به گزارش نامه نیوز، نردبان پیشرفت های سیاسی در ایران با استفاده از جایگاه هایی صورت می گیرد که ارتباط چندانی با علوم وتفکر سیاسی ندارد. البته این نکته در سایر نقاط دنیا نیز شاید اتفاق بیفتد ولی افرادی که خود را مستحق مقاماتی چون ریاست جمهوری یا ریاست پارلمان می بینند، اندک سابقه خوش مدیریتی در پرونده خود دارند. اما این روند از زمانی تغییر کرد که فردی که پله های ترقی مدیریت شهری را برای مدیریت یک کشور طی کرد و روزگاری رییس دولت های ایران شد.

چشم و هم چشمی با احمدی نژاد

برخی که عزم جزم این فرد را دیده بودند، با خود گفتند وقتی یکی مانند احمدی نژاد برای اینکار خود را دارای صلاحیت دانسته است، چرا ما وارد بازی نشویم و شانس خود را امتحان نکنیم. این شد که افرادی مانند رضایی و قالیباف که در بخش های نظامی ومدیریت استراتژیک نیروهای مسلح خوش درخشیده بودند، وارد عرصه سیاست و رقابت های ریاست جمهوری شدند.

ورود نظامیان به سیاست

هر چند که در طول ادوار مختلف تاریخ ایران نظامی ها نیم نگاهی به مدیریت کشور داشتند ولی وضعیت کاندیداهایی با سبقه نظامی، از ۸۴ با ورود قالیباف شکل جدی تری به خود گرفت و دوره بعد یعنی ۸۸ رضایی نیز وارد گود شد ولی سال ۹۲ وحضور هر دوی این افراد سبب شد تا توازن نظامی مهمترین کارزار سیاسی ایران یعنی ریاست جمهوری به نوعی حفظ شود.

دور بعدی ریاست جمهوری ایران یعنی سال ۱۳۹۶ نیز به طور حتم این سنت حفظ خواهد شد. البته بنا به برخی اظهارات محسن رضایی دیگر قصد ورود به این عرصه را ندارد ولی احتمال دارد محمدباقر قالیباف همچنان به حضور در انتخابات فکر کند. چهره ای که برای بخش دیگری از جامعه دارای کاریزمای ویژه خود است.

در این گزارش قصد داریم به اما و اگرهای حضور شهردار تهران بپردازیم،مردی که به حضور در پاستور علاقه دارد و برای رسیدن به هر آنچه که در طول دوره مدیریت خود تلاش کرده است، موفق شده، غیر از ریاست جمهوری!

قالیباف سال ۸۴گزینه جدی نبود و بیشتر برای محک زدن میدان وارد بازی شد ولی او ۹۲ با قدرت فراوان و با استراتژی خاصی پا به عرصه گذاشت. در آن دوران برخی شنیده ها حاکی از این بودکه وی حتی مدیران میانی خود را برای ریاست جمهوری آماده کرده است!

آیا قالیباف با پرچسب گازانبر،بازخواهد گشت؟!

البته این شادی زیاد طول نکشید و هوشمندی روحانی وی را به زیر کشید. ماجرای گازانبر در اذهان ماند ولی به نظر می رسد وی اینبار نیز قصد دارد به همراه برچسب هایی که درگذشته بر او خورده است، باز هم وارد عرصه شود!

فعالیت های قالیباف در عرصه مدیریت شهری، اظهارات ضد دولتی،حضور با پوشش متفاوت در میان اقشار مختلف مانند ورزشکاران پارالمپیکی و هزاران ماجرای دیگر این شائبه را ایجاد کرده است که قالیباف هنوز هم پاستور را از بهشت بیشتر دوست دارد.

سردار راهی جز ریاست جمهوری ندارد

البته با وجود روند انتخابات سال 94 و نیز نه تاریخی مردم به برخی جریان ها، امکان تغییرات عمده و وسیع در شورای شهر به واسطه انتخابات سال 96 نیز وجود دارد؛اتفاقی که می تواند به دوران مدیریت قالیباف بر شهر تهران نیز پایان دهد. این موضوع به خودی خود می تواند، طمع قالیباف را برای رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری بیشتر کند.

آقای شهردار مواظب باشید!

قالیباف به عنوان چهره ای سیاسی در دوره های مسئولیت خود بر موقعیت های مختلف نشان داده است که بعد از سال ها ماندن در آن جایگاه تازه جزئیات چگونه مدیریت کردن را درک می کند و کار را پیش می برد ولی باید بداند که ریاست جمهوری تفاوت فراوانی با شهرداری تهران دارد.

بدون شک ریاست جمهوری اگر با این روش مد نظر ریاست قالیباف بر شهرداری تهران پیش برد، عاقبتی خوش تر از دوران ریاست احمدی نژاد بر دولت های نهم و دهم به دست نخواهد آورد و او نباید فراموش کند که این عرصه مانند فرماندهی ناجا و شهرداری نیست که اگر اشتباهی صورت گرفت بازهم در ادامه به روند سیاست کشور بازگردد و ممکن است سرنوشتی که برای احمدی نژاد رقم خود در انتظار وی نیز باشد!

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.