به گزارش ایلنا، علیرضا علوی تبار با اشاره به ادعای اصولگرا مبنی بر عبور اصلاح‌طلبان از روحانی عنوان کرد: نه در جلسات عمومی و نه در جلسات خصوصی اصلاح طلبان این مطلب را نشنیده‌ام؛ به ویژه با توجه به شرایط فعلی و مقدورات و امکانات موجود در کشور، فکر نمی‌کنم برنامه‌ای برای چنین چیزی وجود داشته باشد.

اهم سخنان وی به شرح زیر است:

* با توجه به اینکه روحانی در ابتدای ورود به جایگاه ریاست جمهوری با بحران هایی روبرو بوده است، برآیند نیروهای سیاسی به این نتیجه رسیده‌اند کابینه ای نظیر کابینه روحانی باید روی کار باشد تابتواند کشور را از این بحران‌ها بیرون ببرد.این بحران‌ها شامل الف) بحران سیاست خارجی و قرارگیری کشور در آستانه جنگ؛ ب)قرارگیری کشور در بحران اقتصادی و آستانه ورشکستگی و ج) بحران اداره کشور و تنزل سطح مدیریت کشور از لحاظ کیفی بود.

* بر اساس برآیند نیروهای سیاسی کشور یعنی هم مقدورات و امکانات و هم توانایی‌های موجود لزوم روی کار آمدن روحانی را اثبات می‌کرد.روحانی با این ترکیب خاص از کابینه تنها کسی بود که می‌توانست بر این وضعیت غلبه کند و گام‌هایی هم که برداشته شده موفقیت‌آمیز بوده است.

* علیرغم انتقادهایی که از سوی مخالفان دولت مطرح می‌شود، همه اذعان دارند که کشور با سیاست خارجی معقولی که اتخاذ شده است از آستانه جنگ خارج شده است. در عرصه اقتصاد هم اگرچه مشکل رکود وجود دارد، اما کسی نمی‌تواند انکار کند که روحانی نتوانسته انضباط مالی را به کشور بازگرداند.

* این تورم به طور لگام‌گسیخته بالا می‌رفت و توسط دولت روحانی کنترل شده است.

*علاوه بر این روحانی از یک تیم کارشناسی و توانا در عرصه اقتصاد استفاده می‌کند. در زمینه مدیریتی هم اگرچه آن طور که می‌خواست نتوانست عمل کند، ولی سطح مدیریتی دوره ایشان با دوره قبلی ریاست جمهوری قابل مقایسه نیست. یعنی در مجموع با توجه به مشکلاتی که زمینه‌ساز آمدن ایشان بود و با توجه به کارنامه نسبتا قابل قبولی که در حل این مشکلات با توجه به مقدورات داشته است، فکر نکنم کسی بتواند جایگزین مناسب‌تری در شرایط فعلی برای ایشان پیشنهاد کند.به نظر می‌رسد هنوز هم ارکان این توافق سر جایش است و می‌تواند تداوم‌بخش کار ایشان باشد.

*داستان فیش‌های حقوقی یک اتفاق ناآشکار نبوده است؛ یعنی در واقع بر اساس حقوق‌هایی که پرداخت می‌شده، مالیات گرفته می‌شده و حتی بیمه و بازنشستگی از آنها کسر می‌شده است. با این حال باید بدانیم بلافاصله مردم فکر می‌کنند مگر این مقرراتی که موجب این حقوق‌ها شده توسط این دولت وضع شده است؟

* اگر این دولت این مقررات را وضع کرده قابل انتقاد است و باید با آن برخورد کرد، اما اگر این مقررات توسط دولت‌های قبل وضع شده و در این دولت صرفا بر اساس آن عمل شده اگر چه قابل انتقاد است، ولی خیلی مسئله را عوض می کند.مردم عادی هم بعد از کمی تجزیه و تحلیل، فرق بین یک غارت پنهان و یک خلاف انصاف و اقدام مخالف با برابری اجتماعی را قائل شوند و بفهمند این بنیانها را چه کسی گذاشته و از کجا آمده است.

*{در مورد وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو} اصلاح طلبان قاعدتا در دور بعدی دنبال یک انتخاب واقع گرایانه هستند؛ یعنی انتخابی که شدنی باشد نه انتخابی که آرمانی باشد. قاعدتا به نظر نمی رسد در کشور شرایطی وجود داشته باشد که اصلاح طلبان با این شورای نگهبان و این ترکیب، کاندیداهایی را ارائه کنند که خالصا خواست خودشان است. به علاوه اینکه روحانی برای گذر از بحرانی که کشور را فرا گرفته، مناسب ترین گزینه در شرایط فعلی باشد.

*ممکن است ما به لحاظ شخصی و دیدگاهی انتقادهایی به روحانی داشته باشیم اما برآیند نیروها او را به ممکن ترین و بهترین گزینه از بین گزینه هایی که از مانع شورای نگهبان می توانند عبور کنند، تبدیل کرده است. به نظر میرسد نهایتا هم اگر ایشان کاندیدا باشند در شرایط فعلی بحرانهای کشور، بهترین گزینه باشد.

*{در خصوص تاثیر ممنوع التصویری خاتمی بر نتیجه انتخابات دور بعد} ممنوع التصویری خاتمی همانطور که در دور قبل تاثیری خاصی نداشت، این دفعه هم اصلاح طلبان اگر منسجم عمل کنند تاثیر خاصی نخواهد گذاشت. دوره این نوع کارها گذشته است. اینها برای دوره رادیوهای یک موج است که میشد جلوی خبررسانی را گرفت.

*مردم در انتخابات باز هم معقولانه از گزینه ای دفاع میکنند که در سیاست خارجی به دنبال تنش زدایی باشد و دنبال گزینه هایی نیستند که کشور را به سمت جنگ منطقه ای با قدرتهای بزرگ ببرد. در سیاست داخلی هم از دولتی دفاع میکنند که نظم و انضباط داشته باشد و تصمیمهای معقول بگیرد.

*این طبیعی است که یک جناحی که در رقابت شکست خورده قاعدتا شرایط را برای آینده فراهم کند، اما این اتاقهای فکر زمانی مشکل دار خواهد بود که چند ویژگی داشته باشند.اول اینکه از منابع و امکانات عمومی تغذیه بکنند، دوم اینکه خودشان را آشکار نکنند. یعنی شناسنامه نداشته باشند و به صورت باند و گروههایی که رهبران و دیدگاههایشان را پنهان میکنند باقی بمانند وسوم اینکه با جاهایی که میتوانند اقداماتی انجام دهند هماهنگ باشند؛ یعنی برای مثال اگر این اتاقهای فکر از قبل خبر داشته باشند که قرار است شخصی دستگیر شود و بر اساس اینکه از قبل خبر داشته اند، روی آن متمرکز شوند و تبلیغ کنند و بعد طرف دستگیر شود بدین معنی است که رانت اطلاعاتی دارند که در رقابت انتخاباتی از این رانت می توانند استفاده کنند و از این طریق وارد رقابتی نابرابر شوند.

* رادیو و تلویزیون ما ملی نیست و متعلق به یک جریان خاص در کشور است. از این رو، روی آنها نمی شود حساب کرد. اما رسانه های دیگر این امکان را دارند و دولت باید فکر رسانه های دیگر باشد که در عرصه عمومی از خودش دفاع کند.

*{در خصوص پارلمان در سایه و استفاده نمایندگان مجلس از تجربه اصلاح طلبان خارج از مجلس} این خلأ را باید احزاب پر می کردند.لازم نیست حتما پارلمان سایه برای نمایندگان شکل بگیرد، بلکه می توان موضوعات مشخصی را مطرح کنند و از افراد قدرتمندی که وجود دارند دعوت کنند که در حداقل زمان موجود برای انتقال تجربیاتشان استقاده کنند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.