برجام حاصل یک رویکرد جدید بین المللی بود برای نشان دادن برتری گفتگو و مصالحه بر عناد و جنگ. از دیدگاه ایران نتیجه اولیه و فوری برجام باید مقدمه ائی میبود برای پایان دادن به پروژه ایران هراسی، خروج ایران از انزوا، تحرک بخشیدن به تعاملات بین المللی ایران و ایجاد فضای تنفسی برای سیاست خارجی، تحرک در اوضاع اقتصادی و تامین حداقلهای معیشتی و رفاه نسبی مردم و در یک کلام بیرون کشیدن چرخ گاری سیاست خارجی دولت مهرورز محافظه کاران نهم و دهم از گل که توهم داعیه مدیریت جهانی نیز داشت!

و پسا برجام رویکرد نوینی است به تعاملات بین المللی ایران برای تثبیت جایگاه منطقه ائی ایران بعنوان یک بازیگر بین المللی و کسب منافع حداکثری مردم ایران از این طریق. ایکاش این خواسته محور نه تنها تحرکات بلکه سخنرانی رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل قرار میگرفت.
فرو کاستن برجام به ترتیبات اجرائی رفع تحریمها که خودمان هم با بی تدبیری و ترجیح منافع شخصی کاسبان تحریم بر منافع ملی کم در آن نقش نداشتیم، ظلم مضاعف به مردم ایران است. گله گذاری بجای برگزاری جلسات مشخص کارشناسی بین دستگاههای تخصصی و حل مشکلات فرا رو و پذیرش کاستیها و مشکلات خود، بازی در زمین دلواپسان، بی تدبیری و فرافکنی بحران خود ساخته مهرورزان در یک اجلاس بین المللی که خود را درگیر مسائل جزئی نمیکند دردی از مشکلات کشور درمان نمیکند. در حالیکه هم اکنون در پس این رویکرد برجامی و با توجه به فرهنگ غنی و مصالحه جویانه ایرانی، دنیا علاقمند بود شاهد بازیگری مثبت و مسئولانه ایران در صحنه منطقه ائی و جهانی باشد و بنابراین آماده شنیدن این اشتیاق ایران از دهان رئیس جمهورش در سازمان ملل بود بدون آنکه به جزئیات مشکلات پرداخته شود.
شرایط بحرانی خاورمیانه بطور عام و موقعیت شعله ور سوریه سوریه بطور خاص دنیا را در شرایط حساسی قرار داده است که در صورت تداوم وضع موجود و مخصوصا" بحران خاورمیانه، روابط بین المللی میتواند در آستانه فروپاشی قرار گیرد. مهمترین مشکل این منطقه استراتزیک و سرنوشت ساز، اهداف متناقض و غیر شفاف آمریکا در سیاست خارجی اش نسبت به این منطقه است و این روند در صورت عدم اصلاح، خطرات امنیتی فراوانی برای صلح و امنیت جهانی دارد. تداوم بحران این منطقه دارای آثار عمیق ناشی از فاجعه انسانی، زیست محیطی، فروپاشی جوامع و بهم خورد توازن ژئوپلیتیک خواهد بود.
کمترین اقدام برای قبول مسئولیت و برخورد مسئولانه و پاسخگوئی به این وضعیت، بیرون رفتن قدرتهای خارجی که هر یک به دنبال منافعی غیر از منافع مردم منطقه هستند از باتلاق خاورمیانه است. خاتمه دادن هر چه سریعتر جنگهای نیابتی و جلوگیری از انتشار تروریسم و اجازه به مردم این منطقه برای تعیین مسیر خویش از طریق توازن داخل منطقه ائی بر اساس ظرفیت سیاست و حکومت کشورها و میزان پشتیبانی که از مردم خود کسب میکنند شرط اول برقراری امنیت و ارامش در منطقه تلقی میشود. وضعیت کنونی منطقه ناشی ازپیوند زدن نا صحیح امنیت رژیم صهیونیستی به امنیت ملی آمریکا، عدم توجه به خواست و نیاز مردم فلسطین، سوریه، یمن و بحرین برای آزادی، امنیت، ارامش و رفاه نسبی و کرامت انسانی آنان و شروع و تداوم جنگ نیابتی در خاورمیانه است که روز به روز منطقه را در شعله های خود فرو میبرد. در چنین فضائی متاسفانه عملکرد آمریکا و همپیمانان منطقه ائی اش نه تنها به اقدامات خیرخواهانه کشورهای منطقه و از جمله ایران وقعی گذاشته نشد، بلکه حتی مانع از نقش آفرینی سازمان ملل برای حل این فاجعه شده اند و روند شهروند سازی در خاورمیانه را به تاخیر انداخته اند.
بنابراین آنچه ضرورت داشت تا اجلاس هفتاد و یکم مجمع عمومی سازمان ملل را محلی برای کسب حداکثری منافع ملی ما قرار دهد تاکید بر جدیت ایران برای تثبیت نقش پذیری مسئولانه منطقه ائی بر اساس ژئوپلیتیکش و رویکرد جدیدش در تعامل با دنیا از سوئی، و بیان واضح و بدون پرده پوشی تبعات سیاستهای خصمانه عربستان و شفاف نبودن سیاست آمریکا در منطقه نه تنها بر گسترش تروریسم بلکه ازدیاد مشکلات بین المللی بود. این سه نکته لازم بود بطور شفاف و موکد در متن سخنرانی رئیس جمهور کنجانده میشد تا سیاست خارجی کشور بتواند نقش منطقه ائی خود را تثبیت و منافع حداکثری مردم ایران برای زندگی راحت و رفاه نسبی در پرتو افزایش فرصتهای شغلی و تولید ثروت را تضمین کنیم.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.