سهم تحصیلات عالی در نابرابری درآمد

تقاضا برای تحصیلات

تحصیلات در ذهن جامعه به‌عنوان عامل بهبوددهنده وضعیت اقتصادی در نظر گرفته می‌شود. اهمیت ارتقای تحصیلات از دو منظر می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. از دیدگاه اقتصاد کلان، سطح تحصیلات بالاتر منجر به افزایش سطح مهارت و توانایی افراد در شکوفایی استعدادهای آنها می‌شود و از این طریق رشد اقتصادی را در کشور به وجود می‌آورد. اما از نگاه اقتصاد خرد، خانواده‌ها معمولا سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی از طریق ارتقای سطح تحصیلات را به‌عنوان ابزاری برای مبارزه با فقر تلقی می‌کنند، چرا که این تصور وجود دارد که با افزایش سطح تحصیلات، سطح دستمزد نیز افزایش می‌یابد. اما شاید آنچه که در وضع فعلی بازار کار مشاهده می‌شود، کمی متفاوت باشد. هرچند تاثیر تحصیلات، در کشورهای مختلف متغیر است. معمولا در کشورهای توسعه یافته، کیفیت تحصیلات بالا است و تاثیر تحصیلات بر رشد اقتصادی نیز مناسب است.

کشورهای در حال توسعه‌ای که در آنها افزایش سطح تحصیلات عالی با سرمایه‌گذاری زیادی روبه‌رو شده است، چندان نتوانستند آموزش موثر و باکیفیتی را در مراکز آموزشی خود برقرار کنند. در نتیجه نباید انتظار این را داشت که تاثیر آموزش بر دستمزد دریافتی فرد در کشورهای مختلف یکسان باشد. همین عامل می‌تواند دلیل مهاجرت فارغ‌التحصیلان کشورهای در حال توسعه به کشورهای پیشرفته را توضیح دهد. در نتیجه باید گفت که اگر چه ذات آموزش، رکن اصلی هر برنامه توسعه‌ای تلقی می‌شود اما ارتقای کیفیت آن نیز به همان اندازه دارای اهمیت است. در ایران در سال‌های اخیر هم سمت عرضه و هم سمت تقاضای تحصیلات عالی پاسخگوی یکدیگر بودند. از طرفی دانشگاه‌ها و موسسات عالی گوناگونی در سمت عرضه تجهیز شده‌اند و از طرف دیگر، میزان تقاضای تحصیلات از جانب خانوارها نیز شدید بوده است.

سنجش اثر تحصیلات بر درآمد

پژوهشگران در این تحقیق اثر تحصیلات عالی بر نابرابری درآمدی را مورد بررسی قرار دادند. نابرابری درآمد می‌تواند در یک حالت ناشی از تبعیض یا تفاوت دستمزد برای سطح یکسانی از سرمایه انسانی باشد. اما در حالت خوب خود، نابرابری درآمد، ناشی از تفاوت سرمایه انسانی است. در واقع اگر تفاوت سرمایه انسانی مانند تحصیلات، سهم بیشتری از نابرابری درآمد داشته باشد، در این حالت باید گفت که نابرابری برای رشد اقتصادی مفید است و نویدبخش این است که سطح تحصیلات در کاهش فقر موثر است. در چنین حالتی افراد با تحصیلات متفاوت دارای کارآیی متفاوت و در نتیجه دستمزد متفاوت هستند، اما هنگامی که سهم تبعیض بالاتر باشد، نابرابری برای اقتصاد زیانبار است.

فلاحتی و همکارانش در این تحقیق از داده‌های هزینه درآمد خانواده مرکز آمار مابین سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ استفاده کردند. متغیر اصلی، سطوح تحصیلی فرزندان خانوار بر اساس ۴ سطح تحصیلی سیکل و پایین‌تر، پیش‌دانشگاهی و دیپلمه، لیسانس و در نهایت تحصیلات عالی و بالاتر از لیسانس است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که افزایش سطح تحصیلات والدین، کاهش بعد خانوارها و تمایل والدین به داشتن فرزندان با کیفیت، باعث افزایش تقاضا برای تحصیلات می‌شود. اما تحصیلات سهم اندکی در نابرابری درآمدی داشته است.

سهم تحصیلات در نابرابری درآمد در سال ۱۳۸۹ برابر با ۵/ ۱ درصد بوده است و در سال ۱۳۹۳ این سهم برابر با ۳/ ۳ درصد شده است. در تمامی این سال‌ها، میزان سطح تحصیلات گروه با درآمد بالا، بزرگ‌تر از سطح تحصیلات گروه با درآمد پایین است. اما نکته منفی، سهم اندک تحصیلات در نابرابری درآمدی است. شاید یکی از دلایل این پدیده، افزایش موسسات فاقد استاندارد آموزشی، عدم تناسب بین شغل و تحصیلات، عدم نزدیکی سرمایه انسانی با سرمایه فیزیکی و عدم ارتباط بین دانشگاه و صنعت است. پژوهشگران هشدار می‌دهند که آینده اقتصاد ایران، با توجه به ضعیف بودن بخش‌های داخلی در جذب نیروی کار، با وجود افزایش فارغ‌التحصیلان ممکن است دچار بحران شود.