مفهوم سیاست‌های انقباضی و انبساطی در اقتصاد

سید محمد مجیدی 

احتمالا دو واژه سیاست پولی را کنار هم شنیده‌اید، کارکرد سیاست پولی کجاست ؟ برای توضیح این واژگان فرض کنید دو بازار وجود دارد؛ یک بازار داخلی و یک بازار خارجی، بازار داخلی شامل تولیدکنندگان کشور است و کالاهایی تولید می‌کنند که در بازار خارجی نیز تولید می‌شود. حال شما را به‌عنوان تصمیم گیرنده اصلی در مورد بازار داخلی معرفی کنند. به شما گفته شده بهترین تصمیمات ممکن در بازار را اتخاذ کنید تا بیشترین منفعت نصیب مردم (هم فروشندگان و هم خریداران) شود. در این بازار عرضه‌کنندگان توان تولیدی مشخصی دارند مثلا برای تولید ۲ واحد بیشتر کالا، ۲ هفته بیشتر زمان نیاز دارند. پول مورد نیاز خریداران نیز در دست شماست یا به‌عبارتی به شما گفته‌اند بنا به صلاحدیدتان تصمیم بگیرید چه مقدار پول در اختیار آنها برای خرید قرار دهید.

اگر شما خواهان پیشرفت بازار داخلی باشید بدون شک یکی از اهداف اصلی شما آن است که تولید کالای داخلی در رقابت با کالای خارجی افزایش یابد و مردم بیشتر کالای کشور خود را مصرف کنند زیرا با خرید کالاهای خارجی تولیدکنندگان داخلی ورشکست شده و سرمایه کشور به خارج از مرزها برده می‌شود. حال اگر شما بخواهید به تولیدکنندگان داخلی انگیزه لازم برای تولید را بدهید نخست باید برای آنها مشتری فراهم کنید. مهم‌ترین وسیله برای خرید، مشخصا پول است. اگر شما پول کافی برای خرید در اختیار متقاضیان قرار دهید آنها برای خرید کالا وارد بازار می‌شوند، تحت این شرایط عرضه‌کنندگان شروع به تولید کالا می‌کنند و تولید ملی افزایش می‌یابد. حتی ممکن است بخشی از این کالاها به خارج کشور صادر شوند و پول وارد مملکت شود و اوضاع اقتصادی مردم بهتر شود. تولید بیشتر، نیروی کار بیشتری نیاز خواهد داشت و این به معنی کاهش بیکاری است. اما شما باید در دادن پول یا توزیع آن این نکته را مدنظر قرار دهید که اگر بیش از اندازه پول به متقاضیان دهید تقاضای آنها افزایش شدید خواهد داشت. از طرفی عرضه‌کنندگان توان تولید سریع را نخواهند داشت؛ بنابراین متقاضیان مجبورند همان مقدار کالا را با پول بیشتری خریداری کنند و این یعنی افزایش قیمت‌ها یا تورم. با بالا رفتن قیمت‌ها اگر کالاهای بازار خارجی نسبت به محصولات داخلی ارزان‌تر باشند مردم اقدام به خرید کالاهای خارجی می‌کنند. دلالان و واسطه‌گرها کالاها را وارد بازار می‌کنند و با قیمت پایین‌تر می‌فروشند. رفته رفته مردم دیگر کالای خارجی را جایگزین کالای داخلی کرده و تولیدکنندگان داخلی کنار می‌روند. تولید داخلی کاهش می‌یابد و بیکاری بالا می‌رود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت عرضه پول در جامعه باید با یک رویه یا سیاست درست انجام گیرد.

همچنین متوجه شدید که چطور می‌توان از پول که یک متغیر اسمی است بر فعالیت‌های حقیقی اقتصاد یعنی تولید، سطح قیمت‌ها یا تورم و بیکاری تاثیر گذاشت. مرجع اصلی تصمیم‌گیری وضعیت اقتصادی کشور به‌خصوص در مورد میزان عرضه پول در جامعه بانک مرکزی کشور است. سیاست پولی به بیان ساده مجموعه اقداماتی است که بانک مرکزی به‌کار می‌گیرد تا از طریق تغییر در عرضه پول یا قیمت آن (که نرخ بهره است) بر متغیرهایی حقیقی یا قابل لمس که نام بردیم تاثیر بگذارد.

حال به تعریف انواع سیاست‌های پولی در اقتصاد می‌پردازیم. به‌طور کلی این سیاست‌ها دو دسته هستند؛ سیاست‌های پولی انبساطی و سیاست‌های پولی انقباضی. می‌دانیم انبساط به معنی باز شدن، گسترده شدن و انتشار است و انقباض به مفهوم گرفته شدن و مسدود شدن است. سیاست‌های انبساطی مجموعه سیاست‌هایی است که هدف آن گشایش در تولید و بیکاری است. در این سیاست بانک مرکزی همانند آن‌چه در بالا ذکر شد، تصمیم می‌گیرد با افزایش حجم پول در جامعه، تقاضای مردم برای خرید کالاها را بالا برده و با این کار بخش عرضه را به تولید تشویق کند تا چرخ تولید شروع به حرکت کرده و بیکاری کاهش یابد.

اتخاذ سیاست‌های انقباضی نیز در شرایطی است که قیمت‌ها در جامعه زیاد شده و بیم آن وجود دارد پول‌های زیاد در دست مردم منجر به ورود کالاهای ارزان از خارج کشور و کاهش تولید داخلی ‌شود. بنابراین تصمیم‌سازان پولی باید سیاستی اتخاذ کنند که حجم پول در جامعه کاهش یابد. وقتی پول در دست مردم کم می‌شود تقاضای آنها برای خرید کم می‌شود و مردم همین کالاهای موجود را با پول کمتر خریداری می‌کنند و این یعنی کاهش قیمت کالاها.

حال سوال اساسی این است که بانک مرکزی چطور پول بیشتری در جامعه عرضه می‌کند یا پول مردم را جمع می‌کند؟ وقتی بانک مرکزی می‌خواهد پول بیشتری بین مردم پخش شود به‌یکباره پول به حساب آنها واریز نمی‌کند، یا برای جمع‌آوری پول با مراجعه به درب منزل مردم پول آنها را اخذ نمی‌کند. یکی از راه‌های متداول، استفاده از قیمت پول یا نرخ بهره است. طبیعی است وقتی کالایی در جامعه ارزان‌تر می‌شود و مردم به آن نیاز دارند تقاضا برای دریافت آن کالا زیاد می‌شود. برای بیان توزیع پول از یک مثال ساده استفاده می‌کنیم؛ برای نمونه به محض اینکه اعلام شود نرخ وام به ۴ درصد رسیده اکثر مردم برای دریافت وام به بانک‌ها مراجعه می‌کنند. به این ترتیب پول به سرعت در جامعه توزیع می‌شود. مردم پول را برای رفع نیازهای خود دریافت می‌کنند و بالطبع شروع به خرید کالا و خدمات می‌کنند. این یک نمونه سیاست انبساطی است.

همچنین در شرایطی که اعلام شود نرخ سپرده‌های بلندمدت ۲ساله برای مثال برابر با ۳۰ درصد شده، اکثر مردم ترجیح می‌دهند تا خریدهای خود را به تعویق انداخته و تا دو سال آینده پول خود را در بانک ذخیره کنند. پس مردم در این بازه زمانی کمتر مصرف می‌کنند یا به‌عبارتی تقاضای آنها برای مدتی کنترل خواهد شد. بنابراین متوجه شدید که منظور از سیاست‌های پولی چیست. این بیان در فرم ساده بود و بانک‌های مرکزی سیاست‌های مختلفی برای افزایش یا کاهش تقاضا، یا به تعبیر دیگر کنترل تقاضا اتخاذ می‌کنند اما مهم‌ترین این سیاست‌ها کنترل حجم پول یا قیمت آن (نرخ بهره) است.