به گزارش اقتصادنیوز، چرا به نظر می‌رسد دولت در گشایش‌های برجام بزرگ‌نمایی کرد؟ سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی پاسخ می‌دهد.


لیلاز در این مورد می‌گوید: دوستانی در بدنه دولت داشتم که پیش از توافق، از من گله می‌کردند که چرا با این پیش‌بینی‌ها و اظهارنظرها مبنی بر عدم اغراق، یأس و ناامیدی به مردم تزریق می‌کنید. اما نظر من این بود که در نهایت مردم دستاوردهای واقعی برجام را خواهند دید و نه گشایش‌های رویایی و دور از منطق آن را. این اغراق‌ها در واقع ناشی از دعوای سیاسی دولت با مخالفان توافق بود که به عقیده من اجتناب‌ناپذیر و حتی شاید لازم هم بود. چرا که در همان گرماگرم مذاکرات، مخالفان با سنگ‌اندازی‌های گوناگون قصد تخریب سیاست‌های دولت و بی‌فایده جلوه دادن مذاکرات را داشتند.

وی در ادامه این تحلیل خود که در شماره 185 هفته‌نامه تجارت‌فردا منتشر شده، توضیح داده است: طبیعی بود دولت نیز به منظور نجات سیاسی خود و به سرانجام رساندن مسیری که در پیش گرفته بود، از ابزار سیاسی استفاده کند. آیا دولت در سه سال گذشته اصلاً دلاری داشته که با تزریق آن به بازار به کنترل ارز بپردازد؟ دولت آقای روحانی یکی از فقیرترین دولت‌های تاریخ معاصر کشور از نظر درآمدهای نفتی است. از طرفی ظرف این سه سال در حالی که متوسط رشد نقدینگی 30 درصد بوده، دولت با چه سازوکاری توانسته طی این مدت ارزش دلار را تثبیت کند؟ آیا دلیلی غیر از برجام و مذاکرات هسته‌ای می‌توان در توجیه این مکانیسم برشمرد؟ نتیجه آنکه پس از چهار سال متلاطم، اقتصاد ایران رنگ ثبات و پیش‌بینی‌پذیری به خود می‌بیند و این سبب شده که طی سه سال پیاپی، نرخ تورم مواد غذایی که بیش از نیمی از ایرانی‌ها آن را تورم کل تعریف می‌کنند، تک‌رقمی شود. همچنین طی این مدت، دولت موفق شده به طور متوسط سالانه بین چهار تا پنج درصد به قدرت خرید از دست‌رفته کارگران و کارمندان اضافه کند.

افزون بر این، دولت برای اولین بار در تاریخ کشور توانسته طب را با همه مسائل و هزینه‌های پرشمار آن ملی کند. به عبارت دیگر متوسط سهم بیماران بی‌بضاعت از هزینه‌های درمانی خود، از حدود 50 درصد اکنون به زیر هشت درصد تقلیل پیدا کرده و این یک دستاورد بزرگ تلقی می‌شود. البته که شاید افکار عمومی این دستاوردها را کافی نداند، کما اینکه من هم چنین نظری دارم. چراکه سقوط آزاد قدرت خرید مردم در چهار سال منتهی به روی کار آمدن آقای روحانی آنقدر شدید بوده که باید دستاوردهایی بیش از این حاصل شود تا شرایط کشور را حتی به سال 1389 بازگردانیم. اینکه مردم بگویند که در زندگی روزمره‌شان آثار برجام احساس نمی‌شود، پذیرفتنی نیست، به این دلیل که اگر مانند سال‌های 1391 و 1392 نرخ تورم مواد غذایی به 50 درصد می‌رسید، آنگاه یک بحران اجتماعی بزرگ رخ می‌داد.

یا اگر قدرت خرید مردم افزایش یا حتی بهبود پیدا نمی‌کرد، و نیز قدرت پیش‌بینی‌پذیری به اقتصاد کشور برنمی‌گشت، اکنون شاهد وضعیتی نامطلوب می‌بودیم. سوال دیگر من از منتقدان این است که در کدام دولت ایران، درآمدهای ارزی کشور در کدام دوره، ظرف کمتر از دو سال 100 میلیارد دلار کاهش پیدا کرد، در حالی که نرخ رشد اقتصادی منفی نشد؟ اصولاً چنین سابقه‌ای در اقتصاد کشور وجود ندارد. این‌گونه دستاوردها حاصل مجموعه مدیریت دولت یازدهم در سیاست داخلی، سیاست خارجی و اقتصاد بوده که برجام بخشی از آن است.

این مجموعه سبب شده کشور از گلوگاه بدترین سقوط درآمدهای ارزی تاریخ خود، به سلامت عبور کند و برای اولین بار این سقوط درآمدها، به رشد منفی و لگام‌گسیختگی تورم نینجامیده است. من در عین اینکه آگاه هستم با وجود فشارهای وارده بر مردم، میزان بهبود اوضاع اقتصادی کافی نبوده، اما این ایراد به دولت وارد نیست که تلاش محسوس و کارآمدی نداشته است. ثانیاً فکر می‌کنم که مردم هم با من موافقند. چرا که در انتخابات مجالس خبرگان و شورای اسلامی دیدیم که مردم در معرض انتخاب میان آقای روحانی و مخالفان قرار گرفتند، و آرا نشان داد که آقای روحانی بزرگ‌ترین برنده این دو انتخابات بوده است.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.