیون به ولایت فقیه بیان شده، برای کاستن از موج انتقادات است.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.