«خرق عادت» استفاده از هماتیت

اما چگونگی دستیابی به این میزان از تولید فولاد هم باید مورد بررسی تصمیم‌گیرندگان اساسی در این روند قرار گیرد، در این مسیر یک نقطه انحرافی وجود دارد که هیچ کدام از بخش‌های دولتی، فولادی و خصوصی و حتی معدنی‌ها هم در این باره صحبت نکرده‌اند ولی این موضوع یک نقطه ضعف بزرگ در بحث توسعه فولاد است که در واقع در طرح‌های توسعه‌ای به آن اشاره نشده است.فولادی‌ها برای تولید فولاد مورد نیاز خود همواره از سنگ‌آهن «مگنتیت» استفاده می‌کنند و در حالی این موضوع برای فولادسازان به یک عادت غالب تبدیل شده که استفاده از سنگ‌آهن «هماتیت» از سوی فولادسازان را به «خرق عادت» بدل کرده است.کارشناسان می‌گویند معادن بسیار وسیع با ذخیره‌های بالای سنگ هماتیت در کشور وجود دارد، ولی فقط یک گوشه‌هایی در معادن چادرملو، گل‌گهر یا سنگان خراسان، سنگ‌های مگنتیت عیار بالا وجود دارد، در این زمینه اتفاقی که رخ داده این است که توسعه فولاد بر‌اساس مصرف سنگ‌آهن مگنتیت عیار بالا صورت می‌گیرد، در صورتی که در کشوری مانند استرالیا به‌طور کل برای تولید فولاد از سنگ‌آهن هماتیت استفاده می‌شود و در هندوستان هم وضع به همین منوال است.

این در حالی است که اتفاقا کار کردن با «هماتیت» قیمت تمام شده فولاد و میزان انرژی که مصرف می‌شود را نسبت به سنگ‌آهن مگنتیت پایین می‌آورد زیرا سنگ‌آهن مگنتیت در یک مرحله تبدیل به هماتیت شده و بعد از آن احیا می‌شود ولی سنگ‌آهن هماتیت مرحله تبدیل را ندارد و مستقیما احیا می‌شود.از سوی دیگر تصمیم‌گیری‌ها درخصوص معادن سنگ‌آهن، مالیات و عوارض در صورتی گرفته می‌شود که در این میان معادنی هستند که در چرخه طرد‌شدگی از سوی بازار (چرا که بازار در حال حاضر روی سنگ‌آهن مگنتیت کار می‌کند) قرار دارند و این معادن را به دلیل اینکه سنگ‌آهن هماتیت استفاده می‌کنند به کار نمی‌گیرند.در واقع اینها معدن‌دارانی هستند که نه فروش در بازار داخل و نه خارج دارند و در گردونه تعیین هزینه‌های مختلف این معادن به تعطیلی کشانده می‌شوند؛ چرا‌که توجهی به آنها نمی‌شود.

پیگیری‌های «دنیای اقتصاد» در این باره نشان می‌دهد این موضوع، مساله‌ای نیست که دیگران راجع به آن ندانند، بلکه تبدیل به مساله‌ای شده که عده‌ای  مایل نیستند مطرح شده و به آن پرداخته شود، در واقع موضوع کشف شده جدیدی نیست، بلکه موضوعی است که در پی سرپوش گذاشتن روی آن هستند.زیست «صنایع» ما به وجود «معادن» و اساس به وجود آمدن معادن برای در خدمت بودن صنعت است؛ در واقع این دو واژه در عین حال که مکمل یکدیگر هستند می‌توانند با استفاده اشتباهی از معنا و کاربردشان به یکدیگر آسیب وارد کنند، در حال حاضر اتفاقی که در حال رخ دادن است، این است که به جای اینکه برای معادنمان، «صنعت» بسازیم، برای صنعتمان، به دنبال «معدن» هستیم، موضوعی که با اتلاف منابع معادن سنگ‌آهن هماتیت در حال رخ دادن است.این موضوع باعث از دست رفتن منابع می‌شود؛ در واقع مانند این است که صنعتی ایجاد کرده‌ایم که همه منابع ما را در برنمی گیرد، بلکه یک گوشه‌ای از آن را در برمی‌گیرد و بقیه معادن را خارج از ین دایره نگه می‌دارد.

به گفته کارشناسان ذخیره کلانی از سنگ‌آهن هماتیت در کشور موجود است، حال باید در این باره صنایعی را وارد کرده و بسازیم که از این سنگ‌آهن هماتیت استفاده کنند، این کار عجیبی است که در کشور ما تمام تمرکز روی سنگ‌آهن مگنتیت است.مهرداد اکبریان، رئیس انجمن سنگ‌آهن ایران فکر و عملکرد همه اعضا و بخش‌های تاثیر‌گذار در جهت تامین شرایط رسیدن به هدف ۵۵ میلیون تن، تولید فولاد در سال ۱۴۰۴ را مهم می‌داند. وی در این باره به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: زمانی که کارشناسان این موضوع را بررسی می‌کنند، یکی از عمده نقص‌هایی که این کار بزرگ در کشور نیازمند آن است، تامین ماده خام، یعنی سنگ‌آهن مورد نیاز این میزان فولاد است.این میزان سنگ‌آهن چیزی حدود ۱۶۵ میلیون تن است، یعنی به ازای هر یک میلیون تن فولاد، سه میلیون تن سنگ‌آهن نیاز داریم؛ این موضوع به‌عنوان یک دغدغه بزرگ در کشور و در میان اهالی صنایع و معادن در حال پیگیری است.

این موضوع خیلی‌ها را سردرگم کرده، خیلی از روابط عادی معدن‌داران و خریداران سنگ‌آهن که شرکت‌های تولید کنسانتره، گندله یا شرکت‌های فولادی هستند را دچار یکسری چالش‌ها کرده است، در این میان هرکسی به فراخور وضعیت و موقعیتی که دارد (اعم از اندازه شرکت، میزان نقدینگی یا توانی که در این زمینه می‌تواند داشته باشد) فرمول‌هایی را ارائه می‌کند و سعی در انجام آن دارد.اکبریان نگرانی‌هایی را در زمینه فولادسازی مطرح می‌کند: «فولادسازی داریم که به دنبال معدن‌داری است یا معدن‌داری داریم که در پی این است که نهایت استفاده از ارزش افزوده را در سیستم معدن خودش به دست خودش انجام شود، اگر وضع به این صورت پیش برود نگران‌کننده است.»رئیس انجمن سنگ‌آهن در توضیح و چیستی این نگرانی می‌گوید: نگرانی این است که شاید در سال‌های آینده، مشکل و تقابل و جنگی بر سر سنگ‌آهن و کنسانتره آهن داشته باشیم و خیلی از شرکت‌هایی که در حال حاضر از سوی ما تشویق می‌شوند که کارخانه‌های سنگ‌آهن میانی را مانند گندله‌سازی و تولید شمش ایجاد کنند در آینده با مشکل ماده خام کارخانه خودشان مواجه شوند و هم حیات خود و هم ضمانت سرمایه‌گذاری‌هایشان به هم بخورد.وی در ادامه به ارائه راهکارهایی برای حل این معضلات اشاره می‌کند و می‌گوید: در این باره سه راهکار وجود دارد: به فکر واردات باشیم که لاجرم این کار انجام خواهد شد و روزی را می‌بینم که ظرف یکی دوسال آینده ایران وارد‌کننده کنسانتره شود؛ این موضوع به خودی خود، «عملی اشتباه» نیست، خیلی از تولید‌کنندگان فولاد در دنیا، وارد‌کنندگان سنگ‌آهن و کنسانتره آهن هستند و خیلی از تولید‌کنندگان بزرگ سنگ‌آهن دنیا فولادساز نیستند یا رتبه‌ای در فولادسازی در دنیا ندارند.

راهکار دوم اما بازگشت به پتانسیل‌های داخلی و بسط و توسعه اکتشافات در کشور است. در این باره باید اکتشافات دقیق‌تر، صحیح‌ترو با عمق بیشتر انجام گیرد، حتی در پروانه‌های کوچک اکتشاف مجدد هم می‌تواند راهگشا باشد، به این معنا که با اکتشافات مجدد می‌توانند چند‌برابر شوند.راهکار بعدی این است که زمانی که طرح توسعه فولاد را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم عمده این طرح بر اساس سنگ آهن‌های مگنتیت با عیار بالا در نظر گرفته شده است؛ این موضوع یک «نقص» در طرح توسعه فولاد است.سنگ‌آهن هماتیت در سیری که به سمت احیا حرکت می‌کند، علاوه بر احیای نهایی، اول باید یک مرحله احیا شده و تبدیل به سنگ هماتیت شود و بعد از آن، سنگ هماتیت حاصله را باید به احیا رساند.اکبریان ادامه می‌دهد: از سویی استفاده از سنگ‌های هماتیت، انرژی کمتری را نسبت به سنگ‌های مگنتیت صرف می‌کند، ولی به علت اینکه عیارهای پایینی داشته‌اند، تولید‌کنندگان به دنبالش نرفته‌اند، این در حالی است که کشورهایی مانند هند و استرالیا از سنگ‌آهن هماتیت استفاده می‌کنند.کل صنعت فولاد این کشورها بر پایه سنگ‌آهن‌های هماتیت است، ولی در ایران معادن هماتیت رها شده و به آن توجهی نمی‌شود، درحالی‌که ذخایر بسیار بزرگی در استان هرمزگان و ‌جنوب استان فارس از سنگ‌آهن‌های هماتیت وجود دارد.در این رابطه اکبریان با اشاره به اینکه روی سنگ‌های هماتیت و سنگ‌های کم عیارمان کار نکرده‌ایم، می‌گوید: شرکت‌ها و معادن بزرگ ما آمده‌اند سنگ‌آهن با عیار ۳۰ درصد را پایه باطله خود اعلام کرده‌اند، به این معنا که سنگ آهن‌هایی با عیار زیر رقم ۳۰ درصد را باطل کرده‌اند.در صورتی که میانگین عیار سنگ آهن‌هایی که چین از معادنش استخراج می‌کند رقم ۲۸ درصد است، در این‌باره خیلی از کشورها با سنگ آهن‌های با عیار پایین کار می‌کنند، این در حالی است که ما روی سنگ آهن‌های عیار پایینمان هم کار نکرده‌ایم.

  دو نگاه متفاوت به صنعت و معدن

وی چرایی عدم‌استفاده از سنگ‌آهن‌های هماتیت را اینگونه شرح می‌دهد: ترجیح در کشور ما این است که از راحت‌ترین و شیرین‌ترین روش برای دستیابی به ماده اولیه استفاده کنند و باقی موضوعات را به خودی خود به حال خود رها کنند. اما یک اشتباهی وجود دارد و باید جلوی این اشتباه و انحراف گرفته شود؛ صحبت از دو لفظ کاملا مجزا است، ما می‌توانیم بگوییم ما صاحب یکسری معدن و پتانسیل‌های معدنی هستیم و باید برای معادنمان صنایعی را راه‌اندازی کنیم که این معادن را فعال کرده و ارزش افزوده ایجاد کنند.اما موضوع دوم این است، بدون اینکه نگاهی به معدن داشته باشیم، صنایعی را راه‌اندازی کنیم و بعد از آن برای صنعتمان به دنبال معدن بگردیم، این دو راهکار متفاوت است، در واقع به دلیل اینکه فولادی‌ها از سنگ‌آهنی‌ها و معدنی‌ها، قدمت بیشتری داشتند و در واقع قدمتشان به ۵۰ و اندی سال پیش باز‌می‌گردد و از زمان کارخانه ذوب‌آهن اصفهان و بقیه مسائلی که دیدگاه‌های روز خود را داشت و لازمه آن زمان بود. در واقع باید گفت آن دیدگاه‌ها با دیدگاه‌های حال‌حاضر متفاوت است، اما این اشتباه است که همان رویه را ادامه بدهیم.در واقع ۵۰ سال پیش چنین دیدی نبود و برای همین هم نباید همان رویه و سلیقه ۵۰ سال قبل را اجرا کنیم، جان کلام این است، باید ذخایر معدنی کشور، حتی کم‌عیارها را، حتی معادن کوچک، حتی معادن هماتیت که ظرفیت‌های بزرگی هستند، در نظر بگیریم و پس از آن تکنیک استفاده و ورود اینها به چرخه فولاد را سرلوحه قرار دهیم.

به گفته اکبریان در این‌باره ۵۵ میلیون تن تولید فولاد زمانی مورد افتخار است که از سنگ‌های کم‌عیارمان هم استفاده کنیم، معادن کوچک را هم راه بیندازیم؛ در غیر این‌صورت با این شیوه‌ای که طراحی شده و در حال دنبال کردن آن هستیم، مشکل وجود خواهد داشت و واقعا حل کردن این موضوع هم معمای پیچیده‌ای است. وی می‌گوید:کارخانه فولادسازی سنگ‌آهنی می‌خواهد که عیار بالای ۵۴ درصد و FeO بالای ۱۶ درصد داشته باشد، در این‌باره سوال این است که به چه میزان می‌توان در کشور سنگ آهن FeO بالای ۱۶ و عیار بالای ۵۴ درصد داشته باشید؟هیچ نگاهی به سنگ آهن‌های با FeO زیر ۷ درصد و عیارهای بین ۲۸ تا ۴۲ درصد نشده است، حتی در طرح توسعه معدنی که یکی از نقص‌های مهم این طرح همین موضوع است که هیچ نگاهی به معادن هماتیت و کم‌عیار نداشته است.

  زیان‌های بزرگ در نبود استراتژی معدنی

تولید‌کننده‌ها و مصرف‌کننده‌ها به دنبال سنگ مگنتیت پرعیار می‌گردند که این سنگ یا وجود ندارد یا کم است لذا برای اینکه این سنگ‌آهن به دست بیاید، یکسری محدودیت‌هایی وضع می‌شود که این محدودیت‌ها را برای معادن بزرگ مگنتیتی که استفاده داخلی دارند یا مشتری خاص خارجی دارند ایجاد می‌کنند ولی این را در نظر نمی‌گیرند که قانون این موارد را جدا نمی‌کند و در واقع به همه اینها معدن سنگ‌آهن می‌گوید و این محدودیت‌ها را شامل معادنی که تولیدشان نه استفاده داخلی و نه استفاده خارجی دارد هم می‌داند، در واقع برای محصولات این معادن نه خارجی‌ها پول می‌دهند و نه داخلی‌ها حاضرند از آنها استفاده کنند ولی همه این محدودیت‌ها شامل حال این معادن هم می‌شوند.

به گفته اکبریان در این‌باره ما نمی‌توانیم خریداران خارجی را مجبور کنیم که سنگ‌آهن‌های  هماتیت کم عیار خریداری کنند، ولی صنعت خودمان را می‌توانیم مجاب کنیم که از این سنگ‌ها استفاده کنند، چرا‌که ذخایر بزرگی در کشور را در‌بر‌می‌گیرند.وی با اشاره به این موضوع که به دنبال این هستیم که در کنسانتره و گندله‌سازی از سنگ‌های هماتیت استفاده کنیم، می‌گوید: یکسری روش‌های دیگر وجود دارد که به‌صورت موردی است، مثلا می‌توان از کوره‌های تونلی حتی در معادنی که ذخایر بالای ۱۰۰ میلیون تن دارند استفاده کرد، در این‌باره اگر معدن ۱۰۰ میلیون تنی وجود داشته باشد، اشکالی ندارد که یک پلنت ۵۰۰ هزار تنی داخل معدن ایجاد کرد و در دو مرحله سنگ‌آهن را تبدیل به شمش چدن کرد، یک مرحله سنگ آهن را طی روش‌های خاص تبدیل به «آگرومریر» کرده و بعد از آن «آگرومری» را با یک روش به شمش چدن تبدیل می‌کنند. در این روش هم انرژی کمتری مصرف می‌شود، هم کک نمی‌خواهد و زغال حرارتی می‌خواهد و هم میزان مصرف آب کمتری دارد. این روش، روشی است که در معادن هماتیت جنوب کشور به صرفه خواهد بود.وی بر این باور است که صنعت فولاد ما تاکنون به دنبال «صنعت لاکچری» بوده است، حرف ما این است که در کنار صنعت لاکچری باید به دنبال صنایعی باشیم که از معادن هماتیت هم استفاده شود.